1. there was no one there i could confide in
در آنجا کسی نبود که بتوانم به او اعتماد کنم.
2. I confide absolutely in his honesty.
[ترجمه ترگمان]من به صداقت او اعتماد دارم
[ترجمه گوگل]من کاملا در صداقت او اعتماد دارم
3. There is no one here I can confide in.
[ترجمه ترگمان]کسی اینجا نیست که من بتوانم به او اعتماد کنم
[ترجمه گوگل]هیچ کس اینجا نیست که بتوانم اعتماد کنم
4. Jone felt she could only confide in her mother.
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که فقط می تواند به مادرش اعتماد کند
[ترجمه گوگل]جون احساس می کرد که فقط می تواند در مادرش اعتماد کند
5. Because she is understanding, people around her confide in her.
[ترجمه ترگمان]چون او درک می کند، مردم اطراف او با او حرف می زنند
[ترجمه گوگل]از آنجا که او درک است، افراد اطراف او در او اعتماد دارند
6. She used to confide in him whenever she had a problem.
[ترجمه ترگمان]هر وقت مشکلی داشت، به او اعتماد می کرد
[ترجمه گوگل]او هر وقت مشکلی داشت به او اعتماد کرد
7. Why didn't you confide the secret to me?
[ترجمه ترگمان]چرا این راز را به من نگفتی؟
[ترجمه گوگل]چرا من راز را به من نگفتی؟
8. Can I confide in you?
[ترجمه ترگمان]می توانم به شما اعتماد کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم در شما اعتماد کنم؟
9. Can I confide my children to your care?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانم بچه های خود را به شما اعتماد کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم فرزندانم را به مراقبت از خود برسانم؟
10. I've never felt able to confide in my sister.
[ترجمه ترگمان]تا حالا احساس نکرده بودم که به خواهرم اعتماد کنم
[ترجمه گوگل]من هرگز قادر به در خواهر من اعتماد نکردم
11. Do you have a friend that you can confide in?
[ترجمه ترگمان]دوستی داری که بتونی بهش اعتماد کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما دوست دارید که می توانید به آن اعتماد کنید؟
12. It is important to have someone you can confide in.
[ترجمه ترگمان]مهم است که کسی را داشته باشید که بتوانید به آن ها اعتماد کنید
[ترجمه گوگل]مهم است که کسی را که می توانید به آن اعتماد کنید
13. You don't imagine I could confide in my best friends, do you?
[ترجمه ترگمان]تو که فکر نمی کنی من بتونم به بهترین دوستام اعتماد کنم، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]شما تصور نمی کنید می توانم در بهترین دوستانم اعتماد کنم، آیا شما؟
14. He likes some one to confide in.
[ترجمه ترگمان] اون از کسی خوشش میاد که بهش اعتماد کنه
[ترجمه گوگل]او بعضی از افراد را دوست دارد که اعتماد کنند