کلمه جو
صفحه اصلی

coconut


معنی : نارگیل
معانی دیگر : cocoanut : نارگیل

انگلیسی به فارسی

( cocoanut =) نارگیل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tropical palm tree that bears large edible seeds; coconut tree; coconut palm.

(2) تعریف: the seed of the coconut tree, which contains hard, edible flesh and milky liquid.

(3) تعریف: the edible white flesh of the coconut.

• large seed of the coconut palm (type of tree); white meat of the coconut
a coconut is a very large nut with a hairy shell which contains white flesh and milky juice.

مترادف و متضاد

نارگیل (اسم)
cocoanut, coconut

جملات نمونه

1. coconut milk
شیره ی نارگیل

2. coconut milk
شیر نارگیل (آبی که در وسط نارگیل قرار دارد)

3. the fibrous husk of a coconut
پوست تارین (لیفی) نارگیل

4. the wooden shell of a coconut
پوسته ی چوبی نارگیل

5. Coconut fiber can be made into mats.
[ترجمه کنعان] میوه ی نار گیل
[ترجمه ترگمان]فیبر نارگیل را می توان در پادری ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]فیبر نارگیل را می توان به تشک تبدیل کرد

6. Coconut is one of the staple exports of the islands.
[ترجمه ترگمان]نارگیل یکی از عمده صادرات اصلی این جزایر است
[ترجمه گوگل]نارگیل یکی از عمده صادرات جزایر است

7. I bought a coconut in the market.
[ترجمه ترگمان]من یک نارگیل در بازار خریدم
[ترجمه گوگل]من نارگیل را در بازار خریداری کردم

8. Coconut is a basic ingredient for many curries.
[ترجمه ترگمان]نارگیل جز تشکیل دهنده اصلی برای کاری کاری است
[ترجمه گوگل]نارگیل یک عنصر اساسی برای بسیاری از کارهاست

9. The beach was fringed by coconut palms.
[ترجمه ترگمان]ساحل پر از کف نارگیل بود
[ترجمه گوگل]ساحل توسط کف دست نخورده بود

10. Coconut Rice Balls is a Creole dish.
[ترجمه ترگمان]نارگیل برنج نارگیل یکی از غذاهای Creole است
[ترجمه گوگل]توپ برنج نارگیل یک ظرف کریول است

11. Coconut grow on palm trees.
[ترجمه ترگمان]نارگیل بر روی درختان نخل رشد می کند
[ترجمه گوگل]نارگیل درختان نخل رشد می کند

12. He was eating a slice of coconut.
[ترجمه ترگمان] اون داشت یه تیکه نارگیل می خورد
[ترجمه گوگل]او یک تکه نارگیل را خورد

13. Coconut milk has little nutritive value.
[ترجمه ترگمان]شیر نارگیل ارزش غذایی کمی دارد
[ترجمه گوگل]شیر نارگیل ارزش غذایی کمی دارد

14. The sun was sinking behind the coconut palms.
[ترجمه ترگمان]خورشید در پس کف نارگیل فرو می رفت
[ترجمه گوگل]خورشید در پشت نخل نارگیل غرق شد

15. The coconut has a fibrous outer covering.
[ترجمه ترگمان]نارگیل پوششی خارجی دارد
[ترجمه گوگل]نارگیل دارای پوشش بیرونی فیبر است

16. Same tale, different teller, only coconut milk added.
[ترجمه ترگمان]تنها شیر نارگیل، همان داستان، تنها شیر نارگیل است
[ترجمه گوگل]همان داستان، خواننده متفاوت، تنها شیر نارگیل اضافه شده است

پیشنهاد کاربران

ناگیل

Panda Sahrk Dolphin baer fox wolf Eagle banana bread Car Hlecopter Book Note Book parpel Elephant Minecraft Play BBC news Radio TV


نارگیل🥥

به معنی نارگیل هست که بهترین استفاده در وست جمله هست coconut🥥🥥🥥🥥🥥🥥🥥🥥

آدم از بیرون قهوه ای پوست ولی از داخل سفیدِ ( عین نارگیل ) . مثل مکزیکی هایی که تو آمریکا هستن.
"مکزیکیه سفید پوست".
"مکزیکیه آمریکایی شده یا مکزیکیه آمریکاییزه شده"

به نظرم اسم کوکونات اسم عالی ای هست مخصوصا برای حیوانات خانگی مثل سگ و گربه که اگر که بخواین کوتاه تر باشه اسم می تونین کوکو هم مد نظر داشته باشید .
Ava jamalzad


کلمات دیگر: