کلمه جو
صفحه اصلی

job interview

انگلیسی به انگلیسی

• face to face conference which occurs so as to determine the suitability of the applicant for an employment position

جملات نمونه

1. I've got a job interview tomorrow.
[ترجمه ترگمان]فردا مصاحبه شغلی دارم
[ترجمه گوگل]فردا مصاحبه شغلی دارم

2. You can't go to a job interview looking so scruffy!
[ترجمه ترگمان]تو نباید به یه مصاحبه کاری بری
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید به یک مصاحبه شغلی بپردازید که به طرز خجالت آور است!

3. They are not able to get a job interview because they have no fixed address.
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر به گرفتن یک مصاحبه شغلی نیستند، زیرا نشانی ثابتی ندارند
[ترجمه گوگل]آنها قادر به دریافت مصاحبه شغلی نیستند زیرا آنها آدرس ثابت ندارند

4. Don't be late for your job interview.
[ترجمه ترگمان]برای مصاحبه کاری دیر نکن
[ترجمه گوگل]برای مصاحبه شغلی دیر نکنید

5. You really have to sell yourself at a job interview.
[ترجمه ترگمان]شما واقعا باید خودتان را در یک مصاحبه شغلی به فروش برسانید
[ترجمه گوگل]شما واقعا باید خود را در یک مصاحبه شغلی فروخت

6. I'll call him and see how the job interview went.
[ترجمه ترگمان]من بهش زنگ می زنم و ببینم مصاحبه چطور پیش رفت
[ترجمه گوگل]من او را فرا می گیرم و می بینم که چگونه مصاحبه شغلی انجام شد

7. A job interview is a very artificial situation.
[ترجمه ترگمان]مصاحبه شغلی یک موقعیت بسیار مصنوعی است
[ترجمه گوگل]مصاحبه شغلی وضعیت بسیار مصنوعی است

8. She grabbed the chance of a job interview.
[ترجمه ترگمان]او شانس مصاحبه شغلی را مغتنم شمرد
[ترجمه گوگل]او شانس مصاحبه شغلی را گرفت

9. She's setting a lot of store by this job interview - I only hope she gets it.
[ترجمه ترگمان]او در این مصاحبه شغلی مقدار زیادی ذخیره می کند - فقط امیدوارم این کار را بکند
[ترجمه گوگل]او این مصاحبه شغلی زیادی را در اختیار دارد - من فقط امیدوارم او آن را بگیرد

10. You shouldn't wear anything too loud to a job interview.
[ترجمه ترگمان]تو نباید برای مصاحبه کاری زیادی سر و صدا کنی
[ترجمه گوگل]شما نباید بیش از حد با یک مصاحبه شغلی کار کنید

11. I wouldn't ask him about his job interview; it's rather a sore point with him at the moment.
[ترجمه ترگمان]در این لحظه من از او درباره مصاحبه کاری او سوال نمی کنم؛ در این لحظه جای زخم بزرگی است
[ترجمه گوگل]من از او درباره مصاحبه شغلی خود نمی پرسم در این لحظه، نقطه ضعف اوست

12. My job interview was a real marathon.
[ترجمه ترگمان]مصاحبه شغلی من یک ماراتن واقعی بود
[ترجمه گوگل]مصاحبه شغلی من یک ماراتن واقعی بود

13. Q: What was your first job interview like?
[ترجمه ترگمان]سوال: اولین مصاحبه شغلی تان چه بود؟
[ترجمه گوگل]س: اولین مصاحبه شغلی شما چیست؟

14. I imagined her showing up for a job interview wearing a mix of the clothes from her suitcase.
[ترجمه ترگمان]تصور کردم که او برای یک مصاحبه شغلی که ترکیبی از لباس ها را از چمدانش به تن کرده بود، ظاهر شد
[ترجمه گوگل]من تصور می کردم که او برای مصاحبه شغلی با پوشیدن لباس هایش از چمدانش نشان داده است

پیشنهاد کاربران

مصاحبه شغلی

Job interview : مصاحبه کاری/شغلی
Resume Writing : رزومه نویسی
Level assessment : ارزیابی سطح ( evaluation )
Placement هم استفاده میکنن
Job search : کاریابی
Job offer : پیشنهاد شغلی ( از طرف یک شرکت یا کشور یا سازمان )


کلمات دیگر: