1. You won't have to shell out a fortune for it.
[ترجمه ترگمان]تو مجبور نخواهی شد شانسی برای این کار پیدا کنی
[ترجمه گوگل]شما نباید از آن برای ثروت بخرید
2. I shall be expected to shell out for the party.
[ترجمه ترگمان]من انتظار دارم که او برای مهمانی حاضر شود
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که برای حزب بخدمت بیاورم
3. And for this sort of performance, local taxpayers shell out roughly $ 360, 000 a year.
[ترجمه ترگمان]و برای این نوع عملکرد، مالیات دهندگان محلی حدود ۳۶۰، ۰۰۰ دلار در سال توزیع می کنند
[ترجمه گوگل]و برای این نوع عملکرد، مالیات دهندگان محلی در حدود 360 دلار در سال هزینه می کنند
4. But how readily will they shell out hundreds for a similar-sized piece of software?
[ترجمه ترگمان]اما چگونه آن ها به راحتی صدها نفر را برای یک نرم افزار مشابه طراحی می کنند؟
[ترجمه گوگل]اما چگونه صدها نفر را برای یک قطعه نرم افزار مشابه اندازه می گیرند؟
5. Others continue to shell out money.
[ترجمه ترگمان]دیگران به جمع آوری پول ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]دیگران همچنان پول را پوشیده می کنند
6. Not wanting to shell out £1500 to £2500 for a replacement, he started looking around for a solution.
[ترجمه ترگمان]او به دنبال یافتن راه حلی برای یافتن راه حلی برای حدود ۱۵۰۰ پوند به ۲۵۰۰ پوند مصر نبود
[ترجمه گوگل]او مایل نیست که 1500 تا 2500 پوند را برای جایگزینی بپوشد، او شروع به نگاه کردن به یک راه حل کرد
7. I was the one who had to shell out for the food.
[ترجمه ترگمان]من تنها کسی بودم که مجبور بودم برای غذا حاضر به شم
[ترجمه گوگل]من کسی بودم که مجبور بودم غذا بخورم
8. And do you shell out major coin for them?
[ترجمه ترگمان]و یه سکه بزرگ برای اونا درست می کنی؟
[ترجمه گوگل]و آیا سکه های بزرگ را برای آنها بپوشانید؟
9. I had to shell out five pounds.
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم پنج پوند کم کنم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم 5 پوند بپزد
10. Must I shell out for the party.
[ترجمه ترگمان] باید برای مهمونی برم بیرون
[ترجمه گوگل]باید برای حزب بخوابم
11. I shall be expected to shell out the money for the party.
[ترجمه ترگمان]انتظار خواهم داشت پولش را برای مهمانی حاضر کند
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که پول برای حزب را بپوشانند
12. He to shell out a lot of money for the date.
[ترجمه ترگمان]او برای این تاریخ پول زیادی تهیه می کند
[ترجمه گوگل]او برای خرج کردن مقدار زیادی پول برای تاریخ است
13. Advertisers to shell out a lot of money for this targeting.
[ترجمه ترگمان]باید پول زیادی برای این هدف گرفته باشه
[ترجمه گوگل]تبلیغ کنندگان برای پرداختن به این هدف بسیار پولی می کنند
14. That reflects a very British disinclination to shell out on management training.
[ترجمه ترگمان]این نشان دهنده عدم تمایل بسیار انگلیسی به شرکت در آموزش مدیریت است
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده عدم تمایل انگلیسی ها به آموزش در زمینه مدیریت است