1. flighty girls
دختران مل و مست
2. She is too flighty to take care of young children.
[ترجمه ترگمان]خیلی flighty که از بچه ها مراقبت کند
[ترجمه گوگل]او برای مراقبت از کودکان جوان بسیار دشوار است
3. He said I was too flighty to be a good supervisor.
[ترجمه ترگمان]اون گفت من خیلی flighty که سرپرست خوبی باشم
[ترجمه گوگل]او گفت، من بسیار دشوار بودم که یک ناظر خوب باشم
4. Isabelle was a frivolous little fool, vain and flighty.
[ترجمه ترگمان]ایزابل یک احمق کوچک و پوچ و پوچ بود
[ترجمه گوگل]ایزابل یک احمق کوچک بود، بیهوده و بی رحمانه
5. She was a good looker, if a bit flighty for these parts.
[ترجمه ترگمان]چه خوش قیافه بود، چه خوب بود، چه خوش قیافه بود
[ترجمه گوگل]او یک تماشاچی خوب بود، اگر کمی برای این قطعات پرواز کند
6. As if I were some sort of flighty actress!
[ترجمه ترگمان]مثل این که من یک هنرپیشه اهل flighty!
[ترجمه گوگل]مثل اینکه من نوعی بازیگر باهوش بودم!
7. A tendency towards rather flighty behaviour in the breed is being overcome by careful selection.
[ترجمه ترگمان]تمایل به رفتار flighty در این نژاد با انتخاب محتاطانه غلبه دارد
[ترجمه گوگل]گرایش به رفتار نسبتا پراکنده در نژاد با انتخاب دقیق برطرف شده است
8. The capricious and flighty Colette continued to see De Morny occasionally until the first world war.
[ترجمه ترگمان]کو لت capricious و flighty بار دیگر به دیدن De تا اولین جنگ جهانی ادامه داد
[ترجمه گوگل]Colette فریبنده و پر سر و صدا به طور مداوم تا زمانی که جنگ جهانی اول ادامه یافت De Morny
9. The lady had always been a bit flighty in her mind - nervous, delicate, taking odd fancies.
[ترجمه ترگمان]این خانم همیشه در ذهن و افکار مغشوش و nervous و تصورات عجیب و غریبی در ذهن خود دیده بود
[ترجمه گوگل]خانم همیشه در ذهنش مضطرب بود - عصبی، ظریف، فانتزی عجیب و غریب
10. Some of these people are footloose and flighty.
[ترجمه ترگمان]بعضی از این افراد footloose و flighty
[ترجمه گوگل]بعضی از این افراد پائین و پراکنده اند
11. 'she was never flighty like you.
[ترجمه ترگمان]اون هرگز مثل تو فکر نکرده بود
[ترجمه گوگل]او هرگز مانند شما مثل شما نبود
12. A silly, flighty, or empty-headed person.
[ترجمه ترگمان]یه آدم احمق و پوچ و غیر عادی
[ترجمه گوگل]شخص احمقانه، پرواز و یا خالی سر
13. Childlings sylphs are timid and flighty.
[ترجمه ترگمان]همه کس مانند همه کس ترسو و flighty است
[ترجمه گوگل]Sylphs Childlings ها ترسناک و پر سر و صدا هستند
14. She a frivolous little fool vain and flighty.
[ترجمه ترگمان]او یک احمق کوچک و پوچ و پوچ است
[ترجمه گوگل]او یک بی عاطفه کوچک و بی رحمانه است