کلمه جو
صفحه اصلی

here and there


اینجا و آنجا، گله به گله، اینجاانجا، تک وتوک

انگلیسی به انگلیسی

• this place and that place

جملات نمونه

1. A text is often changed here and there when it is copied.
[ترجمه ترگمان]یک متن اغلب در اینجا و در زمانی که کپی می شود، تغییر می کند
[ترجمه گوگل]متن اغلب در اینجا و آنجا تغییر می کند زمانی که آن کپی شده است

2. The road runs between here and there.
[ترجمه ترگمان]جاده بین اینجا و آنجا جریان دارد
[ترجمه گوگل]جاده بین اینجا و آنجا می رود

3. Here and there the rusted hulk of an abandoned car dots the landscape.
[ترجمه ترگمان]اینجا و آنجا تنه زنگ زده یک اتومبیل متروک دیده می شد
[ترجمه گوگل]در اینجا و آنجا، مجموعۀ زنگ زده از نقاط ماشین رها شده، چشم انداز است

4. Your composition is good except for some overcolouring here and there.
[ترجمه ترگمان]ترکیب بندی شما خوب است، به جز بعضی از overcolouring اینجا و آنجا
[ترجمه گوگل]ترکیب شما خوب است به جز برای برخی از رنگ فوق العاده اینجا و آنجا

5. We went here and there looking for berries.
[ترجمه ترگمان]ما به اینجا رفتیم و دنبال تمشک گشتیم
[ترجمه گوگل]ما اینجا رفتیم و به دنبال انواع توت ها بودیم

6. The company would benefit from a little pruning here and there.
[ترجمه ترگمان]این شرکت از هرس کمی در اینجا و آنجا سود می برد
[ترجمه گوگل]این شرکت از یک هرس کوچک در اینجا و آنجا بهره مند خواهد شد

7. Here and there, husbands sit in wordless despair.
[ترجمه ترگمان]اینجا و آنجا شوهران، در یاس و نومیدی می نشینند
[ترجمه گوگل]در اینجا و آنجا، شوهرها در ناامیدی بی ادب نشسته اند

8. She pottered through the supermarket, looking here and there.
[ترجمه ترگمان]با عجله از سوپرمارکت خارج شد و به اینجا و آنجا نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او را از طریق سوپرمارکت خریدید، به اینجا و آنجا نگاه کنید

9. Here and there a drift across the road was wet and slushy.
[ترجمه ترگمان]اینجا و آنجا توده برف روی جاده مرطوب و مرطوب بود
[ترجمه گوگل]در اینجا و آنجا رانندگی در سراسر جاده مرطوب و مرطوب بود

10. Papers were scattered here and there on the floor.
[ترجمه ترگمان]کاغذها اینجا و آنجا روی کف اتاق پراکنده بودند
[ترجمه گوگل]مقالات در اینجا و آنجا روی زمین پراکنده شدند

11. I do a bit of teaching here and there.
[ترجمه ترگمان]من اینجا و اونجا تدریس می کنم
[ترجمه گوگل]من کمی تدریس در اینجا و آنجا انجام می دهم

12. Colourful neon lights were hung here and there during National Day.
[ترجمه ترگمان]چراغ های نئون اینجا و در طول روز ملی نصب شده بو
[ترجمه گوگل]چراغ های نئون رنگارنگ در اینجا و آنجا در طول روز ملی آویزان شدند

13. The house just needs a bit of paint here and there.
[ترجمه ترگمان]خونه فقط نیاز به یه کمی رنگ و اینجا داره
[ترجمه گوگل]خانه فقط نیاز به کمی رنگ در اینجا و آنجا وجود دارد

14. We searched here and there, but could not find her.
[ترجمه ترگمان]ما اینجا و اونجا رو گشتیم اما نتونستیم پیداش کنیم
[ترجمه گوگل]ما اینجا و آنجا جستجو کردیم، اما او نمیتواند پیدا کند

پیشنهاد کاربران

در جاهای مختلف


گله به گله

این دور و بر

بعضی جاها_جاهای مختلف

از هر سو، اینورو اونور:people ran here & there when the store opened. وقتی فروشگاه باز شد مردم از هر سو روان شدن. /گوشه و کنار، دورو ور:Here & there in the crowd, i saw people i recognised. گوشه و کنار جمعیت یه تعدادی رو شناختم.

اینور اونور ( مثلا" من دوست ندارم با خانواده م برم اینور اونور )

هَرازجایی

بعضی جاهاش
Your composition is good except for some overcolouring here and there


هرزگاهی، گهگاه، گاه وبیگاه


کلمات دیگر: