کلمه جو
صفحه اصلی

banana split

انگلیسی به فارسی

تکه های موز، دسر بستنی موز با خامه زده شده


انگلیسی به انگلیسی

• type of dessert which contains bananas ice cream and whipped cream
a banana split is a dessert made of a banana cut in half along its middle, with ice cream, nuts, and sauce, on top.

جملات نمونه

1. Banana splits still solved acute hunger problems but gorgeous undies were forgotten for the first time.
[ترجمه ترگمان]splits موز همچنان مشکلات حاد را حل کرد اما undies با شکوه برای اولین بار فراموش شدند
[ترجمه گوگل]انشعابات موز هنوز مشکلات حاد گرسنگی را حل می کند اما لباسهای شگفت انگیز برای اولین بار فراموش شدند

2. Count me out for the banana split. I think I'll go for a triple scoop of chocolate surprise in a waffle cone.
[ترجمه ترگمان] منو واسه تقسیم موز بیرون کن فکر کنم برم یه تیکه شکلات از بستنی شکلاتی درست کنم
[ترجمه گوگل]من را برای تقسیم موز حساب کنید من فکر می کنم من #39 ؛ یک قاشق شکلات سه گانه از غافلگیری شکلات را در یک مخروط وفل خواهم رفت

3. I ate the banana split. What else could I do?
[ترجمه ترگمان] من قسمت موز رو خوردم دیگه چیکار میتونستم بکنم؟
[ترجمه گوگل]من اسپلیت موز خوردم چه کار دیگری می توانم انجام دهم؟

4. A banana split is a popular summer treat.
[ترجمه ترگمان]یک شکاف در شرکت موز، یک درمان تابستانی عمومی است
[ترجمه گوگل]اسپلیت موز یکی از غذاهای محبوب تابستانی است

5. Count me out for the banana split.
[ترجمه ترگمان] منو واسه تقسیم موز بیرون کن
[ترجمه گوگل]من را برای تقسیم موز حساب کنید

6. I love banana split, but I can't finish the whole thing.
[ترجمه ترگمان]موز را دوست دارم، اما نمی توانم همه چیز را تمام کنم
[ترجمه گوگل]من عاشق تقسیم موز هستم ، اما نمی توانم #39 را تمام کنم

7. My friend ordered banana split! The dessert made of a banana and topped with whipped cream and biscuits and it's certainly cannot ice cream.
[ترجمه ترگمان]دوستم به موز سفارش داد که از هم جدا بشه دسر از یک موز و مقداری نان و بیسکوییت درست شده بود و مطمئنا بستنی هم نخواهد بود
[ترجمه گوگل]دوستم دستور تقسیم موز را داد! دسر ساخته شده از یک موز و روی آن خامه و بیسکویت زده شده و مطمئناً نمی تواند بستنی داشته باشد

8. A Pittsburgher invented a popular dessert, the banana split.
[ترجمه ترگمان]A یک دسر معروف را اختراع کرد و موز را تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]یک پیتسبورگهر یک دسر محبوب ، تقسیم موز را اختراع کرد

9. You haven't finished your double chocolate fudge banana split sundae yet!
[ترجمه ترگمان]هنوز بستنی شکلاتی fudge رو تموم نکردی؟
[ترجمه گوگل]شما هنوز #39 ؛ هنوز موزیک اسپاندای موز شکلات دو تایی خود را تمام نکرده اید!

10. Every summer my dad enjoys a banana split.
[ترجمه ترگمان]هر تابستون پدرم از یه موز لذت میبره
[ترجمه گوگل]پدر من هر تابستان از تقسیم موز لذت می برد

11. Don’t deprive yourself, but that banana split has just as many calories now as it did before you got pregnant.
[ترجمه ترگمان]شما خود را محروم نکنید، اما در حال حاضر به اندازه قبل از باردار شدن به اندازه کافی کالری دارد
[ترجمه گوگل]خود را محروم نکنید ، اما تقسیم موز اکنون همان کالری را دارد که قبل از باردار شدن داشت

12. We found out Osceola hadn't had much experience with ice cream, so we all packed into the car and went to the Dairy Queen, where we ordered Osceola her first banana split!
[ترجمه ترگمان]ما فهمیدیم که Osceola با بستنی تجربه زیادی نداشته است، بنابراین همگی سوار اتومبیل شدیم و به طرف بستنی فروشی که اولین موز her را سفارش دادیم رفتیم
[ترجمه گوگل]ما فهمیدیم که Osceola شماره 39 نبود ؛ بستنی زیادی را تجربه کرده است ، بنابراین همه سوار ماشین شدیم و به ملکه لبنیات رفتیم ، جایی که دستور دادیم Osceola اولین موز را تقسیم کند!

13. A little old man shuffled slowly into an ice cream parlor and pulled himself slowly, painfully, up onto a stool. . . After catching his breath, he ordered a banana split.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد کمی آرام به داخل یک سالن بستنی فروشی رفت و خودش را به آرامی روی یک چهارپایه نشاند، بعد از گرفتن نفسش به یک تکه موز دستور داد که از هم جدا شوند
[ترجمه گوگل]پیرمرد کوچکی به آرامی داخل بستنی فروشی رفت و خودش را به آرامی ، با درد ، روی یک مدفوع کشید پس از نفس گرفتن ، دستور تقسیم موز را داد

14. Then again, you can always use it for a banana split or maybe to make a monkey very happy.
[ترجمه ترگمان]پس دوباره، تو همیشه می تونی از آن برای جدا کردن یک موز و یا اینکه یک میمون را خیلی خوشحال کنی، استفاده کنی
[ترجمه گوگل]سپس دوباره ، همیشه می توانید از آن برای تقسیم موز یا شاید برای خوشحال کردن میمون استفاده کنید

پیشنهاد کاربران

دسر موز

American icecream based dessert

noun
a dessert made with a split banana, ice cream, sauce, whipped cream, nuts, and a cherry

بِنَنِسپِلِت

A banana split is an American ice cream - based dessert consisting of a peeled banana cut in half lengthwise, and served with ice - cream and sauce between the two pieces. There are many variations, but the classic banana split is made with three scoops of ice cream ( one each of vanilla, chocolate, and strawberry ) . A sauce or sauces ( chocolate, strawberry, and pineapple are traditional ) are drizzled onto the ice cream, which is topped with whipped cream and maraschino cherries. Crushed nuts ( generally peanuts or walnuts ) are optional.

دسر موز که با بستنی، خامه ی زده شده، سس، آجیل، اسمارتیز، گیلاس و یکسری چیزای دیگه ساخته میشه و به شدت خوشمزه است


کلمات دیگر: