(عامیانه) 1- وقت تلف کردن 2- فضولی کردن، دخالت بی جا کردن، ور رفتن 3- مغازله کردن، ماچ و بوسه کردن
fool around
(عامیانه) 1- وقت تلف کردن 2- فضولی کردن، دخالت بی جا کردن، ور رفتن 3- مغازله کردن، ماچ و بوسه کردن
انگلیسی به فارسی
احمق در اطراف
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to behave in a silly way.
- He was fooling around when he should have been working.
[ترجمه fool around] او در حال , وقت گذرانی ( کارهای غیر مهم ) بودزمانی که بهتر بود کار می کرده (
[ترجمه Ali] وقتی که داشت کار می کرد، با او لاس زد
[ترجمه ترگمان] وقتی که داشت کار می کرد، سربه سرش گذاشته بود[ترجمه گوگل] او زمانی که او باید کار کرده بود، فریب خورده بود
• engage in casual sexual activity; dally, idle, dawdle, tarry, loiter
جملات نمونه
1. You shouldn't fool around with dangerous chemicals.
[ترجمه مهدی] شما نباید با مواد شیمیایی خطرناک ور برید
[ترجمه ترگمان]تو نباید با مواد خطرناک خطرناک کنار بیای[ترجمه گوگل]شما نباید با مواد شیمیایی خطرناک روبرو شوید
2. Don't fool around with another man's wife.
[ترجمه hamid] دنبال زن شوهردار نباش
[ترجمه ترگمان]با زن دیگری این ور و آن ور نرو[ترجمه گوگل]با همسرم دیگر نباشید
3. Never fool around with the clients' wives.
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت این اطراف با همسران مشتری بازی نمی کنن
[ترجمه گوگل]هرگز با همسران مشتریان احمق باش
[ترجمه گوگل]هرگز با همسران مشتریان احمق باش
4. Don't fool around with matches.
[ترجمه جواد شعاعی] با کبریت بازی نکنید
[ترجمه ترگمان]با کبریت این ور و آن ور نرو[ترجمه گوگل]با مسابقات نباشید
5. He always used to fool around in class.
[ترجمه جواد شعاعی] او همیشه در کلاس بازی گوشی می کرد
[ترجمه ترگمان]اون همیشه تو کلاس احمق بوده[ترجمه گوگل]او همیشه در کلاس درس گمراه شد
6. This seems like a guy I can fool around with.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه کسی باشه که بتونم باه اش احمق بازی کنم
[ترجمه گوگل]این به نظر می رسد مثل یک مردی است که می توانم با آن احمق باشم
[ترجمه گوگل]این به نظر می رسد مثل یک مردی است که می توانم با آن احمق باشم
7. Why fool around with money, or taking teeth out, when I might not enjoy it as much?
[ترجمه ترگمان]چرا با پول و یا گرفتن دندان، در حالی که ممکن است از آن لذت ببرم؟
[ترجمه گوگل]چرا با پول دچار غم و اندوه میشوید یا دندانهایتان را میگیرید، وقتی ممکن است از آن لذت ببرید؟
[ترجمه گوگل]چرا با پول دچار غم و اندوه میشوید یا دندانهایتان را میگیرید، وقتی ممکن است از آن لذت ببرید؟
8. To fool around ; fritter time away.
[ترجمه ترگمان]وقت تلف کردن نیست، وقت تلف کردن نیست
[ترجمه گوگل]برای احمق بودن؛ زمان سرخ کردن
[ترجمه گوگل]برای احمق بودن؛ زمان سرخ کردن
9. The workers always fool around when the supervisor steps out.
[ترجمه ترگمان]زمانی که ناظر خارج می شود، کارگران همیشه احمق هستند
[ترجمه گوگل]کارکنان همیشه وقتی احضار می شوند، گول می زنند
[ترجمه گوگل]کارکنان همیشه وقتی احضار می شوند، گول می زنند
10. They would fool around at a distance.
[ترجمه ترگمان]در فاصله ای دور دست و پا می زدند
[ترجمه گوگل]آنها در فاصله دور احمق هستند
[ترجمه گوگل]آنها در فاصله دور احمق هستند
11. Let's try to get it done and not fool around with the State Department.
[ترجمه ترگمان]بیایید سعی کنیم که این کار را انجام دهیم و با اداره دولتی دست و پنجه نرم کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید سعی کنیم این کار را انجام دهیم و با وزارت امور خارجه نباشیم
[ترجمه گوگل]بیایید سعی کنیم این کار را انجام دهیم و با وزارت امور خارجه نباشیم
12. Did we fool around at Lance Davis'graduation party?
[ترجمه ترگمان]مهمونی فارغ التحصیلی \"لنس دیویس\" رو گول زدیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما احمق در حزب پیشرفت Lance Davis'gradation؟
[ترجمه گوگل]آیا ما احمق در حزب پیشرفت Lance Davis'gradation؟
13. Dr Sergio Bertolucci said it was vital not to "fool around" given the staggering implications of the result.
[ترجمه ترگمان]دکتر Sergio Bertolucci گفت که این کار برای \"احمق بودن\" با توجه به معانی متناوب نتیجه مهم نیست
[ترجمه گوگل]دکتر سرجیو برتولوچی گفت: 'با توجه به پیامدهای ناگهانی نتیجه، حیاتی نبوده است
[ترجمه گوگل]دکتر سرجیو برتولوچی گفت: 'با توجه به پیامدهای ناگهانی نتیجه، حیاتی نبوده است
14. Don't fool around with that gun.
[ترجمه ترگمان]با اون اسلحه احمق بازی در نیار
[ترجمه گوگل]با این اسلحه نباشید
[ترجمه گوگل]با این اسلحه نباشید
پیشنهاد کاربران
جنگوله بازی درآوردن
to behave in a way which is careless and not responsible
SYN to mess around
خراب کاری کردن
SYN to mess around
خراب کاری کردن
شوخی کردن؛دست انداختن
بازیگوشی کردن
Play
رابطه نا مشروع داشتن ( با زن شوهر دار )
بازی کردن ، تفریح کردن ، بازیگوشی کردن،
وَر رفتن با کسی یا سر به سر کسی گزاشتن
گول نخوردن
وقت گذراندن, بازیگوشی کردن
I didn't know you were fooling around with poetry
I didn't think you'd be interested
وقت صرف کردن سر کاری که به ظاهر اهمیت چندانی ممکنه نداشته باشه
I didn't think you'd be interested
وقت صرف کردن سر کاری که به ظاهر اهمیت چندانی ممکنه نداشته باشه
🔴 معانی
◀️ مثال
🔴to spend your time doing nothing useful
◀️We spent the afternoon fooling around on the beach
◀️ Is there a word or an idiom for rich people who spend only their families' money and do not bother to work, just fool around ?
"Yes. They are known as "trust - fund babies" or "trust - fund kids
🔴 If a married person fools around, they have a sexual relationship with someone who is not their husband or wife
◀️ She'd been fooling around with someone at work
🔴 to behave in a silly or dangerous way
◀️The kids were fooling around in the pool
◀️Stop fooling around with your dad's tools
🔴to change something a little, esp. in order to try to make it better
◀️ Sometimes when you start fooling around with a recipe, all sorts of unexpected things happen
🔴to behave in a silly way, especially in a way that might have dangerous results
◀️ Don't fool around with matches
🔴 to behave in a humorous way in order to make other people laugh
◀️ He's always getting into trouble for fooling around in class
◀️ مثال
🔴to spend your time doing nothing useful
◀️We spent the afternoon fooling around on the beach
◀️ Is there a word or an idiom for rich people who spend only their families' money and do not bother to work, just fool around ?
"Yes. They are known as "trust - fund babies" or "trust - fund kids
🔴 If a married person fools around, they have a sexual relationship with someone who is not their husband or wife
◀️ She'd been fooling around with someone at work
🔴 to behave in a silly or dangerous way
◀️The kids were fooling around in the pool
◀️Stop fooling around with your dad's tools
🔴to change something a little, esp. in order to try to make it better
◀️ Sometimes when you start fooling around with a recipe, all sorts of unexpected things happen
🔴to behave in a silly way, especially in a way that might have dangerous results
◀️ Don't fool around with matches
🔴 to behave in a humorous way in order to make other people laugh
◀️ He's always getting into trouble for fooling around in class
کلمات دیگر: