1. the traffic situation downtown was quite chaotic
وضع آمد و شد در مرکز شهر کاملا در هم و برهم بود.
2. Things often appear chaotic to the outsider.
[ترجمه ترگمان]اغلب چیزها برای خارج از کشور آشفته و آشفته به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]چیزهایی که اغلب برای بیگانه به نظر می رسند، به نظر می رسد
3. Things can be fairly chaotic in our house.
[ترجمه ترگمان]در خانه ما همه چیز می تواند تا حد زیادی هرج و مرج باشد
[ترجمه گوگل]چیزهایی که در خانه ما وجود دارد کاملا آشفته است
4. He's a chaotic sort of a person - always trying to do twenty things at once.
[ترجمه Neda] اون ی فرد شلخته هست که همیشه میخواد بیست تا کار را یجا انجام بده
[ترجمه ترگمان]او یک نوع هرج و مرج از یک فرد است - همیشه سعی دارد هر بار بیست کار انجام دهد
[ترجمه گوگل]او یک نوع بی نظیر از یک فرد است - همیشه تلاش می کند تا بیست کار را همزمان انجام دهد
5. The house is a bit chaotic at the moment - we've got all these extra people staying and we're still decorating.
[ترجمه کرمی] خانه قدری بهم ریخته است - ما افراد را سرپا نگه داشتیم و مشغول چیدمان هستیم.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر این خانه کمی آشفته و آشفته است - ما همه این افراد اضافی را داریم که مانده اند و هنوز تزئین می کنیم
[ترجمه گوگل]این خانه در حال حاضر کمی پر هرج و مرج است - ما تمام این افراد اضافی را باقی می گذاریم و هنوز هم تزئین می کنیم
6. The traffic in the city is chaotic in the rush hour.
[ترجمه ترگمان]ترافیک در شهر در ساعت شلوغی پر هرج و مرج است
[ترجمه گوگل]ترافیک در شهر در ساعت عجله آشفته است
7. Mullins began to rummage among the chaotic mess of papers on his desk.
[ترجمه ترگمان]Mullins شروع به جستجو در میان کاغذهای درهم ریخته کاغذهای روی میزش کرد
[ترجمه گوگل]مولین ها در میان ظروف آشوبناپذیری از مقالات بر روی میز خود گول زدند
8. It was really chaotic just before the show started.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه نمایش شروع شود، واقعا هرج و مرج شده بود
[ترجمه گوگل]درست قبل از شروع نمایش، واقعا حیرت انگیز بود
9. Things have been getting chaotic in the office recently.
[ترجمه ترگمان]اخیرا اوضاع آشفته و آشفته شده است
[ترجمه گوگل]به تازگی چیزهایی را که در دفتر ایجاد کرده اید ناامید شده است
10. Rescuers were met with a chaotic scene and crews had to use cranes to pry open the twisted cars.
[ترجمه ترگمان]امدادگران با یک صحنه پر هرج و مرج مواجه شدند و کارکنان مجبور بودند از جرثقیل برای باز کردن ماشین های پیچیده استفاده کنند
[ترجمه گوگل]ناظران با صحنه ی هرج و مرج ملاقات کردند و خدمه مجبور به استفاده از جرثقیل شدند تا اتومبیل های پیچ خورده را باز کنند
11. Both men died before their times in the chaotic aftermath of revolution.
[ترجمه ترگمان]هر دو نفر قبل از زمان خود در هرج و مرج ناشی از انقلاب مردند
[ترجمه گوگل]هر دو مرد بعد از انقلاب ناگهان درگذشتند
12. Experimental literature that explicitly suggests that chaotic behavior has been observed in neural systems not subject to periodic stimulation is more limited.
[ترجمه ترگمان]ادبیات تجربی که به صراحت نشان می دهد که رفتار هرج و مرج در سیستم های عصبی مشاهده شده است، نه موضوع تحریک تناوبی، محدودتر است
[ترجمه گوگل]ادبیات تجربی که به صراحت نشان می دهد رفتار آشوب در سیستم های عصبی که به تحریک دوره ای نرسیده اند، بیشتر محدود است
13. The team were glamorous but chaotic and when things weren't going well they were shambolic.
[ترجمه ترگمان]این تیم پر زرق و برق اما پر هرج و مرج بود و زمانی که اوضاع به خوبی پیش نمی رفت
[ترجمه گوگل]این تیم پر زرق و برق بود اما هرج و مرج بود و زمانی که همه چیز خوب پیش نیفتاد، آنها شامبولی بودند
14. The limited body of mathematical results describing chaotic control networks makes generalization difficult.
[ترجمه ترگمان]پیکر محدود نتایج ریاضی در توصیف شبکه های کنترل هرج و مرج، تعمیم دشواری است
[ترجمه گوگل]محدودیتی از نتایج ریاضی که شبکه های کنترل هرج و مرج را توصیف می کند، به طور کلی پیچیده می شود