1. hurl insults at
توهین کردن به،آماج تحقیر و توهین قرار دادن
2. In the past, armies used catapults to hurl heavy stones at enemy fortifications.
[ترجمه امین] در گذشته ، ارتش ها از منجنیق ها استفاده می کردند تا سنگ های سنگین را به سمت استحکامات دشمن پرتاب کنند.
[ترجمه ترگمان]در گذشته، ارتش های catapults برای پرتاب سنگ های سنگین به استحکامات دشمن استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]در گذشته، ارتش ها از سنگ مصنوعی استفاده می کردند تا سنگ های سنگین را در دفاعیات دشمن پرتاب کنند
3. The young track and field athlete could already hurl the discus 60 yards.
[ترجمه ترگمان]ورزش کار جوان و ورزش کار می تواند دیسک را ۶۰ یارد پرتاب کند
[ترجمه گوگل]ورزشکار جوان و ورزشکار می تواند 60 پله دیسک را پرتاب کند
4. I'll hurl you out of the company if you dare say the secret!
[ترجمه ترگمان]اگر جرات می کنی این راز را به زبان بیاوری، تو را از شرکت بیرون می اندازم
[ترجمه گوگل]اگر شما جرأت راز را بگویید، من از شرکت خارج می شوم!
5. To start a rumour for me might not hurl away on my election.
[ترجمه ترگمان]برای شروع یک شایعه برای من ممکن است که در انتخابات شکست نخورم
[ترجمه گوگل]برای شروع یک شایعه برای من ممکن است در انتخابات من را از بین ببرد
6. The club leader was dismissed for trying to hurl his weight about, which the young people refused to accept.
[ترجمه ترگمان]رهبر این باشگاه به خاطر تلاش برای پرت کردن وزن خود، که جوانان حاضر به قبول آن نبودند، مرخص شد
[ترجمه گوگل]رهبر باشگاه برای تلاش برای کاهش وزن خود، که جوانان حاضر به پذیرش آن بودند، اخراج شد
7. She wanted to hurl herself into his arms.
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست خود را در آغوش او فرو کند
[ترجمه گوگل]او می خواست خودش را در آغوش بگیرد
8. It took only one heave to hurl him into the river.
[ترجمه ترگمان]فقط یک تکان خورد و او را به طرف رودخانه پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]تنها یک بار او را به سمت رودخانه بردند
9. The best cure for unhappiness is to hurl yourself into your work.
[ترجمه ترگمان]بهترین درمان بدبختی اینه که خودت رو به کار خودت بندازی
[ترجمه گوگل]بهترین درمان برای ناراحتی، این است که خود را به کار خود بسپارید
10. You won't hurl yourself away on such a scum, will you?
[ترجمه ترگمان]تو خودت را از این کثافت دور نمی کنی، مگر نه؟
[ترجمه گوگل]شما در چنین کلاهبرداری خود را از دست نخواهید داد، آیا شما؟
11. The club leader was dismissed for trying to hurl his weight around, which the young people refused to accept.
[ترجمه ترگمان]رهبر این باشگاه به خاطر تلاش برای پرت کردن وزن خود که جوانان از قبول آن خودداری کردند، مرخص شد
[ترجمه گوگل]رهبر باشگاه برای تلاش برای کاهش وزن خود، که جوانان حاضر به پذیرش آن بودند، اخراج شدند
12. Scott recruited an Olympic athlete to hurl the hammer and London skinheads as audience extras.
[ترجمه ترگمان]اسکات یک ورزش کار المپیک را استخدام کرد تا the و skinheads لندن را به عنوان تماشاچی، پرتاب کند
[ترجمه گوگل]اسکات یک ورزشکار المپیک را استخدام کرد تا اسکایپ های چکش و لندن را به عنوان مخاطبان مورد استفاده قرار دهد
13. Sufficiently large impacts can hurl crater ejecta to any point on the lunar surface.
[ترجمه ترگمان]این اثرات بزرگ می توانند دهانه آتشفشان را به هر نقطه ای در سطح ماه پرتاب کنند
[ترجمه گوگل]تاثیرات بزرگی می تواند به هر نقطه ای بر روی سطح ماه می افزاید: ejecta دهانه
14. I hurl myself at the soldier.
[ترجمه ترگمان]خودم را به سرباز می اندازم
[ترجمه گوگل]من خودم را در سربازخانه می کشم