1. If the renegade clique of that country were in power, it would have meant serious disaster for the people.
[ترجمه ترگمان]اگر گروه نو مسلمان این کشور قدرت داشته باشد، برای مردم یک فاجعه جدی خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر کلاسیک آن کشور در قدرت بود، این امر به معنای فاجعه جدی برای مردم بود
2. Renegade forces captured the capital and declared/imposed martial law.
[ترجمه ترگمان]نیروهای Renegade پایتخت را تصرف کرده و حکومت نظامی اعلام کردند
[ترجمه گوگل]نیروهای نومحافظه کار پایتخت را دستگیر کردند و قوانین جنگی را اعلام کردند
3. Three men were shot dead by a renegade policeman.
[ترجمه ترگمان]سه مرد با یک پلیس نو مسلمان کشته شدند
[ترجمه گوگل]سه مرد توسط یک پلیس نجیب زاده کشته شدند
4. The gadgetry enables the renegade network to give viewers a puck encased in a blue halo.
[ترجمه ترگمان]The شبکه نو مسلمان را قادر می سازد تا گوی خود را با هاله ای آبی به بیننده نشان دهد
[ترجمه گوگل]ابزار این شبکه را قادر می سازد تا بیننده ها را یک قهرمان در یک هاله آبی قرار دهد
5. He gathered all the renegade magicians together and revealed a plan as mad as it was bold.
[ترجمه ترگمان]همه جادوگران نو مسلمان را جمع و جور کرد و نقشه ای را که آن قدر جسورانه بود به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]او تمام جادوگران بی رحم را جمع آوری کرد و یک طرح را به گونه ای دیوانه کرد که جسور بود
6. In very general terms, the Renegade Jacket takes this principle to its logical conclusion.
[ترجمه ترگمان]در شرایط بسیار کلی، ژاکت Renegade این اصل را به نتیجه منطقی خود می رساند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، کت نهنگی این اصل را به نتیجه منطقی خود می رساند
7. Had he been hurt, shot by a renegade bullet?
[ترجمه ترگمان]آیا او مجروح شده بود و به وسیله یک گلوله renegade تیر خورده بود؟
[ترجمه گوگل]آیا او صدمه دیده بود، توسط یک گلوله نابود شد؟
8. Finally the dastardly renegade arrives, and engages Sister Chiang in conversation.
[ترجمه ترگمان]سرانجام نو مسلمان از راه می رسد و در گفتگو خواهر چیانگ را در دست دارد
[ترجمه گوگل]در نهایت، مزدوران دزدان دریایی وارد می شوند و خواهر چیانگ را در گفتگو با هم می خوانند
9. Antinori has a reputation as a renegade because of his many successful efforts to help post-menopausal women become pregnant.
[ترجمه ترگمان]Antinori به دلیل تلاش های موفقیت آمیز خود برای کمک به زنان پس از یائسه، به عنوان یک مسلمان شهرت دارد
[ترجمه گوگل]Antinori به خاطر بسیاری از تلاش های موفقیت آمیز خود برای کمک به زنان باردار در زنان پس از یائسگی شهرتی به عنوان یک بی رحم دارد
10. Four ordinary kids unite to reform a renegade alien hunter club that was founded centuries ago.
[ترجمه ترگمان]چهار کودک معمولی برای اصلاح یک باشگاه شکاری بیگانه که قرن ها پیش تاسیس شده بود متحد شدند
[ترجمه گوگل]چهار بچه عادی برای اصلاح یک باشگاه شکارچی بیگانه که چندین سال پیش تاسیس شد، متحد شدند
11. That renegade, he won't come to a good end!
[ترجمه ترگمان]نو مسلمان، به پایان خوبی نخواهد رسید!
[ترجمه گوگل]این نادانی، او به پایان خوبی نمی رسد!
12. For example, Sheik Amar (Alfred Molina), the tax-resisting renegade, provides some comic relief with his illegal ostrich races, his black market double-dealing, and his speeches.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، شیخ عمر (آلفرد مولینا)، مالیات بر پایه مالیات، برخی از کمک های خنده دار را با نژاد غیر قانونی شتر مرغ، بازار سیاه او، و سخنرانی های وی فراهم می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، شیخ عمار (Alfred Molina)، مزدوران مالیاتی، برخی از مسائل مربوط به شترمرغ های غیر قانونی خود، بازار سیاه خود را در بازار سیاه و سخنرانی هایش ارائه می دهد
13. After all, he was Jack Quack, Renegade Drake, Prince of the Forest, King of the Lake.
[ترجمه ترگمان]به هر حال او جک quack، Renegade دریک، شاهزاده جنگل، پادشاه دریاچه بود
[ترجمه گوگل]پس از همه، او جک Quack، Renegade دریک، شاهزاده جنگل، پادشاه دریاچه بود
14. Abu Nidal, a Palestinian renegade, died in Baghdad in 200
[ترجمه ترگمان]ابو نیدال، یک مسلمان فلسطینی، در ۲۰۰ مارس در بغداد فوت کرد
[ترجمه گوگل]ابو نیدل، ناجی فلسطینی، در سال 2007 در بغداد کشته شد
15. Rebel forces loyal to renegade leader Laurent Nkundu have made serious inroads into territory previously held by the Congolese army of President Joseph Kabila around the eastern town of Goma.
[ترجمه ترگمان]نیروهای شورشی وفادار به رهبر شورشی، لورن Nkundu، در منطقه ای که قبلا توسط ارتش کنگو رئیس جمهور \"جوزف کابیلا\" در اطراف شهر شرقی گوما برگزار شده بود، تاخت و تاز خود را انجام دادند
[ترجمه گوگل]نیروهای شورشی وفادار به لورن نکنود، رهبر نابود شده، در قلمروی که قبلا توسط ارتش کنگو از رئیس جمهور جوزف کابیلا در اطراف شهر شرقی گوما برگزار شده بود، وارد شده است