ساعت قدی (معمولا - دارای آونگ و به ارتفاع بیش از یک متر)، ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clock
ساعت قدی (معمولا - دارای آونگ و به ارتفاع بیش از یک متر)، ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
انگلیسی به فارسی
ساعت پدربزرگ، ساعت پاندولی بلندی کهروی زمین قرار میگیرد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a pendulum clock in a tall, narrow cabinet.
• tall pendulum clock which stands on the floor
a grandfather clock is a clock in a tall wooden case which stands on the floor.
a grandfather clock is a clock in a tall wooden case which stands on the floor.
جملات نمونه
1. The pendulum in the grandfather clock swung back and forth.
[ترجمه ترگمان]آونگ در ساعت پدربزرگ به عقب و جلو تاب می خورد
[ترجمه گوگل]آونگ در ساعت پدربزرگ به عقب و جلو چرخید
[ترجمه گوگل]آونگ در ساعت پدربزرگ به عقب و جلو چرخید
2. He sat listening to the tick of the grandfather clock.
[ترجمه ترگمان]به صدای تیک ساعت پدربزرگ گوش می داد
[ترجمه گوگل]او گوش دادن به تیک ساعت پدربزرگ
[ترجمه گوگل]او گوش دادن به تیک ساعت پدربزرگ
3. I heard the bong of the grandfather clock.
[ترجمه ترگمان]صدای زنگ ساعت پدربزرگ را شنیدم
[ترجمه گوگل]من بونگ ساعت پدربزرگ را شنیدم
[ترجمه گوگل]من بونگ ساعت پدربزرگ را شنیدم
4. A grandfather clock ticked away in a corner.
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ از گوشه اتاق می گذشت
[ترجمه گوگل]یک ساعت پدربزرگ در یک گوشه رد شد
[ترجمه گوگل]یک ساعت پدربزرگ در یک گوشه رد شد
5. The grandfather clock in an oak case is one of seven clocks and two barometers in the house.
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ در یک جعبه بلوطی یکی از هفت ساعت و دو barometers در خانه است
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ در مورد بلوط یکی از 7 ساعت و دو بارمتر در خانه است
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ در مورد بلوط یکی از 7 ساعت و دو بارمتر در خانه است
6. Clock stolen: A grandfather clock worth £000 was stolen from a house at Kepwick, near Thirsk.
[ترجمه ترگمان]دزدیده شدن ساعت: یک ساعت پدربزرگ به ارزش ۱۰۰۰۰ پوند از خانه ای در Kepwick در نزدیکی Thirsk دزدیده شد
[ترجمه گوگل]Clock Stolen: یک ساعت پدربزرگ به ارزش £ 000 از یک خانه در Kepwick، در نزدیکی Thirsk ربوده شد
[ترجمه گوگل]Clock Stolen: یک ساعت پدربزرگ به ارزش £ 000 از یک خانه در Kepwick، در نزدیکی Thirsk ربوده شد
7. No one in the hall except the grandfather clock I'd seen floating in my dream; no one came out of the sitting room.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس در تالار به جز ساعت دیواری که در خواب دیده بودم، دیده بودم؛ کسی از اتاق نشیمن بیرون نیامد
[ترجمه گوگل]هیچ کس در سالن به جز ساعت پدربزرگ من در رویایم شناور ندیده بودم؛ هیچکس از اتاق نشیمن بیرون نیامد
[ترجمه گوگل]هیچ کس در سالن به جز ساعت پدربزرگ من در رویایم شناور ندیده بودم؛ هیچکس از اتاق نشیمن بیرون نیامد
8. The solemnly ticking grandfather clock by the door said two minutes to the half hour when Charles heard the Bishop approaching.
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ در حال تیک تاک ساعت در کنار در دو دقیقه گذشت که شارل شنید که اسقف به او نزدیک می شود
[ترجمه گوگل]ساعت دیواری مهمان محکم با درب گفت: دو دقیقه تا نیم ساعت هنگامی که چارلز شنید نزدیک شدن اسقف
[ترجمه گوگل]ساعت دیواری مهمان محکم با درب گفت: دو دقیقه تا نیم ساعت هنگامی که چارلز شنید نزدیک شدن اسقف
9. She'd heard the grandfather clock down in the hall chime every quarter-hour until three o'clock.
[ترجمه ترگمان]صدای ساعت پدربزرگ را شنیده بود که هر ربع ساعت یک بار صدا می کرد
[ترجمه گوگل]او می خواند ساعت پدربزرگ را در سالن می بیند هر سه ماه یکبار تا ساعت سه
[ترجمه گوگل]او می خواند ساعت پدربزرگ را در سالن می بیند هر سه ماه یکبار تا ساعت سه
10. The muffled tick of the grandfather clock echoed in one corner.
[ترجمه ترگمان]صدای زنگ ساعت پدربزرگ در گوشه ای پیچید
[ترجمه گوگل]محفظه خنثی از ساعت پدربزرگ در یک گوشه نشسته بود
[ترجمه گوگل]محفظه خنثی از ساعت پدربزرگ در یک گوشه نشسته بود
11. Just like that old grandfather clock the memories of those precious moments last for ever.
[ترجمه ترگمان]درست مثل آن ساعت پدربزرگ قدیمی که خاطرات آن لحظات گران بها را برای همیشه به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]درست مثل قدیم پدربزرگ قدیمی، خاطراتی از این لحظات گرانبها تا ابد ادامه دارد
[ترجمه گوگل]درست مثل قدیم پدربزرگ قدیمی، خاطراتی از این لحظات گرانبها تا ابد ادامه دارد
12. The grandfather clock was a fixture in their home.
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ در خانه آن ها ثابت مانده بود
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ در خانه آنها بود
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ در خانه آنها بود
13. The tick of the grandfather clock echoed in from the corner.
[ترجمه ترگمان]صدای زنگ ساعت پدربزرگ از گوشه پیچید
[ترجمه گوگل]تیک ساعت پدربزرگ در گوشه نشسته بود
[ترجمه گوگل]تیک ساعت پدربزرگ در گوشه نشسته بود
14. A grandfather clock has a pendulum that helps it work.
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ یک آونگ دارد که به آن کمک می کند
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ دارای یک آونگ است که به آن کمک می کند
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ دارای یک آونگ است که به آن کمک می کند
15. The grandfather clock was back in its old place.
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ در جای قدیمی خود بود
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ در محل قدیمی خود بود
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ در محل قدیمی خود بود
پیشنهاد کاربران
ساعت ایستادة چوبی آونگ دار
ساعت های بزرگِ کفی که روی کف زمین قرار می گرفتند
کلمات دیگر: