کلمه جو
صفحه اصلی

slosh


معنی : لجن، مشروب لزج، غذای چسبناک، گل، ول گشتن، خودرا بالجن وگل ولایالودن، در اب چلپ و چلوپ کردن
معانی دیگر : (آبگونه را) هم زدن، آمیختن، تکان دادن، خوب مخلوط کردن، (آبگونه را) به مقدار زیاد به چیزی زدن، با بی دقتی مالیدن، (در آب یا برفاب یاگل و لای) چلپ چلوپ کردن، هم ور آمدن، رجوع شود به: slush

انگلیسی به فارسی

لجن، گل، غذای چسبناک، مشروب لزج، دراب چلپ وچلوپ کردن، خودرا بالجن وگل ولای الودن، ول گشتن


لاغر، مشروب لزج، لجن، گل، غذای چسبناک، خودرا بالجن وگل ولایالودن، ول گشتن، در اب چلپ و چلوپ کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: sloshes, sloshing, sloshed
(1) تعریف: to move with a splashing sound through water, slush, or mud.

- They sloshed across the flooded road.
[ترجمه ترگمان] آن ها در جاده سیل سیل راه می رفتند
[ترجمه گوگل] آنها در سراسر جاده آب گرفتند

(2) تعریف: of a liquid, to splash against the sides of its container.
فعل گذرا ( transitive verb )
(1) تعریف: to move (something) hastily around in a liquid.

- She sloshed the film through the chemicals.
[ترجمه ترگمان] او فیلم را از طریق مواد شیمیایی به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل] او فیلم را از طریق مواد شیمیایی پخش کرد

(2) تعریف: to pour or apply (liquid) so that it splashes sloppily.
مشابه: dash

- He sloshed beer onto the floor.
[ترجمه ترگمان] آبجو را پر کرد و روی زمین نشست
[ترجمه گوگل] او آبجو را روی کف فرو برد
- She sloshed the paint onto the canvas.
[ترجمه ترگمان] اون نقاشی رو روی بوم خالی کرد
[ترجمه گوگل] او رنگ را بر روی بوم گذاشت
اسم ( noun )
(1) تعریف: wet mud, or a mixture of snow and water; slush.

(2) تعریف: the sound made by waves or by a splashing liquid.

• slush, half-melted snow, watery mud; splashing sound
walk through slush, splash through water or mud; spill or splash a liquid; agitate within a liquid
if a liquid sloshes or if you slosh it, it splashes or moves around in a messy way.

مترادف و متضاد

لجن (اسم)
ooze, mud, slub, silt, slob, mire, slough, slobber, slush, slosh, sludge, slop

مشروب لزج (اسم)
slosh

غذای چسبناک (اسم)
slosh

گل (اسم)
mud, clay, lair, blossom, flower, silt, slob, slobber, slosh

ول گشتن (فعل)
traipse, hang around, putter, slosh

خودرا بالجن وگل ولایالودن (فعل)
slosh

در اب چلپ و چلوپ کردن (فعل)
slosh

جملات نمونه

1. Don't slosh too much water on the floor when you're having a bath.
[ترجمه ترگمان]وقتی داری حموم می کنی آب خیلی زیادی روی زمین ریخته
[ترجمه گوگل]هنگام حمام کردن، آب بیش از حد بر روی زمین نگذارید

2. Slosh a bit of paint on.
[ترجمه ترگمان]یه ذره رنگ روشن کن
[ترجمه گوگل]کمی از رنگ بر روی آن بکشید

3. Slosh on a bit of this, and that should do it.
[ترجمه ترگمان]کمی این کار را انجام دهید و این کار را باید انجام دهید
[ترجمه گوگل]در مورد کمی این کار را انجام دهید و باید این کار را انجام دهید

4. He actually heard it slosh around in his crotch.
[ترجمه ترگمان] اون واقعا صدای slosh رو توی crotch شنید
[ترجمه گوگل]او در واقع شنیده بود که در اطراف آن شکسته است

5. Rain collects in puddles that slosh over sewer pipes, flood sidewalks and pool at bus stops.
[ترجمه ترگمان]باران در گودالی جمع می شود که بر روی لوله های فاضلاب، پیاده روهای سیل و استخر در ایستگاه های اتوبوس انباشته می شود
[ترجمه گوگل]باران در گودال هایی که بیش از لوله های فاضلاب، پیاده روهای سیل و استخر در ایستگاه های اتوبوس است، جمع می شود

6. To remove bacteria, slosh hot water around your mouth with your cheek muscles.
[ترجمه ترگمان]برای پاک کردن باکتری ها، آب داغ را در اطراف دهان خود با ماهیچه های گونه خود تمیز کنید
[ترجمه گوگل]برای از بین بردن باکتری ها، آب گرم را در اطراف دهان خود با ماهیچه های خود بکشید

7. Don't slosh the paint on so thickly, they want a nice smooth surface.
[ترجمه ترگمان]این رنگ را انقدر غلیظ نکن که سطح صاف و نرم را می خواهند
[ترجمه گوگل]رنگ را به اندازه ضخیم نکنید، آنها یک سطح صاف خوب را می خواهند

8. Wrongly applied credit can slosh around, drive up costs and create excess capacity.
[ترجمه ترگمان]اعتبار کاربردی به کار رفته می تواند حول و حوش افزایش هزینه ها و ایجاد ظرفیت اضافی باشد
[ترجمه گوگل]اعتبار اعمال شده به درستی می تواند در اطرافش حرکت کند، هزینه ها را بالا ببرد و ظرفیت اضافی ایجاد کند

9. No slosh for me. Just plain water.
[ترجمه ترگمان]دست خالی برای من نیست فقط آب معمولی
[ترجمه گوگل]هیچ کس برای من مهم نیست فقط آب ساده است

10. The slosh mass locations move considerably aft of the c . g . of the vehicle.
[ترجمه ترگمان]مکان های توده slosh به طور قابل توجهی در قسمت درجه سانتیگراد حرکت می کنند گرم از وسیله نقلیه
[ترجمه گوگل]مکان های توده ای باریک به طور قابل ملاحظه ای از سمت راست حرکت می کنند g از وسیله نقلیه

11. The modal response of liquid slosh in horizontally cylindrical container was investigated.
[ترجمه ترگمان]پاسخ فرکانسی slosh مایع در ظرف استوانه ای به صورت افقی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پاسخ مودال شستشوی مایع در مخزن افقی استوانه ای مورد بررسی قرار گرفت

12. Devils don't slosh around much of a Sunday, I don't reckon. "
[ترجمه ترگمان]شیاطین حدود یک روز یکشنبه پرسه نمی زنند، فکر نمی کنم \"
[ترجمه گوگل]شیاطین خیلی بیشتر از یکشنبه نیست، من فکر نمی کنم '

13. Compare spray, shower, spatter, splatter, splash and slosh.
[ترجمه ترگمان]اسپری، حمام، پاشیده شدن و پاشیدن آب و شر و لجن
[ترجمه گوگل]مقایسه اسپری، دوش، پاشش، splatter، splash و slosh

14. Ironically it was a stable "slosh" of Yuans that bought so much of US T-bills to help slowdown the US financial burnout and hold its financial credit ratings.
[ترجمه ترگمان]از قضا، این یک \"slosh\" از Yuans بود که بسیاری از صورتحساب های تی آمریکا را برای کمک به کاهش تحلیل رفتگی مالی ایالات متحده و حفظ رتبه بندی اعتباری مالی آن خریداری کرده است
[ترجمه گوگل]به طرز وحشیانه ای از 'یوسان' باقی مانده است که بسیاری از اوراق قرضه ایالات متحده را خریداری کرده است تا به کاهش فرسودگی مالی در ایالات متحده کمک کند و رتبه های اعتباری مالی خود را حفظ کند

15. The slosh problem is examined in detail in latter chapters.
[ترجمه ترگمان]مساله slosh در بخش های آخر به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]مشکل اسلوش در فصل دوم به طور دقیق مورد بررسی قرار می گیرد

پیشنهاد کاربران

ریختن، بیرون آمدن، پخش شدن


کلمات دیگر: