کلمه جو
صفحه اصلی

porcupine


معنی : جوجه تیغی، تشی، خارپشت کوهی، خارپشت جبلی
معانی دیگر : (جانور شناسی) جوجه تیغی، خارپشت (تیره های hystricidae و erethizontidae که جونده هستند)، خار انداز، راورا، وار موک، پیهن، سیخول، خاردار کردن، خراشاندن

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) جوجه تیغی، خارپشت کوهی، تشی، خاردار کردن،خراشاندن


گوشت خوک، جوجه تیغی، تشی، خارپشت کوهی، خارپشت جبلی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several large rodents covered with long, stiff, sharp quills.

• large rodent covered with long sharp quills (native to europe and north america)
a porcupine is an animal with many long, thin, spines on its back.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] زننده غلتکی خاردار حلاجی - سیلندر خاردار شانه فرانسوی

مترادف و متضاد

جوجه تیغی (اسم)
urchin, hedgehog, porcupine

تشی (اسم)
porcupine

خارپشت کوهی (اسم)
porcupine

خارپشت جبلی (اسم)
porcupine

جملات نمونه

1. does a porcupine really shoot its spines?
آیا جوجه تیغی واقعا تیغ می پراند؟

2. A porcupine is covered with prickles.
[ترجمه پرهام شکیبایی] جوجه تیغی با تیغ پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]prickles است
[ترجمه گوگل]خربزه با خراش پوشیده شده است

3. Or the do-probe-me inaccessibility of a porcupine.
[ترجمه ترگمان]یا the - من - من را از یک جوجه تیغی ترک می کنم
[ترجمه گوگل]یا غیرممکن بودن پروکسی من یک بچه خربزه

4. But this porcupine had no scratch on its belly; it had been attacked at the front end instead.
[ترجمه ترگمان]اما این جوجه تیغی هیچ خراش روی شکمش نداشت؛ به جای آن مورد حمله قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]اما این جنس مخمر بر روی شکمش هیچ خراشیده ای نداشت در عوض، در انتهای جلوی آن حمله شده بود

5. Puffers Closely related to the porcupine fish are the puffers.
[ترجمه ترگمان]Puffers دقیقا مربوط به ماهی خارپشت هستند
[ترجمه گوگل]پفرس های نزدیک به ماهی باقلا سبز هستند

6. Research at the Porcupine Abyssal Plain Sustained Observatory site was supported by the European Union and the Natural Environment Research Council of the United Kingdom.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در این جوجه تیغی از سوی اتحادیه اروپا و شورای تحقیقات محیط زیست طبیعی بریتانیا مورد حمایت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تحقیقات در سایت رصدخانه دشت پری کاپین آبیسال توسط اتحادیه اروپا و شورای پژوهشی محیط زیست بریتانیا پشتیبانی شد

7. There is a philosophy parable, call philosophy of porcupine.
[ترجمه ترگمان]یک حکایت فلسفی بنام فلسفه of وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک مثل است فلسفه وجود دارد، به نام فلسفه گاو نر

8. The Porcupine caribou herd grazes near Beaufort Lagoon in Alaska's Arctic National Wildlife Refuge.
[ترجمه ترگمان]جوجه تیغی گله caribou در نزدیکی Beaufort Lagoon در پناه گاه حیات وحش قطب شمال آلاسکا است
[ترجمه گوگل]گله Caribou Porcupine در نزدیکی منطقه Beaufort Lagoon در منطقه حفاظت از حیات وحش ملی آتلانتیک آلاسکا گرده دارد

9. Porcupine gets mittens. Rabbit gets a new vest. Blue Jay gets a bonnet .
[ترجمه ترگمان]Porcupine دستکش داره خرگوش یک جلیقه جدید می گیرد جی آبی \"کلاه داره\"
[ترجمه گوگل]پاپ کپس می شود دستکش خرگوش یک جلیقه جدید می شود آبی جی یک کلاه گیس می شود

10. Any of several spiny animals, such as the porcupine that are similar to the hedgehog.
[ترجمه ترگمان]هر یک از چندین حیوان خاردار مانند جوجه تیغی که شبیه جوجه تیغی است
[ترجمه گوگل]هر یک از چند حیوانات زشت، مانند جنس مخروطی که شبیه به نوعی گونه جگری است

11. One of the sharp hollow spines of a porcupine or hedgehog.
[ترجمه ترگمان]یکی از تیغ های تیز a جوجه تیغی یا جوجه تیغی
[ترجمه گوگل]یکی از تپه های توخالی تله ای یا هویج

12. One spaniel charged a porcupine five times — with a cost to remove the quills at $250 per poke. Another dog had buckshot removed from its hindquarters.
[ترجمه ترگمان]یک سگ، ۵ بار به خارپشت متهم شد - با هزینه ای برای پاک کردن قلم های پر در هر سوراخ ۲۵۰ دلار سگ دیگری از روی نیم تنه عقبی خود برداشته بود
[ترجمه گوگل]یک اسپانیولی 5 بار با یک قاشق غذاخوری به اتهام قاچاقچیان کشتار کرد یکی دیگر از سگ ها از دسته عقب خود خارج شده بود

13. Having sexual relations with a porcupine is illegal.
[ترجمه ترگمان]داشتن روابط جنسی با جوجه تیغی غیر قانونی است
[ترجمه گوگل]داشتن رابطه جنسی با یک بچه مخفی غیرقانونی است

14. Whenever there's prickly situation, this dandruff - laden porcupine is sure to be far, far away.
[ترجمه ترگمان]هر زمان که وضعیت prickly وجود دارد، این جوجه تیغی مملو از شوره سر، بسیار دور است
[ترجمه گوگل]هر گاه وضعیت دندانه ای وجود داشته باشد، این شوره سر شور به طور کامل دور و دور است

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

پیشنهاد کاربران

جوجه تیغی

Porcupine : خارپشت ( تَشی )
Hedgehog : جوجه تیغی

Porcupine : بزرگتره. گیاهخواره. تیغ هاش بزرگتره و البته تیغهاش به هرچیزی که نزدیکش بشه فرو خواهد رفت

Hedgehog : کوچکتر. همه چیز خوار. تیغ هاش نمیریزه و کنده نمیشه 🦔

* گوگل به اشتباه Porcupine رو هم جوجه تیغی ترجمه میکنه


کلمات دیگر: