1. searching for the fugitives, the police fanned out across the plain
افراد پلیس در جستجوی فراریان در سرتاسر دشت پراکنده شدند.
2. a searching wind
باد سوزدار
3. scientists are still searching for a cure to cancer
دانشمندان هنوز دارند درباره ی درمان سرطان پژوهش می کنند.
4. Investigators are searching the wreckage of the plane to try to find the cause of the tragedy.
[ترجمه ترگمان]بازرسان در حال جستجوی لاشه هواپیما هستند تا علت این تراژدی را بیابند
[ترجمه گوگل]محققان در جستجوی تخریب هواپیما هستند تا سعی در یافتن علت تراژدی پیدا کنند
5. Interviewees need to be ready for some searching questions.
[ترجمه ترگمان]Interviewees باید برای چند تا سوال، آماده باشن
[ترجمه گوگل]مصاحبه شوندگان باید برای برخی سوالات جستجو آماده باشند
6. Investigators are searching the wreckage of the plane to try and find the cause of the tragedy.
[ترجمه ترگمان]بازرسان در حال جستجوی لاشه هواپیما هستند تا علت این تراژدی را بیابند
[ترجمه گوگل]محققان در جستجوی تخریب هواپیما هستند تا تلاش کنند و علت تراژدی را پیدا کنند
7. He gave me a searching look.
[ترجمه ترگمان]نگاهی به من انداخت
[ترجمه گوگل]او یک نگاه جستجو را به من داد
8. I was searching this history website for something about Alexander the Great.
[ترجمه ترگمان]من در حال جستجوی این وب سایت تاریخ برای چیزی در مورد الکساندر بزرگ بودم
[ترجمه گوگل]من برای جستجوی چیزی درباره اسکندر کبیر جستجو کردم
9. He was scrabbling about in the sand searching for the ring.
[ترجمه ترگمان]داشت روی شن ها تقلا می کرد که حلقه را پیدا کند
[ترجمه گوگل]او در شن و ماسه به دنبال حلقه بود
10. The birds come searching for juicy worms and grubs.
[ترجمه ترگمان]پرندگان به دنبال کرم های درشت و کرم grubs می گردند
[ترجمه گوگل]پرندگان برای کرم های آبدار و گربها جستجو می کنند
11. Animals are at their most vulnerable when searching for food for their young.
[ترجمه ترگمان]حیوانات زمانی که به دنبال غذا برای جوانان خود می گردند، در معرض خطر بیشتری قرار دارند
[ترجمه گوگل]حیوانات در هنگام جستجوی غذا برای جوانان آسیب پذیرتر هستند
12. After several hours of aimless searching they were getting low on fuel.
[ترجمه ترگمان]پس از چند ساعت جستجوی بی هدف، آن ها در حال گرفتن سوخت بودند
[ترجمه گوگل]بعد از چند ساعت جستجو بدون هدف، سوخت کم شد
13. Police are still searching for the missing child.
[ترجمه ترگمان]پلیس هنوز در جستجوی این کودک گم شده است
[ترجمه گوگل]پلیس هنوز به دنبال فرزند گمشده است
14. She gave me a searching look and asked if I was lying.
[ترجمه ترگمان]نگاهی به من انداخت و پرسید که آیا دروغ می گویم یا نه
[ترجمه گوگل]او به من یک نگاه جستجو کرد و پرسید آیا دروغ می گویم