1. to exploit a product
درباره ی فرآورده ای بسیار تبلیغ کردن
2. to exploit the mineral resources of the country
بهره برداری از منابع معدنی کشور
3. an attempt to exploit the divisions between the two countries
کوششی در راه بهره گیری از اختلافات آن دو کشور
4. A brave retreat is a brave exploit.
[ترجمه Sina] عقب نشینی شجاعانه یکاقدام شجاعانه است
[ترجمه ترگمان]عقب نشینی شجاعانه، یک سو استفاده شجاعانه است
[ترجمه گوگل]عقب نشینی شجاعانه یک سوء استفاده شجاع است
5. The opposition parties will always exploit government problems to their own advantage.
[ترجمه ترگمان]احزاب مخالف همیشه از مشکلات دولت به نفع خود سو استفاده خواهند کرد
[ترجمه گوگل]احزاب مخالف همیشه از مشکلات دولت به نفع خود بهره برداری خواهند کرد
6. We need to make sure that we exploit our resources as fully as possible.
[ترجمه ترگمان]ما باید مطمئن شویم که از منابع خود تا جایی که ممکن است بهره برداری می کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید اطمینان حاصل کنیم که از منابع ما به طور کامل بهره برداری می کنیم
7. If executives fail to exploit the opportunities of networking they risk being left behind.
[ترجمه ترگمان]اگر مدیران اجرایی نتوانند از فرصت های شبکه ای که در آن جا مانده اند بهره برداری کنند
[ترجمه گوگل]اگر مدیران موفق به بهره برداری از فرصت های شبکه ها شوند، خطر آنها را از دست می دهند
8. We must exploit every opportunity to learn new things.
[ترجمه iahmadrezam] ما باید از هر فرصتی برای یاد گرفتن چیز های جدید، نهایت استفاده را ببریم.
[ترجمه ترگمان]ما باید از هر فرصتی برای یادگیری چیزهای جدید بهره برداری کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید از هر فرصتی برای یادگیری چیزهای جدید استفاده کنیم
9. She was keen to exploit her discovery commercially.
[ترجمه ترگمان]او مشتاق بود که به صورت تجاری از کشف خود بهره برداری کند
[ترجمه گوگل]او مشتاق است تا از کشفش به صورت تجاری بهره برداری کند
10. The team were quick to exploit their competitive advantage.
[ترجمه ترگمان]تیم به سرعت از مزیت رقابتی خود بهره برداری می کرد
[ترجمه گوگل]این تیم سریعا از مزیت رقابتی خود بهره برداری می کردند
11. I even began to exploit him in subtle ways.
[ترجمه ترگمان]حتی شروع کرده بودم به روش زیرکانه او را استثمار کنم
[ترجمه گوگل]من حتی شروع به بهره برداری از او در روش های ظریف است
12. The temptation to exploit consumers usually prevails unless it is curbed.
[ترجمه ترگمان]وسوسه استفاده از مصرف کنندگان معمولا وجود دارد مگر اینکه تحت کنترل واقع شود
[ترجمه گوگل]وسوسه برای بهره برداری از مصرف کنندگان معمولا غالب می شود، مگر اینکه محدود شود
13. Cary is hoping to exploit new opportunities in Europe.
[ترجمه ترگمان]کری امیدوار است که از فرصت های جدیدی در اروپا بهره برداری کند
[ترجمه گوگل]کری امیدوار است که از فرصت های جدید در اروپا استفاده کند
14. Farmers have been slow to exploit this market.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در بهره برداری از این بازار به کندی عمل کرده اند
[ترجمه گوگل]کشاورزان برای بهره برداری از این بازار آهسته اند
15. They were among the first companies to exploit the potential of the Internet.
[ترجمه ترگمان]آن ها در میان اولین شرکت هایی بودند که از پتانسیل اینترنت بهره برداری کردند
[ترجمه گوگل]آنها یکی از اولین شرکت هایی بودند که از توان بالقوه اینترنت استفاده می کردند
16. He was quick to exploit those who fell under his sway.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت از کسانی که زیر سلطه خود قرار داشتند، سواستفاده می کرد
[ترجمه گوگل]او سریع به سوء استفاده از کسانی که تحت قدرت او افتاد
17. People who don't want to pay tax will exploit any loophole.
[ترجمه ترگمان]افرادی که نمی خواهند مالیات بپردازند، از هر روزنه امیدی بهره برداری خواهند کرد
[ترجمه گوگل]افرادی که مایل به پرداخت مالیات نیستند، از هر گونه نقصی بهره برداری خواهند کرد