کلمه جو
صفحه اصلی

sit on the fence

انگلیسی به انگلیسی

• be indecisive; hesitate to decide; avoid getting involved

جملات نمونه

1. You can't sit on the fence any longer - you have decide whose side you're on.
[ترجمه سمیه] دیگر نمی توانید بی طرف باشید - باید تصمیم بگیرید که با کدام طرف هستید
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی بیشتر از این روی حصار بشینی باید تصمیم بگیری که طرف کی هستی
[ترجمه گوگل]شما دیگر نمی توانید بر روی حصار بنشینید - شما تصمیم می گیرید که کدام طرف هستید

2. The weakness of the book is that it sits on the fence on important issues.
[ترجمه حدیث] ضعف کتاب این است که درمورد مشکلات مهم بی طرف است
[ترجمه ترگمان]ضعف این کتاب این است که روی نرده روی مسائل مهم می نشیند
[ترجمه گوگل]ضعف کتاب این است که آن را در حصار در مسائل مهم است

3. They are sitting on the fence and refusing to commit themselves.
[ترجمه ترگمان]آن ها روی نرده ها نشسته اند و از انجام این کار خودداری می کنند
[ترجمه گوگل]آنها روی حصار نشسته اند و خودشان را مجبور نمی کنند

4. He tends to sit on the fence at meetings.
[ترجمه ترگمان]او مایل است در جلسات بنشیند
[ترجمه گوگل]او تمایل به نشستن در حصار دارد

5. You can't sit on the fence any longer - what's it going to be?
[ترجمه ترگمان]تو که دیگه نمی تونی روی حصار بشینی - چه قراره بشه؟
[ترجمه گوگل]شما دیگر نمی توانید بر روی حصار بنشینید - چه خواهد شد؟

6. If the encyclopaedia has a weakness it is that it sits on the fence on controversial issues.
[ترجمه ترگمان]اگر دایره المعارف ضعف داشته باشد، این است که بر روی موضوعات بحث برانگیز بر روی حصار می نشیند
[ترجمه گوگل]اگر دایره المعارف ضعفی داشته باشد، این است که بر روی حصار در مسائل بحث برانگیز قرار می گیرد

7. Either you agree or you disagree – don't sit on the fence.
[ترجمه ترگمان]یا موافق هستید یا مخالفت می کنید … روی نرده بنشینید
[ترجمه گوگل]هر دو شما موافق هستید یا مخالفید - روی حصار نشسته نشوید

8. Sit on the fence.
[ترجمه ترگمان]بشین رو نرده
[ترجمه گوگل]نشستن روی حصار

9. He is the obvious choice for those who wish to sit on the fence.
[ترجمه ترگمان]او انتخاب واضحی برای کسانی است که می خواهند روی حصار بنشینند
[ترجمه گوگل]او انتخاب واضح برای کسانی است که مایل به نشستن در حصار است

10. She considered that it was better for her to sit on the fence the quarrel.
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسید که بهتر است بنشیند و پرخاش کند
[ترجمه گوگل]او در نظر داشت که بهتر است او را به حصار نزاع نشستن

11. He considered that it was better for him to sit on the fence the quarrel.
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسید که بهتر است روی نرده ایوان بنشیند
[ترجمه گوگل]او در نظر داشت که بهتر است او را به حصار نزاع نشستن

12. He considered that it was better for him to sit on the fence during the quarrel.
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسید که بهتر است در حین دعوا روی پرچین بنشیند
[ترجمه گوگل]او در نظر داشت که بهتر است او در حین نزاع بر روی حصار نشسته باشد

پیشنهاد کاربران

دو دل بودن

بی طرف ماندن در دعوا

سکوت اختیار کردن، بی نظر ماندن، بی طرف ماندن.

پرهیز از انتخاب کردن یا تصمیم گرفتن

بی طرف ماندن و یا واکنش نشان ندادن در مورد چیزی

On the fence یعنی بین دوراهی قرار گرفتن - گیر افتادن بین دو تصمیم

بی طرف بودن

تصمیم گیری رو به تاخیر می اندازید یا نمی تونید از بین دوچیز انتخاب کنید

دوبه شک/مردد/نامصمم بودن

دست دست کردن، تعلل کردن


کلمات دیگر: