ازروی فریب یاکلاه برداری، متقلبانه
fraudulently
ازروی فریب یاکلاه برداری، متقلبانه
انگلیسی به انگلیسی
• dishonestly, deceitfully; with the intent to defraud or deceive
جملات نمونه
1. He was accused of fraudulently using a stolen credit card.
[ترجمه ترگمان]او متهم به مصادره fraudulently با استفاده از کارت اعتباری به سرقت رفته بود
[ترجمه گوگل]او به اتهام تقلب با استفاده از کارت اعتباری سرقت شده متهم شد
[ترجمه گوگل]او به اتهام تقلب با استفاده از کارت اعتباری سرقت شده متهم شد
2. I acted neither fraudulently nor improperly.
[ترجمه ترگمان]من نه غلط عمل کردم و نه غلط
[ترجمه گوگل]من به صورت تقلب و نادرست عمل نکردم
[ترجمه گوگل]من به صورت تقلب و نادرست عمل نکردم
3. The report concludes that I acted neither fraudulently nor improperly.
[ترجمه ترگمان]این گزارش به این نتیجه می رسد که من نه fraudulently و نه improperly عمل کرده ام
[ترجمه گوگل]این گزارش نتیجه گیری می کند که من به صورت تقلب و نادرست عمل نکرده ام
[ترجمه گوگل]این گزارش نتیجه گیری می کند که من به صورت تقلب و نادرست عمل نکرده ام
4. Schneider faces five counts of fraudulently obtaining bank loans for building projects and one count of failing to disclose bankruptcy.
[ترجمه ترگمان]اشنایدر با پنج فقره بازپرداخت fraudulently به وام های بانکی برای پروژه های ساختمان سازی و یکی از دلایل عدم موفقیت برای افشای ورشکستگی مواجه است
[ترجمه گوگل]اشنایدر با پنج شمار کلاهبرداری از وام های بانکی برای پروژه های ساخت و پرداختن به تعداد قابل توجهی از عدم شناخت ورشکستگی مواجه است
[ترجمه گوگل]اشنایدر با پنج شمار کلاهبرداری از وام های بانکی برای پروژه های ساخت و پرداختن به تعداد قابل توجهی از عدم شناخت ورشکستگی مواجه است
5. To load or manipulate ( dice ) fraudulently.
[ترجمه ترگمان]برای بار کردن یا دستکاری fraudulently (طاس)
[ترجمه گوگل]برای بارگیری یا دستکاری (تاس) به صورت تقلبی
[ترجمه گوگل]برای بارگیری یا دستکاری (تاس) به صورت تقلبی
6. All 000 of the homes were fraudulently obtained.
[ترجمه ترگمان]همه خانه های این خانه ها fraudulently به دست آمده بود
[ترجمه گوگل]همه ی خانه ها به صورت تقلبی به دست آمد
[ترجمه گوگل]همه ی خانه ها به صورت تقلبی به دست آمد
7. Even his war record was fraudulently inflated.
[ترجمه ترگمان]حتی سابقه جنگ هم پر شده بود
[ترجمه گوگل]حتی رکورد جنگ او فریب خورده بود
[ترجمه گوگل]حتی رکورد جنگ او فریب خورده بود
8. They loaded the dice fraudulently.
[ترجمه ترگمان]آن ها the را fraudulently بار کردند
[ترجمه گوگل]آنها تاس را به صورت جعلی بارگذاری کردند
[ترجمه گوگل]آنها تاس را به صورت جعلی بارگذاری کردند
9. This money was fraudulently obtained.
[ترجمه ترگمان]این پول fraudulently به دست آمده بود
[ترجمه گوگل]این پول به صورت تقلبی به دست آمد
[ترجمه گوگل]این پول به صورت تقلبی به دست آمد
10. Frankovich said the jury had found the crematorium guilty of mishandling remains and fraudulently concealing their actions from the families.
[ترجمه ترگمان]Frankovich گفت که هیات منصفه اجساد محل سوزاندن اجساد را در اثر سو مدیریت نادرست و concealing fraudulently actions از خانواده ها پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]فرانکوویچ گفت که هیئت منصفه این کرموریتور را مجرم شناخته است که مرتکب باقی مانده است و اقدامات خود را از خانواده به طور تقلبی پنهان می کند
[ترجمه گوگل]فرانکوویچ گفت که هیئت منصفه این کرموریتور را مجرم شناخته است که مرتکب باقی مانده است و اقدامات خود را از خانواده به طور تقلبی پنهان می کند
11. Nor is he entitled to examine proceedings in Parliament in order to show that the appellants by fraudulently misleading Parliament caused him loss.
[ترجمه ترگمان]همچنین او مجاز به بررسی روند دادرسی در پارلمان نیست تا نشان دهد که appellants با پارلمان گمراه کننده fraudulently باعث از دست رفتن او شده است
[ترجمه گوگل]او همچنین مجاز به بررسی پرونده ها در پارلمان نیست تا نشان دهد که متهمان با جعل مجرم گمراه کننده مجلس باعث از دست دادن او شده اند
[ترجمه گوگل]او همچنین مجاز به بررسی پرونده ها در پارلمان نیست تا نشان دهد که متهمان با جعل مجرم گمراه کننده مجلس باعث از دست دادن او شده اند
12. On May 5 a special court had acquitted Zardari of fraudulently obtaining a bank loan.
[ترجمه ترگمان]یک دادگاه ویژه در ۵ مه زرداری را از دریافت fraudulently یک وام بانکی تبرئه کرده است
[ترجمه گوگل]در 5 مه یک دادگاه ویژه زرداری را به اتهام جعل وصول وام بانکی تبرئه کرد
[ترجمه گوگل]در 5 مه یک دادگاه ویژه زرداری را به اتهام جعل وصول وام بانکی تبرئه کرد
13. Suits by consumers alleged that the product is defective and fraudulently marketed.
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان به وسیله مصرف کنندگان ادعا کردند که محصول ناقص و fraudulently به بازار است
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان ادعا می کنند که محصول ناقص و به صورت تقلبی به بازار عرضه می شود
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان ادعا می کنند که محصول ناقص و به صورت تقلبی به بازار عرضه می شود
14. The only exception to this rule is where the value has been fraudulently inflated by the Policyholder.
[ترجمه ترگمان]تنها استثنا در این قانون، جایی است که ارزش has پس از the بدست آمده است
[ترجمه گوگل]تنها استثناء این قاعده، جایی است که ارزش پول نقد توسط متعهدین متلاشی شده است
[ترجمه گوگل]تنها استثناء این قاعده، جایی است که ارزش پول نقد توسط متعهدین متلاشی شده است
15. Sometimes the police will circulate a list with details of people who are fraudulently using hotels in the area.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات پلیس فهرستی از جزئیات افرادی را منتشر خواهد کرد که fraudulently از هتل ها در این منطقه هستند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات پلیس لیستی را با جزئیات افرادی که به طور جعلی از هتل ها در منطقه استفاده می کنند، پخش می کنند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات پلیس لیستی را با جزئیات افرادی که به طور جعلی از هتل ها در منطقه استفاده می کنند، پخش می کنند
پیشنهاد کاربران
مکارانه
فریبکارانه
بانیرنگ
فریبکارانه
بانیرنگ
شیادانه
فریبکارانه
فریبکارانه
کلمات دیگر: