(خودمانی) بلند حرف زدن، پر حرفی کردن، یاوه گویی کردن
mouth off
(خودمانی) بلند حرف زدن، پر حرفی کردن، یاوه گویی کردن
انگلیسی به فارسی
دهان خاموش
انگلیسی به انگلیسی
• express one's opinion loudly and in a tactless manner; complain loudly; sass; speak rudely; talk back; answer rudely
جملات نمونه
1. Don't go shooting your mouth off.
[ترجمه ترگمان] به دهنت شلیک نکن
[ترجمه گوگل]آیا دهان خود را از دست ندهید
[ترجمه گوگل]آیا دهان خود را از دست ندهید
2. It's just like Richard to go shooting his mouth off about other people's affairs.
[ترجمه ترگمان]درست مثل ریچارد است که می خواهد درباره کاره ای دیگران حرف بزند
[ترجمه گوگل]این درست مثل ریچارد است که دهانش را در مورد امور دیگران شلیک می کند
[ترجمه گوگل]این درست مثل ریچارد است که دهانش را در مورد امور دیگران شلیک می کند
3. He's always shooting his mouth off about his success with women.
[ترجمه ترگمان]او همیشه در مورد موفقیتش با زن ها حرف می زند
[ترجمه گوگل]او همیشه در مورد موفقیت او با زنان عکس می گیرد
[ترجمه گوگل]او همیشه در مورد موفقیت او با زنان عکس می گیرد
4. It's a secret, so don't go shooting your mouth off about it.
[ترجمه ترگمان]این یک رازه، پس به دهنت شلیک نکن
[ترجمه گوگل]این یک راز است، بنابراین نباید دهان خود را در مورد آن عکسبرداری کنید
[ترجمه گوگل]این یک راز است، بنابراین نباید دهان خود را در مورد آن عکسبرداری کنید
5. Things like how not to mouth off about any ideas you might have.
[ترجمه ترگمان]چیزهایی مثل این میمونه که در مورد هیچ ایده ای که ممکنه داشته باشی حرف نزنی
[ترجمه گوگل]چیزهایی که دوست ندارید در مورد هر ایده ای که ممکن است دارید بکشید
[ترجمه گوگل]چیزهایی که دوست ندارید در مورد هر ایده ای که ممکن است دارید بکشید
6. All he did was shoot his mouth off a little.
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که کرد این بود که دهنش رو سرویس کرد
[ترجمه گوگل]همه او دهانش را کمی شلیک کرد
[ترجمه گوگل]همه او دهانش را کمی شلیک کرد
7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
8. So you can't shoot your mouth off.
[ترجمه ترگمان] پس نمی تونی به دهنت شلیک کنی
[ترجمه گوگل]بنابراین شما نمی توانید دهان خود را شلیک کنید
[ترجمه گوگل]بنابراین شما نمی توانید دهان خود را شلیک کنید
9. A guy like Brown could shoot his mouth off.
[ترجمه ترگمان] یه نفر مثل \"براون\" میتونه به دهنش شلیک کنه
[ترجمه گوگل]یک مرد مانند براون می تواند دهان خود را شلیک کند
[ترجمه گوگل]یک مرد مانند براون می تواند دهان خود را شلیک کند
10. Stop shooting your mouth off . Nobody believes you anymore.
[ترجمه ترگمان] دیگه به دهنت شلیک نکن هیچ کس دیگه تو رو باور نمی کنه
[ترجمه گوگل]ضبط کردن دهان خود را متوقف کنید هیچ کس دیگر شما را باور ندارد
[ترجمه گوگل]ضبط کردن دهان خود را متوقف کنید هیچ کس دیگر شما را باور ندارد
11. He's always shooting his mouth off.
[ترجمه ترگمان]او همیشه دهانش را باز می کند
[ترجمه گوگل]او همیشه دهانش را می کشد
[ترجمه گوگل]او همیشه دهانش را می کشد
12. If you mouth off, I will ground you for three weeks.
[ترجمه ترگمان]اگر دهانت را ببندی، من سه هفته تو را زمین خواهم زد
[ترجمه گوگل]اگر دهان را ببندید، من سه هفته به زمین می اندازم
[ترجمه گوگل]اگر دهان را ببندید، من سه هفته به زمین می اندازم
13. What'd you have to go and shoot your mouth off to the Gards about me for?
[ترجمه ترگمان]برای چی باید بری و دهنتو ببندی و به خاطر من در مورد من حرف بزنی؟
[ترجمه گوگل]شما باید بروید و دهان خود را برای Gards در مورد من بکشید؟
[ترجمه گوگل]شما باید بروید و دهان خود را برای Gards در مورد من بکشید؟
14. If he hadn't shot his mouth off, things couldn't have been so awkward.
[ترجمه ترگمان]اگر دهانش را باز نکرده بود، اوضاع نمی توانست این قدر زشت باشد
[ترجمه گوگل]اگر او دهانش را شلیک نکرده بود، چیزها نبوده اند
[ترجمه گوگل]اگر او دهانش را شلیک نکرده بود، چیزها نبوده اند
15. Malcolm taught me things as well. Things like how not to mouth off about any ideas you might have.
[ترجمه ترگمان] مالکوم به من هم چیزا یاد داده چیزهایی مثل این میمونه که در مورد هیچ ایده ای که ممکنه داشته باشی حرف نزنی
[ترجمه گوگل]مالکوم همچنین چیزهای زیادی را به من آموخت چیزهایی که دوست ندارید در مورد هر ایده ای که ممکن است دارید بکشید
[ترجمه گوگل]مالکوم همچنین چیزهای زیادی را به من آموخت چیزهایی که دوست ندارید در مورد هر ایده ای که ممکن است دارید بکشید
پیشنهاد کاربران
Speak angrily about something
عقایدت رو باصدای بلند و بدون رعایت ادب و بدون تدبیرگفتن
گستاخانه حرف زدن جواب پس دادن
با صدای بلند اعتراض کردن
باعصبانیت حرف زدن
عقایدت رو باصدای بلند و بدون رعایت ادب و بدون تدبیرگفتن
گستاخانه حرف زدن جواب پس دادن
با صدای بلند اعتراض کردن
باعصبانیت حرف زدن
حاضرجوابی
کلمات دیگر: