کلمه جو
صفحه اصلی

psychobabble


(عامیانه - سخن یا نوشته) به سبک روانکاوان ولی سطحی

انگلیسی به فارسی

(عامیانه - سخن یا نوشته) به سبک روانکاوان ولی سطحی


psychobabble


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) talk or writing that uses the language of psychology in a superficial or irrelevant way.

مترادف و متضاد

rhetoric using psychological terms


Synonyms: argot, buzzword, jargon, patter, pop psych, psychospeak, self-help


جملات نمونه

1. Beneath the sentimental psychobabble, there's a likeable movie trying to get out.
[ترجمه ترگمان]زیر the احساساتی، یک فیلم دوست داشتنی برای بیرون آمدن وجود دارد
[ترجمه گوگل]در زیر psychobabble احساساتی، یک فیلم دوست داشتنی در تلاش برای خارج شدن وجود دارد

2. You just think you know everything with your psychobabble bullshit.
[ترجمه ترگمان]تو فکر می کنی همه چی رو با این مزخرفات your میدونی
[ترجمه گوگل]شما فقط فکر می کنید همه چیز را با روحیه روانی خودتان می شناسید

3. While this example is pretty lowbrow, psychobabble permeates all intellectual strata.
[ترجمه ترگمان]در حالی که این مثال pretty است، psychobabble به همه لایه های عقلانی نفوذ می کند
[ترجمه گوگل]در حالی که این مثال بسیار کمرنگ است، psychobabble همه شاخه های فکری را نفوذ می کند

4. What struck me about the list of psychobabble phrases you suggested and voted for is that many of them are clinical diagnoses.
[ترجمه ترگمان]چیزی که در مورد لیستی از عبارت های psychobabble که شما پیشنهاد کرده و به آن رای دادید این است که بسیاری از آن ها تشخیص بالینی هستند
[ترجمه گوگل]چه چیزی در مورد لیست عبارات psychobabble که شما پیشنهاد و رای دادید در مورد من این بود که بسیاری از آنها تشخیص بالینی هستند

5. Psychobabble: Which Expressions Do You Love to Hate?
[ترجمه ترگمان]کدام عشق را دوست دارید؟
[ترجمه گوگل]Psychobabble کدام عبارات را دوست دارید به نفرت؟

6. As instrumentally overblown as the worst art rock and as lyrically shallow as any psychobabble.
[ترجمه ترگمان]همانطور که به عنوان بدترین اثر هنری شناخته می شود و مانند any کم عمق است
[ترجمه گوگل]همانطور که از لحاظ تکنیکی به عنوان بدترین سنگ هنری و به عنوان لری کم عمق به عنوان هر psychobabble overblown

7. And only rarely do they allow their managers to couch frank appraisals in canned legalese and innocuous psychobabble.
[ترجمه ترگمان]و به ندرت اجازه می دهند که به مدیران خود اجازه دهند که ارزیابی رک را در legalese کنسرو شده و psychobabble بی ضرر داشته باشند
[ترجمه گوگل]و تنها به ندرت آنها اجازه می دهد مدیران خود را به لمس ارزیابی های فرانک در susceptible legalese و بی خطر psychobabble

8. Then I'll publish them here as a list and we'll vote for our favourite bit of psychobabble!
[ترجمه ترگمان]- پس من اونا رو به عنوان لیست منتشر می کنم و به جای مورد علاقه مون به psychobabble رای میدیم!
[ترجمه گوگل]سپس آنها را به عنوان یک لیست منتشر خواهم کرد و برای بیت مورد علاقه خود از روانکاوی رأی خواهیم داد!

9. Worse, they can seem tacky, opportunistic and filled with psychobabble.
[ترجمه ترگمان]بدتر از اون، به نظر می رسه خیلی زشت و opportunistic و پر از psychobabble
[ترجمه گوگل]بدتر اینکه، آنها می توانند لکه دار، فرصتطلبانه و پر از psyobabble ظاهر می شود

10. If Rosen thought things were bad in the '70s, just look at the state of psychobabble now.
[ترجمه ترگمان]اگر Rosen در دهه ۷۰ بد بود، حالا فقط به وضعیت of نگاه کنید
[ترجمه گوگل]اگر روزن فکر کرد که همه چیز در 70 سالگی بد است، فقط در مورد وضعیت روانی در حال حاضر نگاه کنید

11. Psychological discussions on the street, in print, on TV and online are filled with psychobabble, usually delivered with a straight face.
[ترجمه ترگمان]بحث های روانی در خیابان، در اثر چاپ، بر روی تلویزیون و اینترنت پر از psychobabble است که معمولا با یک صورت مستقیم تحویل داده می شوند
[ترجمه گوگل]بحث های روانشناختی در خیابان، در چاپ، در تلویزیون و آنلاین با روبابابلب پر شده است، معمولا با صورت مستقیم ارائه می شود

پیشنهاد کاربران

زبان زرگری یا سخن دست و پا شکسته علم روانشناسی

زبان زرگری علم روانشناسی یا سخن دست پا شکسته علم روانشناسی

یاوه گویی های/دری وری های/چرندیات روانشناسی
صحبت با اصطلاحات دهن پرکن روانشناسانه
( صحبتی که کلمات قلبمه سلمبه روانشناسی دارد ولی سطحی یا بی معنی است )

روانشناسی عوامانه


کلمات دیگر: