1. . . . overnight (he) became the master of a hundred teachers!
. . . یک شبه مسئله گوی صد مدرس شد!
2. an overnight bag
کیف ویژه ی سفرهای کوتاه
3. an overnight guest
مهمان شبخواب،مهمان شبانه
4. the train's overnight stop
توقف شبانه ی ترن
5. i stayed with friends overnight
شب نزد دوستان ماندم.
6. we decided to stop overnight in ghom
تصمیم گرفتیم شب را در قم بمانیم.
7. the cities that sprang up overnight
شهرهایی که یک شبه به وجود آمدند
8. those whom stalin hated became unpersons overnight
نام آنانکه منفور استالین بودند یک شبه از صفحه ی روزگار محو می شد.
9. you can't set the world right overnight
شما نمی توانید یک شبه دنیا را اصلاح کنید.
10. he was trying to tell the good story he had heard overnight
او سعی می کرد که داستان خوبی را که شب پیش شنیده بود بازگو کند.
11. The book catapulted the author into fame overnight.
[ترجمه ترگمان]این کتاب یک شبه نویسنده را به شهرت رساند
[ترجمه گوگل]این کتاب یکبار به نویسنده مشهور شد
12. Don't expect it to improve overnight.
[ترجمه ترگمان]انتظار نداشته باشید که آن یک شبه بهبود یابد
[ترجمه گوگل]انتظار نداشته باشید یک شبه بهبود یابد
13. The meat should be marinated overnight to tenderize and flavour it.
[ترجمه ترگمان]گوشت باید یک شب به tenderize برسد و طعم آن را بچشد
[ترجمه گوگل]گوشت باید به مدت شش ماه تمیز و تمیز شود
14. The grass had been saturated by overnight rain.
[ترجمه ترگمان]علف با باران شبانه پر شده بود
[ترجمه گوگل]چمن از باران شبانه اش پر شده بود
15. You can stay overnight if you want to.
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهی می توانی یک شب اینجا بمانی
[ترجمه گوگل]اگر بخواهید می توانید یک شب بمانید
16. After winning the prize she became famous overnight.
[ترجمه F] بعد از برنده شدن آن جایزه، او یک شبه معروف شد
[ترجمه ترگمان]بعد از برنده شدن جایزه یک شبه مشهور شد
[ترجمه گوگل]پس از به دست آوردن جایزه او معروف شده است یک شبه
17. The entire city was blacked out overnight.
[ترجمه ترگمان]کل شهر یک شبه سیاه شده بود
[ترجمه گوگل]کل شهر در یک شب غرق شد