1. an itch for money and success
اشتیاق وافر به پول و موفقیت
2. an itch to travel
کرم سفر
3. i have an itch under my arm
زیر بغلم خارش دارد.
4. to feel an itch
احساس خارش کردن
5. don't rub your eyes hard, even if they itch
چشمانت را محکم نمال حتی اگر بخارد.
6. The dog was scratching at an itch behind its left ear.
[ترجمه ترگمان]سگ پشت گوش چپش به خارش افتاده بود
[ترجمه گوگل]سگ با خارش در پشت سر گوشش خراشیده بود
7. I've got an itch on my back.
[ترجمه ترگمان]پشتم خارش گرفته
[ترجمه گوگل]من پشت سرم خارش دارم
8. He had an itch on his back.
[ترجمه ترگمان] پشتش خارش داشت
[ترجمه گوگل]او در پشتش دچار خارش شد
9. I can't wear wool - it makes me itch.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم پشم بپوشم - این مرا خارش می کند
[ترجمه گوگل]من نمی توانم پشم را بپوشم - آن را خارش می دهد
10. Scratch my back - I have an itch .
[ترجمه ترگمان] کمرم رو بگیر منم خارش دارم
[ترجمه گوگل]خارش من - خارش دارم
11. Shylock has an itch for money.
[ترجمه ترگمان]((شای لاک)به خاطر پول خارش دارد
[ترجمه گوگل]شیلوک دچار خارش برای پول است
12. She has an itch to travel.
[ترجمه ترگمان]او خارش دارد که سفر کند
[ترجمه گوگل]او دچار خارش برای سفر است
13. Scratch my back—I've got an itch.
[ترجمه ترگمان]پشتم رو لمس کن - من یه خارش دارم -
[ترجمه گوگل]خراش پشت من - خارش دارم
14. The mere thought of lice makes my head itch.
[ترجمه ترگمان]فقط فکر شپش سرم را خارش می کند
[ترجمه گوگل]صرف نظر از یخ ها باعث خارش من می شود
15. I've got an itch on the back of my neck.
[ترجمه ترگمان]پشت گردنم خارش دارم
[ترجمه گوگل]در پشت گردن من خارش دارم