(شطرنج) مرحله ی آخر (چند بازی آخرکه در آن هر طرف معدودی مهره دارد)، آخر بازی، عملیات نهایی
endgame
(شطرنج) مرحله ی آخر (چند بازی آخرکه در آن هر طرف معدودی مهره دارد)، آخر بازی، عملیات نهایی
انگلیسی به فارسی
(مجازی) پایان کار، آخر بازی، عملیات نهایی
(شطرنج) مرحلهی آخر (چند بازی آخر که در آن هر طرف معدودی مهره دارد)
انگلیسی به انگلیسی
• final stage in a chess match when most game pieces have been removed from the board; final action or stage of any event
جملات نمونه
1. The political endgame is getting closer.
[ترجمه ترگمان]پایان بازی سیاسی نزدیک تر می شود
[ترجمه گوگل]نهایت سیاسی در حال نزدیک شدن است
[ترجمه گوگل]نهایت سیاسی در حال نزدیک شدن است
2. A fevered diplomatic endgame is now under way to find a peaceful solution to the crisis.
[ترجمه ترگمان]یک مسابقه نهایی دیپلماتیک در حال حاضر در حال انجام است تا راه حلی صلح آمیز برای این بحران پیدا کند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر راه حل دیپلماتیک در معرض خطر برای یافتن یک راه حل مسالمت آمیز برای بحران است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر راه حل دیپلماتیک در معرض خطر برای یافتن یک راه حل مسالمت آمیز برای بحران است
3. The situation has clarified into an endgame which, judged by traditional material standards, should be level.
[ترجمه ترگمان]این وضعیت در بازی نهایی که با استانداردهای سنتی مواد مورد قضاوت قرار گرفت، مطرح شده است
[ترجمه گوگل]وضعیت به یک بازی تمام شد که طبق استانداردهای مادی سنتی باید سطح آن را مشخص کند
[ترجمه گوگل]وضعیت به یک بازی تمام شد که طبق استانداردهای مادی سنتی باید سطح آن را مشخص کند
4. Black must seek his salvation in the endgame.
[ترجمه ترگمان]به لک باید در پایان بازی به دنبال رستگاری خود باشد
[ترجمه گوگل]سیاه باید در نهایت نجات خود را دنبال کند
[ترجمه گوگل]سیاه باید در نهایت نجات خود را دنبال کند
5. The endgame began after the exchange of queens.
[ترجمه ترگمان]حرکت آخر بعد از مبادله ملکه شروع شد
[ترجمه گوگل]Endgame بعد از مبادله ملکه ها شروع شد
[ترجمه گوگل]Endgame بعد از مبادله ملکه ها شروع شد
6. Observations of the ring continue to illuminate the endgame of the star.
[ترجمه ترگمان]مشاهدات حلقه به روشن کردن بازی ستاره ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]مشاهدات حلقه همچنان به نهایت ستاره نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]مشاهدات حلقه همچنان به نهایت ستاره نگاه می کنند
7. The best approach is probably a very hard endgame farming area balanced to require at least one defensive skill, but not all of them.
[ترجمه ترگمان]بهترین رویکرد احتمالا یک بازی نهایی و سخت در زمینه کشاورزی است که به حداقل یک مهارت دفاعی نیاز دارد، اما نه همه آن ها
[ترجمه گوگل]بهترین رویکرد احتمالا یک منطقه بسیار دشوار زمین کشاورزی است که نیاز به حداقل یک مهارت دفاعی دارد، اما نه همه آنها
[ترجمه گوگل]بهترین رویکرد احتمالا یک منطقه بسیار دشوار زمین کشاورزی است که نیاز به حداقل یک مهارت دفاعی دارد، اما نه همه آنها
8. Endgame is one of the most difficult plays written by Samuel Beckett, the unquestionable leader of the Theatre of the Absurd.
[ترجمه ترگمان]Endgame یکی از دشوارترین نمایشنامه های نوشته شده توسط سامویل بکت، رهبر بی چون و چرای تئاتر پوچ است
[ترجمه گوگل]Endgame یکی از سخت ترین نمایشنامه هایی است که توسط ساموئل بکت، رهبر بی قید و شرط تئاتر انسانی نوشته شده است
[ترجمه گوگل]Endgame یکی از سخت ترین نمایشنامه هایی است که توسط ساموئل بکت، رهبر بی قید و شرط تئاتر انسانی نوشته شده است
9. Agame consists of opening game, and endgame stages.
[ترجمه ترگمان]بازی شطرنج شامل بازی افتتاحیه و پایان بازی است
[ترجمه گوگل]Agame شامل باز کردن بازی و مراحل پایان دادن به بازی است
[ترجمه گوگل]Agame شامل باز کردن بازی و مراحل پایان دادن به بازی است
10. To get the policy incentives right, the endgame needs to be specified.
[ترجمه ترگمان]برای درست کردن مشوق های سیاست، بازی نهایی باید مشخص شود
[ترجمه گوگل]برای دریافت مشوق های سیاست درست، بازی آخر باید مشخص شود
[ترجمه گوگل]برای دریافت مشوق های سیاست درست، بازی آخر باید مشخص شود
11. Having an endgame – in chess or foreign policy – is no guarantee of success.
[ترجمه ترگمان]بازی نهایی - در شطرنج یا سیاست خارجی - تضمینی برای موفقیت نیست
[ترجمه گوگل]داشتن یک بازی تمام عیار - در شطرنج و سیاست خارجی - تضمین موفقیت نیست
[ترجمه گوگل]داشتن یک بازی تمام عیار - در شطرنج و سیاست خارجی - تضمین موفقیت نیست
12. Endgame Jewelcrafting is not about though, it's all about the gems!
[ترجمه ترگمان]با این حال، Endgame Jewelcrafting در این باره نیست، همه چیز در مورد جواهرات است!
[ترجمه گوگل]Endgame Jewelcrafting در مورد هر چیزی نیست، همه چیز در مورد جواهرات!
[ترجمه گوگل]Endgame Jewelcrafting در مورد هر چیزی نیست، همه چیز در مورد جواهرات!
13. You mean Sloane and Elena's endgame?
[ترجمه ترگمان]منظورت بازی \"سل ون\" و \"Elena\" - ه؟
[ترجمه گوگل]منظور شما از بازی Sloane و Elena چیست؟
[ترجمه گوگل]منظور شما از بازی Sloane و Elena چیست؟
14. White will then always be able to win with the resultant king and pawn against king endgame.
[ترجمه ترگمان]پس از آن سفید همیشه می تواند با پادشاه حاصل پیروز شود و در پایان بازی با شاه بازی کند
[ترجمه گوگل]سپس سفید همیشه می تواند با پادشاه برنده و پیروزی در برابر پادشاه پادشاه برنده شود
[ترجمه گوگل]سپس سفید همیشه می تواند با پادشاه برنده و پیروزی در برابر پادشاه پادشاه برنده شود
پیشنهاد کاربران
پایان کار
واژه "Endgame" یک اصطلاح گرفته شده از شطرنج هست که بازیکن تعداد حرکات معدودی برای انجام دادن داره و شانس بردش کم هست. 😃 این واژه در حال حاضر به صورت "پایان بازی" و "پایان کار" ترجمه میشه که میتونیم عبارت "تهِ خط" رو معادل فارسیش در نظر بگیریم. 🖤
بازی مرگ و زندگی
1. پایان داستان، ته قصه، ته خط. . .
2. رابطه جدی، رابطه با دوام، رابطه غیر قابل شکست ( که تهش منجر به ازدواج میشه مثلا )
2. رابطه جدی، رابطه با دوام، رابطه غیر قابل شکست ( که تهش منجر به ازدواج میشه مثلا )
کلمات دیگر: