کلمه جو
صفحه اصلی

dinosaur


(دیرین شناسی) دایناسور، دیوسوسمار (انواع جانوران نابود از راسته های ornithischia و saurischia که دارای چهار دست و پا بودند)، دیرین شناسی دسته ای از سوسماران دوره تریاسیک

انگلیسی به فارسی

(دیرین‌شناسی) دسته‌ای از سوسماران دوره تریاسیک


دایناسور، دستهای از سوسماران دوره تریاسیک


انگلیسی به انگلیسی

• any of various prehistoric extinct reptiles; someone or something that is outmoded or unable to change
dinosaurs were large reptiles which lived in prehistoric times.

جملات نمونه

1. We can only guess how fast a dinosaur might have run.
[ترجمه سلام] ما فقط می تونیم حدس بزنیم که ممکنه یه دایناسور چقدر سریع فرار کرده باشه
[ترجمه سامان] ما فقط حدس میزنیم امکان داره دایناسور سریع دویده باشه
[ترجمه Y] ما فقط می توانیم حدس بزنیم یک دایناسور تا چقدر می تواند سریع باشد
[ترجمه ترگمان]ما فقط می تونیم حدس بزنیم که ممکنه یه دایناسور چقدر سریع فرار کرده باشه
[ترجمه گوگل]ما فقط می توانیم حدس بزنیم که سریعا دایناسور ممکن است اجرا شود

2. We reconstructed what the dinosaur looked like from a few of its bones.
[ترجمه ترگمان]ما درست و حسابی که دایناسورها شبیه چند تا از استخوان های آن بودند، درست کردیم
[ترجمه گوگل]ما دایناسور را از چندین استخوان آن بازسازی کردیم

3. We went to see the dinosaur skeletons in the Natural History Museum.
[ترجمه ترگمان]ما به دیدن اسکلت دایناسور در موزه تاریخ طبیعی رفتیم
[ترجمه گوگل]ما برای دیدن اسکلت دایناسورها در موزه تاریخ طبیعی رفتیم

4. This dinosaur is recognizable by the protuberance on the top of its head.
[ترجمه ترگمان]این دایناسور در بالای سر آن قابل تشخیص است
[ترجمه گوگل]این دایناسور توسط برجستگی در بالای سر قابل تشخیص است

5. This typewriter's a bit of a dinosaur, isn't it?
[ترجمه ترگمان]این ماشین تحریر کمی دایناسور است، نه؟
[ترجمه گوگل]این ماشین چاپگر کمی از یک دایناسور است، آیا این نیست؟

6. Thick bony plates protected the dinosaur against attack.
[ترجمه ترگمان]ورقه های ضخیم و استخوانی از دایناسور در برابر حمله محافظت می کردند
[ترجمه گوگل]صفحات ضخیم استخوانی دایناسور را در برابر حمله محافظت می کند

7. The discovery of the dinosaur skeleton has cast light on why they became extinct.
[ترجمه ترگمان]کشف اسکلت دایناسور روشن شده است که چرا آن ها منقرض شده اند
[ترجمه گوگل]کشف اسکلت دایناسور، روشن است که چرا آنها منقرض شدند

8. Some types of dinosaur had sharp spikes on their tails.
[ترجمه ترگمان]بعضی از انواع دایناسور spikes تیزی روی دمشان داشتند
[ترجمه گوگل]بعضی از گونه های دایناسور دارای دندان های تیز بودند

9. He may be as tough as a dinosaur, but he's as gentle as a lamb.
[ترجمه ترگمان]ممکن است مثل یک دایناسور خشن باشد، اما مثل یک بره مهربان است
[ترجمه گوگل]او ممکن است به اندازه یک دایناسور دشوار باشد، اما او مانند مرغ مانند گوشت خوک است

10. Great big and fearsome Dimetrodon, a species of dinosaur, was the most powerful creature.
[ترجمه ترگمان]Dimetrodon بزرگ و ترسناک در یک گونه دایناسور قوی ترین موجود است
[ترجمه گوگل]بزرگترین و ترسناک Dimetrodon، گونه ای از دایناسور، قوی ترین موجود بود

11. Bakker believed that dinosaur speed could, reasonably accurately enough, be worked out from the angle of the limb joints.
[ترجمه ترگمان]بکر اعتقاد داشت که سرعت دایناسور می تواند به طور منطقی به اندازه کافی دقیق باشد و از زاویه اتصالات عضو جدا شود
[ترجمه گوگل]باککر معتقد بود سرعت دایناسور می تواند، به اندازه کافی منطقی، از زاویه اتصالات اندام ساخته شود

12. The dinosaur exhibit is pretty neat with lots of info about each period.
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه دایناسور کاملا تمیز است و اطلاعات زیادی در مورد هر دوره دارد
[ترجمه گوگل]نمایشگاه دایناسور بسیار شسته و رفته با اطلاعات زیادی در مورد هر دوره است

13. Those were the last days of that dying dinosaur, male supremacy.
[ترجمه ترگمان]این آخرین روزه ای آن دایناسور در حال مرگ بود
[ترجمه گوگل]این آخرین روزهای این دایناسور مرگ، برتری مردانه بود

14. Critics, however, point out that dinosaur joint surfaces were not usually smooth and polished like those of mammals.
[ترجمه ترگمان]با این حال، منتقدان به این نکته اشاره دارند که سطوح مشترک دایناسور معمولا مانند پستانداران صاف و صیقل نیافته نیستند
[ترجمه گوگل]منتقدان، با این حال، اشاره می کنند که سطوح مفصلی دایناسور معمولا صاف و جلا نیست مانند پستانداران

پیشنهاد کاربران

a big animal that lived many years ago

سوسمار ترسناک ، مارمولک ترسناک

دایناسور

a big animal that lived many years ago

دایناسور


Dinosaurدایناسور. سوسمار

اگر این گونه استفاده شو
She's like a dinosuar
معنی کسی که فک میکنه واسه کاری خیلی پیر هستش رو هم میده

کهنه پرست. کسی که پیر و قدیمی شده تو کارو حرفه ای

دایناسور
دیوسار ، دیوسان ، دیومار ، دیو آز ، دیواسوس

قرن بوقی

معنی: دایناسور
معنی به انگلیسی :One of a group of
reptiles that lived millions of yers ago

جمله سازی : I didn't see dinosaurs
because they were extinct

معنی جمله : من دایناسور هارو ندیدم زیرا آنها منقرض شده اند.

معنی : دایناسور

دلم می خواست به جای این زمان توی اون موقع یه دایناسور می بودم و بی خیال دنیا زندگی می کردم . . . .


دایناسور
جمله های کوتاه بفرستید برای دایناسور به انگلیسی تا راحت تر باشه

dinosaur /ˈdʌɪnəsɔː /
▸ noun
1 a fossil reptile of the Mesozoic era, in many species reaching an enormous size.
The dinosaurs are placed, according to their hip structure, in two distantly related orders ( see ornithischian and saurischian ) . Some of them may have been warm - blooded, and their closest living relatives are the birds. Dinosaurs were all extinct by the end of the Cretaceous period ( 65 million years ago ) , a popular theory being that the extinctions were the result of the impact of a large meteorite.
2 a person or thing that is outdated or has become obsolete because of failure to adapt to changing circumstances.
–�DERIVATIVES
dinosaurian /dʌɪnəˈsɔːrɪən/ adjective & noun
–�ORIGIN mid 19th century : from modern Latin dinosaurus, from Greek deinos ‘terrible’ sauros ‘lizard’.


کلمات دیگر: