1. The burden on likes is cheerfully borne.
[ترجمه ترگمان]باری، بار سنگینی را که دوست دارد، با کمال مسرت تحمل می کند
[ترجمه گوگل]بار بر روی دوست دارد خوشحال است
2. He was suddenly jerked off his feet and borne aloft.
[ترجمه ترگمان]ناگهان از جا بلند شد و بالا رفت
[ترجمه گوگل]او ناگهان از پاهایش بلند شد و بالا رفت
3. Acting as if nothing borne in mind is the best revenge. It's all for myself to live better.
[ترجمه ترگمان]طوری رفتار می کنن که انگار هیچ چیزی تو ذهنت نیست بهترین انتقام گرفتنه برای خودم است که بهتر زندگی کنم
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد کاری که به نظر می رسد بهترین انتقام است برای خودم بهتر است زندگی کنم
4. His version of events just isn't borne out by the facts.
[ترجمه ترگمان]نسخه او از وقایع فقط با حقایق از بین نرفته است
[ترجمه گوگل]نسخه او از رویدادها فقط توسط واقعیت ها مطرح نشده است
5. She was borne up to the ambulance.
[ترجمه ترگمان]به آمبولانس رسیده بود
[ترجمه گوگل]او به آمبولانس منتقل شد
6. The infantry have taken/borne the brunt of the missile attacks.
[ترجمه ترگمان]این پیاده نظام فشار حملات موشکی را تحمل کرده \/ تحمل کرده اند
[ترجمه گوگل]پیاده نظام، مهمترین حملات موشکی را انجام داده است
7. acting as if nothing borne in mind is the best revenge. it's all for myself to live better.
[ترجمه ترگمان]طوری رفتار می کنند که انگار هیچ چیز در ذهن او نیست بهترین انتقام است همه اش برای خودم است که بهتر زندگی کنم
[ترجمه گوگل]اقدام به عنوان اگر هیچ چیز در ذهن است بهترین انتقام است برای من زندگی بهتر است
8. She had borne him six sons.
[ترجمه ترگمان]شش پسر برایش آورده بود
[ترجمه گوگل]او شش پسرش را به او سپرده بود
9. He was borne away with joy when his lost ring was given back to him.
[ترجمه ترگمان]وقتی حلقه گم شده ای به او نزدیک شد با خوشحالی از او دور شد
[ترجمه گوگل]او با شادی از بین رفت، وقتی حلقه از دست رفته او به او داده شد
10. The branches of the pear tree were borne down with the weight of the fruit.
[ترجمه ترگمان]شاخه های درخت گلابی با وزن میوه ها به پایین آورده شدند
[ترجمه گوگل]شاخه های درخت گلابی با وزن میوه جبران می شد
11. There is another point to be borne in mind.
[ترجمه ترگمان]یک نکته دیگر هم وجود دارد که باید در ذهن داشته باشید
[ترجمه گوگل]یک نقطه دیگر وجود دارد که باید در نظر گرفت
12. The canoe was borne along by the current.
[ترجمه ترگمان]قایق با جریان آب به دریا کشیده شد
[ترجمه گوگل]قایق موتوری در جریان جریان قرار داشت
13. When they reached there,the ship had borne off.
[ترجمه ترگمان]وقتی به آنجا رسیدند کشتی غرق شده بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها به آنجا رسیدند، کشتی از بین رفت
14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
15. The hero was borne aloft on the shoulders of the crowd.
[ترجمه ترگمان]قهرمان بر شانه های جمعیت بالا و پایین می رفت
[ترجمه گوگل]قهرمان بر روی شانه های جمعیت برافراشته شد