کلمه جو
صفحه اصلی

under way


در حال پیشرفت، در دست عمل، درحرکت، دردست اقدام، در شرف وقوع، در حال پیشرفت، روبه ترقی، در دست انجام، در جنبش

انگلیسی به فارسی

درحرکت، دردست اقدام، در شرف وقوع


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: making progress; moving ahead; advancing.

(2) تعریف: of a ship, not at anchor or moored or aground.

• coming soon, on the way
if an activity is under way, it has started.
having begun a journey (especially of a sea vessel); initiated, in progress, under construction

جملات نمونه

1. the construction of the bridge is underway
عملیات ساختمانی پل در دست انجام است.

2. A major search is under way to find the escaped prisoners.
[ترجمه ترگمان]یک جستجوی عمده در دست یافتن زندانیان فراری است
[ترجمه گوگل]یک جستجوی عمده در حال انجام است برای پیدا کردن زندانیان فراری

3. After some technical hitches the show finally got under way.
[ترجمه ترگمان]بعد از some فنی، نمایش بالاخره به پایان رسید
[ترجمه گوگل]بعد از چندین ضربه فنی، نمایش در نهایت راه افتاد

4. There are efforts under way to designate the bridge a historic landmark.
[ترجمه ترگمان]تلاش هایی در دست انجام است تا پل را یک نقطه عطف تاریخی مشخص کنند
[ترجمه گوگل]تلاش های لازم برای تعیین پل برجسته تاریخی وجود دارد

5. The trumpets blared as the procession got under way.
[ترجمه ترگمان]همچنان که دسته دسته به راه افتادند، شیپورها شروع به فریاد کردند
[ترجمه گوگل]ترومپت ها به عنوان فرماندهی در دست اجرا شد

6. The tournament got under way on Friday.
[ترجمه ترگمان]این مسابقات روز جمعه برگزار شد
[ترجمه گوگل]این مسابقات در روز جمعه ادامه داشت

7. A full-scale debate is under way on what ails the industry.
[ترجمه ترگمان]بحث در مقیاس کامل در مورد چیزی است که صنعت را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]بحث و گفتگو در مقیاس کامل در حال انجام است در مورد آنچه صنعت است

8. The great ship got under way.
[ترجمه ترگمان]کشتی بزرگ از راه رسید
[ترجمه گوگل]کشتی بزرگ در راه بود

9. Don's story unfolded as the cruise got under way.
[ترجمه ترگمان]این داستان زمانی آشکار شد که سفر دریایی در حال انجام است
[ترجمه گوگل]داستان دون به عنوان کروز در جریان بود

10. Management changes are under way that will finally bring down the curtain on Lord Forte's extraordinary working life.
[ترجمه ترگمان]تغییرات مدیریتی در حال انجام هستند که سرانجام پرده بر روی زندگی کاری فوق العاده لرد Forte را پایین خواهند آورد
[ترجمه گوگل]تغییرات مدیریتی در حال انجام است که در نهایت پرده را در زندگی کاری خارق العاده لرد فرت کاهش خواهد داد

11. Mass burials are now under way in an effort to ward off an outbreak of cholera.
[ترجمه ترگمان]مراسم تدفین دسته جمعی در حال حاضر در تلاش برای دفع شیوع وبا در دست انجام است
[ترجمه گوگل]دفن های توده ای در حال حاضر در تلاش برای جلوگیری از شیوع وبا است

12. The court case got under way last autumn.
[ترجمه ترگمان]پرونده دادگاه در پاییز گذشته به پایان رسید
[ترجمه گوگل]پرونده دادگاه پاییز گذشته بود

13. Apparently there's a very hush-hush project under way up north.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا یک پروژه پنهانی در راه شمال وجود دارد
[ترجمه گوگل]ظاهرا یک پروژه بسیار سرسبز در راه شمال وجود دارد

14. The conference gets under way later today with a debate on the family.
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس بعدا با بحثی در مورد خانواده انجام می شود
[ترجمه گوگل]کنفرانس امروز با بحث درباره خانواده ادامه دارد

15. Our train was already under way.
[ترجمه ترگمان]قطار ما پیش از آن بود
[ترجمه گوگل]قطار ما در حال راه اندازی بود

16. Efforts are under way to avoid a £800,000 overspend.
[ترجمه ترگمان]تلاش هایی در دست انجام است تا از ۸۰۰۰۰۰ پوند سود حاصل شود
[ترجمه گوگل]تلاش برای جلوگیری از هزینه بیش از 800000 پوند در حال انجام است

17. The project is already well underway .
[ترجمه ترگمان]این پروژه در حال حاضر به خوبی در حال انجام است
[ترجمه گوگل]این پروژه در حال حاضر به خوبی در حال انجام است

18. An investigation is underway after a missile self-destructed shortly after it was launched.
[ترجمه ترگمان]یک تحقیق پس از راه اندازی یک موشک self به مدت کوتاهی پس از راه اندازی آن در جریان است
[ترجمه گوگل]پس از آنکه یک موشک خودمحور شد، پس از آنکه راه اندازی شد، تحقیق در حال انجام است

19. Road and bridge construction is underway.
[ترجمه ترگمان]ساخت جاده و پل در حال انجام است
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز جاده و پل در حال انجام است

20. An investigation is underway to find out how the disaster happened.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد چگونگی وقوع این فاجعه در جریان است
[ترجمه گوگل]تحقیق در حال انجام است تا فاجعه رخ دهد

21. Plans are underway for a fifth terminal at Heathrow airport.
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای یک ترمینال پنجم در فرودگاه Heathrow در حال انجام است
[ترجمه گوگل]برای یک ترمینال پنجم در فرودگاه هیترورو، برنامه های در حال انجام است

22. The general election campaign gets underway today.
[ترجمه ترگمان]کمپین انتخابات عمومی امروز در جریان است
[ترجمه گوگل]کمپاین انتخابات امروز در حال انجام است

23. A major enquiry is underway after the death of a union official.
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ یک مقام اتحادیه، تحقیقاتی مهم در جریان است
[ترجمه گوگل]یک تحقیق عمده بعد از مرگ یکی از اعضای اتحادیه در حال انجام است

24. The film festival gets underway on 11th July.
[ترجمه ترگمان]جشنواره فیلم در ۱۱ جولای در جریان است
[ترجمه گوگل]جشنواره فیلم در تاریخ 11 جولای آغاز می شود

25. Economic recovery is already underway.
[ترجمه ترگمان]بهبود اقتصادی در حال حاضر در دست انجام است
[ترجمه گوگل]بهبود اقتصادی در حال حاضر در حال انجام است

26. Plans are underway to build a new stadium in the city.
[ترجمه ترگمان]طرح هایی برای ساخت یک استادیوم جدید در شهر در دست انجام است
[ترجمه گوگل]در حال برنامه ریزی برای ساخت یک استادیوم جدید در شهر است

27. The 13th annual Blues Festival gets underway today.
[ترجمه ترگمان]سیزدهمین جشنواره سالانه بلوز در حال انجام است
[ترجمه گوگل]13 جشنواره بلوز سالانه امروز در حال انجام است

28. A major investigation is underway to root out graft there, he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که تحقیقات اصلی برای ریشه کن کردن اختلاس در آنجا در دست انجام است
[ترجمه گوگل]او گفت که یک تحقیق بزرگ در حال انجام است تا ریشه کن کردن پیوند در آن وجود داشته باشد

29. Work is underway to repair the Taj Mahal's marble facade.
[ترجمه ترگمان]کار برای تعمیر نمای سنگ مرمر تاج محل در حال انجام است
[ترجمه گوگل]در حال انجام کار برای تعمیر نماز سنگ مرمر تاج محل است

30. The seesaw battle is believed underway.
[ترجمه ترگمان]جنگ seesaw در حال انجام است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که این نزاع در حال انجام است

پیشنهاد کاربران

در جریان بودن

جاری، فعال

درحال انجام

در دست اقدام

در دست انجام، در جریان، جاری

در حال اجرا


کلمات دیگر: