کلمه جو
صفحه اصلی

screen out

انگلیسی به فارسی

صفحه نمایش


انگلیسی به انگلیسی

• remove, filter, sift

جملات نمونه

1. We hastily improvised a screen out of an old blanket.
[ترجمه ترگمان]ما با عجله یک پرده از یک پتوی کهنه تهیه کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک ستاره را از یک پتو قدیمی تکان دادیم

2. Sun lotions screen out damaging ultraviolet light.
[ترجمه غزل] ضد آفتابها از آسیب اشعه ماورا بنفش ممانعت میکنند
[ترجمه ترگمان]ضد عفونی کردن خورشید به نور فرابنفش آسیب می رساند
[ترجمه گوگل]لکه های خورشیدی از لامپ های نور ماورای بنفش جلوگیری می کنند

3. An answering service can screen out nuisance calls.
[ترجمه مریم] سرویس پاسخگویی میتواند تماس های مزاحم را فیلتر کند.
[ترجمه ترگمان]یک سرویس پاسخ می تواند تماس های مزاحمت ایجاد کند
[ترجمه گوگل]یک سرویس پاسخ دهی می تواند تماس های مزاحم را نمایش دهد

4. Most blinds other than a roller blind will screen out too much light.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پرده ها به غیر از کور ترن نور زیادی را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]اکثر نرده ها به غیر از کور غلتکی، نور بیش از حد را نمایش می دهند

5. RAPD technique was used to screen out sex-related DNA markers through comparing DNA differences between male and female of Jian Carp (Cyprinus carpio var. jian).
[ترجمه ترگمان]تکنیک RAPD برای نمایش مارکرهای DNA مرتبط با DNA از طریق مقایسه تفاوت های DNA بین مرد و زن جیان Carp (Cyprinus carpio var jian)
[ترجمه گوگل]تکنیک RAPD برای ردیابی نشانگرهای مربوط به جنس مربوط به جنسیت از طریق مقایسه تفاوت های DNA بین مرد و زن کاپی جیان (Cyprinus carpio var jian) استفاده شده است

6. Objective : To screen out the principles possessing the anti - malaria synergistic effect with allylpyrocatechol from Semen Arecae.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای نمایش اصول دارای اثر هم کاری anti با allylpyrocatechol از Semen Arecae
[ترجمه گوگل]هدف: برای برطرف کردن اصولی که اثر سینرژیک آنتی مالاریا را با آللیپیرکتاکتول از سموم آرتاکی نشان می دهد

7. Screen out importance, cut off the non - essential.
[ترجمه ترگمان]اهمیت صفحه نمایش را قطع کنید و غیر ضروری را قطع کنید
[ترجمه گوگل]اهمیت صفحه نمایش، قطع کردن غیر ضروری است

8. The management held a test to screen out people who would not do the job well.
[ترجمه ترگمان]مدیریت یک آزمون برای نمایش افرادی برگزار کرد که این کار را به خوبی انجام نمی دادند
[ترجمه گوگل]مدیریت برای آزمایش افرادی که نمیتوانند کار خوبی انجام دهند، یک آزمایش انجام دادند

9. The curtains screen out the sunlight.
[ترجمه ترگمان]پرده نور خورشید را خاموش می کند
[ترجمه گوگل]پرده ها از نور خورشید خارج می شوند

10. To screen out extraneous thoughts, he closed his eyes and drew a deep breath.
[ترجمه ترگمان]او چشمانش را بست و نفس عمیقی کشید
[ترجمه گوگل]برای چشم انداز کردن اندیشه های بی نظیر، چشمانش را بست و نفس عمیقی کشید

11. Aim To screen out nicotinic acid prodrugs with better activity and less side effects.
[ترجمه ترگمان]هدف برای بیرون آوردن nicotinic اسیدی با فعالیت بهتر و اثرات جانبی کم تر
[ترجمه گوگل]هدف از بروز prodrugs اسید نیکوتینیک با فعالیت بهتر و عوارض جانبی کمتری است

12. Post recruitment notice and screen out CVs, arrange interviews, follow up and inform interview results.
[ترجمه ترگمان]اعلان استخدام را پست کرده و CVs را نمایش دهید، مصاحبه را ترتیب دهید، پی گیری کنید و نتایج مصاحبه را مطلع کنید
[ترجمه گوگل]اعلامیه استخدام و ارسال رزومه ها، مصاحبه ها، پیگیری و ارائه نتایج مصاحبه ها

13. The students managed to screen out the disturbing noises.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان توانستند صداهای آزار دهنده ای را تشخیص دهند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان توانستند صدای مزاحم را بیرون بکشند

14. Objective : To screen out some risk factors of the adverse drug reactions (ADRs) to Nabumetone and then establish a model to predict the incidence of ADR.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بیرون کشیدن برخی عوامل خطر از واکنش های منفی مواد مخدر (ADRs)به nabumetone و سپس ایجاد یک مدل برای پیش بینی میزان رخداد ADR
[ترجمه گوگل]هدف: برای برطرف کردن بعضی از عوامل خطر واکنش های نامطلوب دارو (ADRs) به نابومتون و سپس ایجاد مدل برای پیش بینی میزان بروز ADR

15. Mars has no ozone layer to screen out the Sun's lethal radiation.
[ترجمه ترگمان]مریخ لایه اوزون ندارد که تابش کشنده خورشید را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]مریخ هیچ لایه ازن برای برانگیختن تابش کشنده خورشید ندارد

پیشنهاد کاربران

to not accept someone because checks show that they are not suitable to do a job

حذف کردن، بیرون کشیدن، فیلتر کردن، بیختن

جلوگیری کردن از عبور چیزها یا افراد مضر یا نامناسب، فیلتر کردن

غربال کردن
فیلتر کردن

غربال گری


کلمات دیگر: