1. Deal with stress fast whenever it threatens to overwhelm you.
[ترجمه نرگس] اجازه ندید استرس شما رو بگیره سریعا باهاش مقابله کنید
[ترجمه ترگمان]هر زمان که تهدید می کند که شما را غرق کند، با فشار بیشتری مقابله کنید
[ترجمه گوگل]با هر بار که تهدید به سرکوب شما می شود، با استرس روبرو شوید
2. Don't just win the match; overwhelm your opponents by about 20 goals to nil.
[ترجمه ترگمان]تنها در مسابقه پیروز نشوید، رقبای خود را در حدود ۲۰ گل به صفر برسانید
[ترجمه گوگل]فقط برنده نباشید غلبه بر مخالفان خود را با حدود 20 گل به صفر
3. The sheer mass of Snotlings can overwhelm or tie down an enemy unit even if the tiny creatures don't cause many casualties!
[ترجمه ترگمان]توده محض of می تواند یک واحد دشمن را درهم بشکند، حتی اگر این موجودات کوچک تلفات زیادی نداشته باشند
[ترجمه گوگل]توده ی عظیم Snotlings می تواند یک واحد دشمن را خنثی یا خم کند، حتی اگر موجودات کوچک باعث تلفات زیادی نمی شوند!
4. Napoleon's army was strong enough to overwhelm nearly any potential enemy.
[ترجمه ترگمان]ارتش ناپلئون به اندازه کافی قوی بود که تقریبا هر دشمنی بالقوه را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]ارتش ناپلئون به اندازه کافی قدرتمند بود که بتواند تقریبا هر دشمن بالقوه را از بین ببرد
5. This can surprise us and overwhelm us so much that by far the most appropriate response is to laugh.
[ترجمه ترگمان]این می تواند ما را شگفت زده کند و ما را به حدی از بین ببرد که تا به حال مناسب ترین پاسخ به خنده است
[ترجمه گوگل]این می تواند ما را شگفت زده کند و ما را غافلگیر کند، تا جایی که مناسب ترین پاسخ این است که خنده بدهیم
6. Such statistics can serve merely to overwhelm one with a sense of futility.
[ترجمه ترگمان]چنین آماری می تواند صرفا یک حس بیهودگی را در بر داشته باشد
[ترجمه گوگل]چنین آمار هایی می تواند صرفا به نفع یک نفر با احساس بی فایده باشد
7. Something seemed to pour through his face and overwhelm her, something molten, timeless, glorious.
[ترجمه ترگمان]چیزی بر چهره اش جاری شد و او را درهم شکست، چیزی مذاب، درخشان، باشکوه
[ترجمه گوگل]چیزی به نظر می رسید که از طریق چهره او ریخته و او را غرق، چیزی ریخته، بی انتها، شکوه
8. But he was able to overwhelm an audience of devotees by genuine warmth and frankness.
[ترجمه ترگمان]ولی او توانست با گرمی و صمیمیت واقعی، شنوندگان را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]اما او توانست با سلام و احترام واقعی تماشاچیان را متقاعد کند
9. In argument he never tried to overbear or overwhelm the opponent by intellectual bludgeoning.
[ترجمه ترگمان]در این استدلال، او هرگز سعی نکرد که حریف فکری خود را از بین ببرد یا بر حریف چیره شود
[ترجمه گوگل]در استدلال، او هرگز سعی نکرد با حماقت فکری طرف مقابل را تحمل کند
10. Her story, however, will overwhelm adults and mesmerize kids.
[ترجمه ترگمان]با این حال، داستان او افراد بالغ و mesmerize کودک را تحت الشعاع قرار خواهد داد
[ترجمه گوگل]داستان او، با این حال، از بین می رود بزرگسالان و مسحور کردن بچه ها
11. Other times, like tonight, the world threatened to overwhelm him.
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات دیگر، مثل امشب، دنیا تهدیدش می کند که او را درهم می شکند
[ترجمه گوگل]بار دیگر، مانند امشب، جهان تهدید به او را غرق کرد
12. It is now threatening to overwhelm the beds of a native seagrass which are important breeding grounds for fish.
[ترجمه ترگمان]هم اکنون تهدید می کند که بس تر یک seagrass بومی را که زمینه پرورش ماهی مهم است، از بین ببرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تهدید به تختخواب تخت ساج گیلاس بومی که مهمترین زمینه های پرورش ماهی هستند
13. It was clear that one massive Allied offensive would overwhelm the weakened enemy.
[ترجمه ترگمان]واضح بود که یک حمله عظیم متفقین، دشمن تضعیف شده را تحت الشعاع قرار خواهد داد
[ترجمه گوگل]واضح است که یک تهاجم عظیم متحدان دشمن ضعیف را خنثی می کند
14. The software, designed for children, has good graphics and animation that doesn't overwhelm the content.
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار که برای کودکان طراحی شده است، گرافیک و انیمیشن خوبی دارد که محتوای آن را پر نمی کند
[ترجمه گوگل]این نرم افزار که برای کودکان طراحی شده است دارای گرافیک و انیمیشن خوب است که محتوای آن را غافلگیر نمی کند