از لحاظ پیشه، ازراه پیشه یا کسب
professionally
از لحاظ پیشه، ازراه پیشه یا کسب
انگلیسی به فارسی
حرفه ای
انگلیسی به انگلیسی
• from a professional standpoint; in a professional manner, in a highly skilled manner
جملات نمونه
1. he hasn't arrived yet professionally
او هنوز از نظر حرفه ای به جایی نرسیده است.
2. He played trumpet professionally in a jazz combo.
[ترجمه ترگمان]او در یک ترکیب جاز بصورت حرفه ای بوق می زد
[ترجمه گوگل]او تراموا حرفه ای در دسته کوچک موسیقی جاز بازی کرد
[ترجمه گوگل]او تراموا حرفه ای در دسته کوچک موسیقی جاز بازی کرد
3. He has wrestled professionally for five years.
[ترجمه ترگمان]او پنج سال است که به طور حرفه ای در حال کشتی گرفتن است
[ترجمه گوگل]او پنج سال به طور حرفه ای کار کرده است
[ترجمه گوگل]او پنج سال به طور حرفه ای کار کرده است
4. Do you need to use English professionally?
[ترجمه ترگمان]آیا شما باید از انگلیسی به صورت حرفه ای استفاده کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما نیاز به استفاده حرفه ای از انگلیسی دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما نیاز به استفاده حرفه ای از انگلیسی دارید؟
5. A professionally installed alarm will cost from about £500.
[ترجمه ترگمان]آژیر خطر نصب شده حرفه ای بیش از ۵۰۰ پوند خواهد بود
[ترجمه گوگل]زنگ حرفه ای نصب شده از حدود 500 پوند هزینه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]زنگ حرفه ای نصب شده از حدود 500 پوند هزینه خواهد داشت
6. Her voice should be professionally trained.
[ترجمه ترگمان]صدایش باید به صورت حرفه ای آموزش داده شود
[ترجمه گوگل]صدای او باید حرفه ای آموزش دیده باشد
[ترجمه گوگل]صدای او باید حرفه ای آموزش دیده باشد
7. There followed something of a fallow period professionally, until a job came up in the summer.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که کار در تابستان انجام شد، تا زمانی که کار به پایان برسد، به صورت حرفه ای به صورت حرفه ای ادامه یافت
[ترجمه گوگل]چیزی از یک دوره کودکی به طور حرفه ای پیگیری شد، تا زمانی که یک شغل در تابستان بیفتد
[ترجمه گوگل]چیزی از یک دوره کودکی به طور حرفه ای پیگیری شد، تا زمانی که یک شغل در تابستان بیفتد
8. Professionally cool, she went back to her patient.
[ترجمه ترگمان]از نظر حرفه ای خیلی باحاله برگشته پیش بیمارش
[ترجمه گوگل]حرفه ای خنک، او به بیمار خود بازگشت
[ترجمه گوگل]حرفه ای خنک، او به بیمار خود بازگشت
9. Professionally qualified staff will give you the advice you need.
[ترجمه ترگمان]کارمندان واجد شرایط توصیه های لازم را به شما خواهند داد
[ترجمه گوگل]کارکنان حرفه ای واجد شرایط توصیه های لازم را به شما خواهند داد
[ترجمه گوگل]کارکنان حرفه ای واجد شرایط توصیه های لازم را به شما خواهند داد
10. Acting professionally is a chancy business.
[ترجمه ترگمان]بازیگری حرفه ای یک کسب وکار chancy است
[ترجمه گوگل]کار حرفه ای یک کسب و کار شیک است
[ترجمه گوگل]کار حرفه ای یک کسب و کار شیک است
11. Having curtains made professionally can be costly.
[ترجمه ترگمان]داشتن پرده ها حرفه ای می تواند پر هزینه باشد
[ترجمه گوگل]داشتن پرده حرفه ای می تواند هزینه ای باشد
[ترجمه گوگل]داشتن پرده حرفه ای می تواند هزینه ای باشد
12. The product has been marketed very professionally.
[ترجمه ترگمان]این محصول به صورت حرفه ای به بازار عرضه شده است
[ترجمه گوگل]این محصول بسیار حرفه ای شده است
[ترجمه گوگل]این محصول بسیار حرفه ای شده است
13. These tickets have been produced very professionally.
[ترجمه ترگمان]این بلیط ها بسیار ماهرانه تولید شده اند
[ترجمه گوگل]این بلیط ها بسیار حرفه ای ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]این بلیط ها بسیار حرفه ای ساخته شده اند
14. The plans had been drawn professionally.
[ترجمه ترگمان]طرح ها به صورت حرفه ای کشیده شده بود
[ترجمه گوگل]برنامه ها به صورت حرفه ای طراحی شده اند
[ترجمه گوگل]برنامه ها به صورت حرفه ای طراحی شده اند
پیشنهاد کاربران
معنی: حرفه ای
In a highly skilled manner
In a highly skilled manner
● حرفه ای
● کاربردی، به عنوان قسمتی از کار
● همراه با درامد
● کاربردی، به عنوان قسمتی از کار
● همراه با درامد
به دور از احساسات
تجربه کاری
از نظر شغلی
کلمات دیگر: