1. disrespectful behavior
رفتار بی ادبانه
2. you must not be disrespectful toward your uncle!
تو نباید نسبت به عموی خود بی احترامی بکنی !
3. We often criticize the Government, but we're never disrespectful towards the Royal Family.
[ترجمه ترگمان]ما اغلب از دولت انتقاد می کنیم، اما هیچ وقت به خانواده سلطنتی بی احترامی نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما اغلب دولت را مورد انتقاد قرار می دهیم، اما ما نسبت به خانواده سلطنتی بی احترامی نمی کنیم
4. I think young people are sometimes disrespectful in their speech.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم جوانان گاهی در سخنرانی خود بی احترامی می کنند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که جوانان در سخنرانی خود بی احترامی می کنند
5. They were no longer disrespectful of authority, and their worship was anything but emotionally fervent.
[ترجمه ترگمان]آن ها دیگر به آن ها بی اعتنا نبودند، و پرستش آن ها چیزی جز احساسی بود که از لحاظ احساسی توام با شور و هیجان بود
[ترجمه گوگل]آنها دیگر از اقتدار بی احترامی نمیکردند، و پرستش آنها چیزی جز عاطفی نداشت
6. A solid majority shows strong correlation with disrespectful behavior, verbal abuse and physical aggression.
[ترجمه ترگمان]اکثریت قاطع، همبستگی قوی را با رفتار غیر محترمانه، آزار کلامی و پرخاش فیزیکی نشان می دهند
[ترجمه گوگل]اکثریت جامد، ارتباط قوی با رفتارهای بی احترامی، سوء استفاده کلامی و تجاوز فیزیکی دارد
7. Talking out, skipping class, being tardy or disrespectful are no more acceptable for work-inhibited students than for any others.
[ترجمه ترگمان]حرف زدن، پریدن از کلاس، دیر بودن یا بی احترامی به دانش آموزان برای دانش آموزان بیشتر قابل قبول نیست تا برای بقیه
[ترجمه گوگل]صحبت کردن، پریدن به کلاس، ترساندن یا بی احترامی بودن برای دانشجویان مهار شده کار بیشتر از هر فرد دیگری نیست
8. And I found it very disrespectful to me, my mommy, and the entire elfish race. I cannot believe the nerve on some of these kids these days.
[ترجمه ترگمان]و من این را خیلی با احترام به من، مامان و کل نژاد جن خانگی پیدا کردم این روزا نمیتونم به اعصاب بعضی از این بچه ها اعتماد کنم
[ترجمه گوگل]و من آن را بسیار بی احترامی به من، مادرم، و کل نژاد دزد دریایی من امروز نمی توانم عصب برخی از این بچه ها را باور کنم
9. They shouldn't treat their mother in this disrespectful way.
[ترجمه ترگمان]آن ها نباید با مادرشان در این راه بی ادبا نه رفتار کنند
[ترجمه گوگل]آنها نباید با این رفتار بی احترامی با مادر خود برخورد کنند
10. I say anything disrespectful of him? Heaven forbid!
[ترجمه ترگمان]من به او بی احترامی کرده ام؟ خدا نکند!
[ترجمه گوگل]من می گویم هر چیزی بی احترامی از او؟ بهشت ممنوع!
11. No disrespectful reflection on labor unions, cooperatives, government operated enterprises, budget deficits and other features of the welfare state is tolerated.
[ترجمه ترگمان]هیچ بازتابی از بی احترامی نسبت به اتحادیه های کارگری، تعاونی ها، شرکت های دولتی، کسری بودجه و دیگر ویژگی های وضعیت رفاهی تحمل نمی شود
[ترجمه گوگل]هیچ انعکاسی ناخوشایند در مورد اتحادیه های کارگری، تعاونی ها، شرکت های دولتی، کسری بودجه و سایر ویژگی های دولت رفاه تحمل نمی شود
12. Egotism produces disrespectful attitudes toward others.
[ترجمه ترگمان]egotism رفتارهای غیر محترمانه تری نسبت به دیگران ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]Egotism نگرش های بی احترامی به دیگران ایجاد می کند
13. There was nothing disrespectful in the call.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز disrespectful در تماس نبود
[ترجمه گوگل]در تماس هیچ چیز ناعادلانه ای وجود نداشت
14. It would be disrespectful to decline.
[ترجمه ترگمان]این بی احترامی به کاهش است
[ترجمه گوگل]می تواند بی احترامی به کاهش
15. I don't mean to be disrespectful, but what are you doing here?
[ترجمه ترگمان]من قصد بی احترامی ندارم، اما اینجا چه کار می کنی؟
[ترجمه گوگل]منظورم این نیست که بی احترامی بکنم، اما اینجا چه کار میکنی؟