1. to modernize an old house by putting in plumbing and wiring
خانه ی قدیمی را با لوله کشی و سیم کشی امروزی کردن
2. we must modernize our agriculture
ما بایستی کشاورزی خود را امروزی کنیم.
3. he tried to modernize poetry and bring it closer to every-day life
او کوشید شعر را امروزی کرده و به زندگی روزمره نزدیک تر کند.
4. The government has announced an ambitious programme to modernize the railway network.
[ترجمه ترگمان]دولت برنامه ای بلند پروازانه برای مدرنیزه کردن شبکه راه آهن اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]دولت یک برنامه بلند پروازانه برای ارتقاء شبکه راه آهن اعلام کرده است
5. If the industry doesn't modernize it will not survive.
[ترجمه ترگمان]اگر این صنعت مدرن سازی کند، زنده نخواهد ماند
[ترجمه گوگل]اگر صنعت مدرن سازی نکرد، زنده نخواهد ماند
6. They need more funds to modernize the country's telephone system.
[ترجمه ترگمان]آن ها به بودجه بیشتری برای مدرن سازی سیستم تلفن کشور نیاز دارند
[ترجمه گوگل]آنها برای ارتقاء سیستم تلفن کشور، نیاز به وجوه بیشتری دارند
7. There are plans to modernize the US strategic forces.
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای مدرن سازی نیروهای استراتژیک ایالات متحده وجود دارد
[ترجمه گوگل]برنامه هایی برای ارتقای نیروهای استراتژیک ایالات متحده وجود دارد
8. Unfortunately we lack the resources to modernize.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه ما فاقد منابعی برای مدرنیزه کردن هستیم
[ترجمه گوگل]متأسفانه منابع برای مدرن سازی نداریم
9. The company is investing $million to modernize its factories.
[ترجمه ترگمان]شرکت میلیون دلار برای مدرنیزه کردن کارخانجات خود سرمایه گذاری می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت سرمایه گذاری میلیون دلاری را برای مدرن سازی کارخانجات خود می کند
10. The idea was to modernize various aspects of the house without changing its essential character.
[ترجمه ترگمان]ایده این بود که جنبه های مختلف خانه را بدون تغییر شخصیت اصلی خود مدرن کند
[ترجمه گوگل]ایده این بود که جنبه های مختلف خانه را بدون تغییر شخصیت اصلی آن، مدرن کند
11. The business will lose money if it doesn't modernize.
[ترجمه ترگمان]اگر این کار مدرن سازی نشود، کسب وکار پول از دست خواهد داد
[ترجمه گوگل]کسب و کار اگر مدرن نیست، کسب درآمد خواهد کرد
12. It was their manifest failure to modernize the country's industries.
[ترجمه ترگمان]این شکست آشکار آن ها برای مدرن کردن صنایع کشور بود
[ترجمه گوگل]این ناکامی منجر به نوسازی صنایع کشور شد
13. They began a crash program to modernize and strengthen their fleet and to build nuclear weapons with ICBMs to carry them.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک برنامه سقوط برای مدرن سازی و تقویت ناوگان خود و ساخت سلاح های هسته ای با ICBMs برای حمل آن ها آغاز کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک برنامه تصادف را برای نوسازی و تقویت ناوگان خود و ساخت سلاح های هسته ای با استفاده از ICBM ها برای حمل آنها آغاز کردند
14. Our aim was to modernize the health service, and we succeeded.
[ترجمه ترگمان]هدف ما مدرن سازی خدمات بهداشتی بود و ما موفق شدیم
[ترجمه گوگل]هدف ما ارتقاء خدمات بهداشتی بود و ما موفق شدیم
15. Measures will be taken to help modernize the country's armed forces.
[ترجمه ترگمان]اقدامات برای کمک به مدرنیزه کردن نیروهای مسلح کشور صورت خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]اقدامات برای کمک به مدرنیزه کردن نیروهای مسلح کشور انجام خواهد شد