1. a place where three roads converge
محلی که در آن سه راه با هم تلاقی می کنند
2. The two rivers converge into one near Pittsburgh.
[ترجمه ترگمان]این دو رودخانه در نزدیکی پیتسبورگ به هم نزدیک می شوند
[ترجمه گوگل]دو رودخانه به یک نزدیکی پیتسبورگ نزدیک می شوند
3. The paths all converge at the main gate of the park.
[ترجمه ترگمان]راه ها به دروازه اصلی پارک می پیوندند
[ترجمه گوگل]مسیرها در دروازه اصلی پارک همگرا می شوند
4. These lines converge at a certain point.
[ترجمه ترگمان]این خطوط در یک نقطه خاص به هم می رسند
[ترجمه گوگل]این خطوط در یک نقطه خاص همگرا هستند
5. Cultural beliefs about the role of women converge with government policies.
[ترجمه ترگمان]باورهای فرهنگی در مورد نقش زنان با سیاست های دولت به هم می رسند
[ترجمه گوگل]اعتقادات فرهنگی در مورد نقش زنان با سیاست های دولت همخوانی دارد
6. Some say that capitalism and socialism will eventually converge.
[ترجمه ترگمان]برخی می گویند کاپیتالیسم و سوسیالیسم در نهایت به هم نزدیک خواهند شد
[ترجمه گوگل]بعضی می گویند سرمایه داری و سوسیالیسم در نهایت همگرا هستند
7. As they flow south, the five rivers converge.
[ترجمه ترگمان]زمانی که آن ها به سمت جنوب حرکت می کنند، این پنج رودخانه به هم نزدیک می شوند
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها به سمت جنوب حرکت می کنند، پنج رودخانه ها همگرا می شوند
8. Parallel lines converge at infinity.
[ترجمه ترگمان]خطوط موازی در بی نهایت همگرا می شوند
[ترجمه گوگل]خطوط موازی در بی نهایت همگرا هستند
9. 100 000 people are expected to converge on the town for the festival.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که ۱۰۰ هزار نفر برای این جشنواره به سوی شهر همگرا شوند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود 100 هزار نفر در این جشنواره در شهر همسو باشند
10. About 20,000 motorcyclists will converge on Milwaukee this weekend, to celebrate the 90th birthday of the Harley Davidson bike company.
[ترجمه ترگمان]حدود ۲۰،۰۰۰ موتورسوار در آخر هفته در میلواکی گردهم خواهند آمد تا تولد ۹۰ سالگی شرکت دوچرخه هارلی دیویدسون را جشن بگیرند
[ترجمه گوگل]حدود 20،000 موتورسیکلت در این آخر هفته به میلواکی پیوسته اند تا جشن تولد 90 ساله شرکت دوچرخه هارلی دیویدسن را جشن بگیرند
11. These mountains converge in the high mountainous land to the south called the Vaults.
[ترجمه ترگمان]این کوه ها در زمین های مرتفع کوهستانی به سوی جنوب به نام the جمع می شوند
[ترجمه گوگل]این کوه ها در سرزمین های کوهستانی به سوی جنوب به نام خرابه ها می آیند
12. Hundreds of hippies converge on Stonehenge to celebrate the summer solstice.
[ترجمه ترگمان]صدها نفر از هیپی ها برای جشن انقلاب تابستانی در Stonehenge جمع شدند
[ترجمه گوگل]صدها نفر از هیپی ها در استون هنج همگام می شوند تا جشن انقلاب تابستان را جشن بگیرند
13. The borders of Thailand, Laos and Burma all converge at this point.
[ترجمه ترگمان]مرزه ای تایلند، لائوس و برمه در این نقطه به هم می رسند
[ترجمه گوگل]مرزهای تایلند، لائوس و برمه همه در این نقطه همگرا هستند
14. Leading hoteliers, publicans and restaurateurs will converge at the Kings Hall, Balmoral, to choose new wines for their customers.
[ترجمه ترگمان]هتل های برجسته، publicans و restaurateurs در تالار پادشاهان، Balmoral، برای انتخاب شرابه ای جدید برای مشتریان به هم نزدیک خواهند شد
[ترجمه گوگل]هتل های پیشرو، متصدیان و رستورانداران در سالن پادشاه Balmoral، برای انتخاب شراب تازه برای مشتریان خود، همگرا خواهند شد