تولد
give birth
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: (of a female human or animal) to deliver offspring into the world.
- His wife gave birth to twins at two o'clock in the morning.
[ترجمه زهره] در ساعت ۲ بامداد همسرش دوقلو به دنیا آورد
[ترجمه ترگمان] همسرش دو قلو در ساعت دو صبح به دنیا آورد[ترجمه گوگل] همسرش روز دوشنبه صبح دوقلوها را به دنیا آورد
- The ewe gave birth to two lambs last night.
[ترجمه ترگمان] The دیشب دو گوسفند را به دنیا آورد
[ترجمه گوگل] دو ماه پس از تولد دو جوجه به دنیا آمد
[ترجمه گوگل] دو ماه پس از تولد دو جوجه به دنیا آمد
- She wants to give birth without drugs for pain.
[ترجمه ترگمان] اون می خواد بدون دارو برای درد زایمان کنه
[ترجمه گوگل] او می خواهد بدون دردسر دردسرساز باشد
[ترجمه گوگل] او می خواهد بدون دردسر دردسرساز باشد
• bear a child
جملات نمونه
1. Female badgers may give birth to as many as five offspring.
[ترجمه ترگمان]badgers زن ممکن است پنج فرزند به دنیا بیاورند
[ترجمه گوگل]بچه گانه ها ممکن است 5 تا فرزند داشته باشند
[ترجمه گوگل]بچه گانه ها ممکن است 5 تا فرزند داشته باشند
2. Positive thoughts give birth to our good values and beliefs, and increase our thinking power positively. Negative thoughts impact our values and beliefs negatively, and reduce our abilities to think clearly, rationally and optimistically. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]افکار مثبت ارزش های خوب و باورهای ما را به دنیا می آورند و قدرت تفکر ما را به طور مثبت افزایش می دهند افکار منفی بر ارزش های ما تاثیر منفی می گذارد و باورهای ما را به طور منفی تحت تاثیر قرار می دهد و توانایی ما را برای فکر کردن به طور واضح، منطقی و خوش بینانه کاهش می دهد دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]افکار مثبت ارزشهای و باورهای خوب ما را به ارمغان می آورند و قدرت تفکر ما مثبت را افزایش می دهند افکار منفی منفی ارزش ها و اعتقادات ما را کاهش می دهد و توانایی های ما را به تفکر واضح، منطقی و خوش بینانه کاهش می دهد دکتر T P Chia
[ترجمه گوگل]افکار مثبت ارزشهای و باورهای خوب ما را به ارمغان می آورند و قدرت تفکر ما مثبت را افزایش می دهند افکار منفی منفی ارزش ها و اعتقادات ما را کاهش می دهد و توانایی های ما را به تفکر واضح، منطقی و خوش بینانه کاهش می دهد دکتر T P Chia
3. Thousands turn to illegal abortion services, thousands more give birth to children they neither wanted nor can afford.
[ترجمه ترگمان]هزاران نفر به خدمات سقط جنین غیر قانونی متوسل می شوند، هزاران نفر دیگر بچه دار می شوند و نه توان مالی آن ها را دارند
[ترجمه گوگل]هزاران نفر به خدمات غیرقانونی سقط جنین مراجعه می کنند، هزاران بار دیگر کودکانی را که آنها نمی خواستند و نمی توانستند بپردازند
[ترجمه گوگل]هزاران نفر به خدمات غیرقانونی سقط جنین مراجعه می کنند، هزاران بار دیگر کودکانی را که آنها نمی خواستند و نمی توانستند بپردازند
4. These females do not lay eggs; they give birth to young aphids, all of which are females.
[ترجمه ترگمان]این زنان تخم می گذارند؛ آن ها شته ها جوان را به دنیا می آورند که همه آن ها مونث هستند
[ترجمه گوگل]این خانم ها تخم مرغی نزده اند آنها شپش های جوان را می کشند، که همه آنها زن هستند
[ترجمه گوگل]این خانم ها تخم مرغی نزده اند آنها شپش های جوان را می کشند، که همه آنها زن هستند
5. Females give birth to as many as five offspring in late winter, after a gestation period of up to 10 months.
[ترجمه ترگمان]زنان در اواخر زمستان بعد از مدت زمان بارداری تا ۱۰ ماهگی، ۵ فرزند به دنیا می آورند
[ترجمه گوگل]پس از یک دوره حاملگی تا 10 ماه، زنان در اواخر زمستان به 5 فرزند می رسند
[ترجمه گوگل]پس از یک دوره حاملگی تا 10 ماه، زنان در اواخر زمستان به 5 فرزند می رسند
6. The females build nests, give birth to their blind and hairless young after a gestation of thirty days.
[ترجمه ترگمان]دختران لانه می سازند، نوزاد نابینا و hairless را پس از بارداری سی روز تولد می دهند
[ترجمه گوگل]خانم ها لانه ها را تشکیل می دهند، پس از بیست و شش روز، جوان و ناخوشایند خود را به دنیا می آورند
[ترجمه گوگل]خانم ها لانه ها را تشکیل می دهند، پس از بیست و شش روز، جوان و ناخوشایند خود را به دنیا می آورند
7. The smaller adults give birth to tiny babies again, and so the weakness is inherited.
[ترجمه ترگمان]بزرگسالان کوچک تر بار دیگر نوزادان کوچک را به دنیا می آورند و به همین دلیل ضعف به ارث برده می شود
[ترجمه گوگل]بزرگسالان کوچکتر دوباره نوزادان کوچک را میشکنند و ضعف به ارث میرسد
[ترجمه گوگل]بزرگسالان کوچکتر دوباره نوزادان کوچک را میشکنند و ضعف به ارث میرسد
8. Virgin greenfly give birth to virgin young that are already pregnant with other virgins.
[ترجمه ترگمان]باکره greenfly جوان باکره را به دنیا می آورد که در حال حاضر با دختران باکره دیگر باردار است
[ترجمه گوگل]Virginia greenfly تولد جوان باکره را می گذرانند که در حال حاضر با دیگر باکره های باردار هستند
[ترجمه گوگل]Virginia greenfly تولد جوان باکره را می گذرانند که در حال حاضر با دیگر باکره های باردار هستند
9. Seeing an animal give birth brings understanding of the naturalness of childbirth.
[ترجمه ترگمان]دیدن حیوان به هنگام زایمان درک طبیعی بودن زایمان را به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]دیدن حیوانات زایمان به ارمغان می آورد درک طبیعی از زایمان
[ترجمه گوگل]دیدن حیوانات زایمان به ارمغان می آورد درک طبیعی از زایمان
10. Many women want to give birth without using drugs and often turn to complementary and alternative medicine to help them through the labor pain.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زنان می خواهند بدون استفاده از مواد مخدر زایمان کنند و اغلب به داروهای مکمل و جایگزین تبدیل می شوند تا از طریق درد کار به آن ها کمک کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان می خواهند بدون استفاده از مواد مخدر ازدواج کنند و اغلب به طب مکمل و جایگزین برای کمک به آنها از طریق درد زایمان کمک می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان می خواهند بدون استفاده از مواد مخدر ازدواج کنند و اغلب به طب مکمل و جایگزین برای کمک به آنها از طریق درد زایمان کمک می کنند
11. The actual result of your action give birth to confidence.
[ترجمه ترگمان]نتیجه واقعی اقدام شما باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود
[ترجمه گوگل]نتیجه واقعی عمل شما باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود
[ترجمه گوگل]نتیجه واقعی عمل شما باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود
12. A neighbor, W. H. Tonn, had several cattle die or give birth to stillborn calves after the explosion.
[ترجمه ترگمان]یک همسایه، دبلیو ه Tonn، پس از انفجار، چندین گاو به دنیا آمده یا به دنیا آمده بودند
[ترجمه گوگل]یکی از همسایه های W H Tonn، پس از انفجار، گاو چند گاو یا توله گوسفند نوزاد را زنده کرد
[ترجمه گوگل]یکی از همسایه های W H Tonn، پس از انفجار، گاو چند گاو یا توله گوسفند نوزاد را زنده کرد
13. The dancers would dance, the mannequin would shiver and give birth to the green girl.
[ترجمه ترگمان]رقاص ها می رقصیدند، مانکن به لرزه می افتاد و دختر سبز را به دنیا می اورد
[ترجمه گوگل]رقصنده ها رقص می کنند، مانکن می لرزید و دختر سبز را به دنیا می آورد
[ترجمه گوگل]رقصنده ها رقص می کنند، مانکن می لرزید و دختر سبز را به دنیا می آورد
14. When God created man and woman, he was thinking, 'Who shall I give the power to, to give birth to the next human being?' And God chose woman. And this is the big evidence that women are powerful. Malala Yousafzai
[ترجمه ترگمان]وقتی خدا مرد و زن خلق کرد، او فکر می کرد، چه کسی باید قدرت را به او بدهم، تا نسل بعدی را به دنیا بیاورم؟ و خدا زن را انتخاب کرد و این شواهد بزرگی است که زنان قدرتمند هستند ملاله یوسف زی
[ترجمه گوگل]هنگامی که خدا انسان و زن را ایجاد کرد، او فکر کرد: 'چه کسی باید قدرت را به من بدهد تا انسان بعدی را بکشاند؟' و خداوند زن را انتخاب کرد و این شواهد بزرگ است که زنان قدرتمند هستند ملاله یوسف زی
[ترجمه گوگل]هنگامی که خدا انسان و زن را ایجاد کرد، او فکر کرد: 'چه کسی باید قدرت را به من بدهد تا انسان بعدی را بکشاند؟' و خداوند زن را انتخاب کرد و این شواهد بزرگ است که زنان قدرتمند هستند ملاله یوسف زی
پیشنهاد کاربران
زاییدن
به دنیا اوردن
زنده زا
Pregnant
خلق کردن
ایجاد کردن
Give birth to sth:
To make sth important start to exist
ایجاد کردن
Give birth to sth:
To make sth important start to exist
زایمان کردن ، به دنیا آوردن
به دنیا اوردن
زایمان کردن
زایمان کردن
Princess Eugenie gives birth to baby boy : شاهزاده خانم یوجینی پسر بچه ای به دنیا می آورد
با to میادش
با to میادش
جان بخشیدن
به هر وعده ای که خداوند در قبلم نهاده ، جان خواهم بخشید ( می بخشم ) و همانی خواهم شد ( می شوم ) که مرا برایش خلق کرده است.
I will give birth to every promise God put in my heart and I will become everything God created me to be
به هر وعده ای که خداوند در قبلم نهاده ، جان خواهم بخشید ( می بخشم ) و همانی خواهم شد ( می شوم ) که مرا برایش خلق کرده است.
I will give birth to every promise God put in my heart and I will become everything God created me to be
✔️زایمان کردن،
بچه به دنیا آوردن،
زاییدن
‘I don’t want it’ Stacey Solomon addresses concern over husband Joe ahead of 🔰giving birth🔰
بچه به دنیا آوردن،
زاییدن
‘I don’t want it’ Stacey Solomon addresses concern over husband Joe ahead of 🔰giving birth🔰
کلمات دیگر: