کلمه جو
صفحه اصلی

downstairs


معنی : طبقه پایین، واقع در طبقه زیر
معانی دیگر : در پایین پله ها، پایین (از پله ها)، در طبقه ی اول ( یا زیرین)، دراطاقهای پایین

انگلیسی به فارسی

طبقه پایین، واقع در طبقه زیر


انگلیسی به انگلیسی

• on a lower floor
situated on a lower floor
if you go downstairs in a building, you go down a staircase towards the ground floor.
if something is downstairs, it is on the ground floor or on a lower floor than you.
a downstairs room or object is on the ground floor of a building or on a lower floor than where you are.

مترادف و متضاد

طبقه پایین (اسم)
downstairs

واقع در طبقه زیر (صفت)
downstairs

جملات نمونه

1. a downstairs room
اتاق طبقه ی اول

2. go downstairs and wait for me
برو طبقه ی پایین و منتظرم بمان.

3. kick downstairs
1- تنزل رتبه دادن 2- بیرون راندن

4. she fell downstairs
از پله ها افتاد.

5. the house has three rooms downstairs and four rooms upstairs
منزل در طبقه ی پایین سه اتاق و در طبقه ی بالا چهار اتاق دارد.

6. Mother wants to come downstairs, but is too weak to walk; it'll take both of you to bring her down.
[ترجمه ترگمان]مادر می خواهد پایین بیاید، اما خیلی ضعیف است که راه برود؛ هر دوی شما می توانید او را پایین بیاورید
[ترجمه گوگل]مادر می خواهد به طبقه پایین برود، اما برای پیاده روی خیلی ضعیف است آن را هر دو شما را به او را به پایین

7. Cooking smells wafted up from downstairs.
[ترجمه ترگمان]بوی آشپزی از طبقه پایین به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]پخت و پز بوی از طبقه پایین بیرون رفت

8. We went downstairs from the kitchen to the cellar.
[ترجمه ترگمان]از آشپزخانه به طبقه پایین رفتیم
[ترجمه گوگل]ما از آشپزخانه به زیرزمین رفتیم

9. Rosie ran downstairs to answer the door.
[ترجمه ترگمان]رزی به طبقه پایین دوید تا به در جواب بدهد
[ترجمه گوگل]Rosie در طبقه پایین راه افتاد

10. Denise went downstairs and made some tea.
[ترجمه ترگمان] دنیس \"رفت طبقه پایین و یه مقدار چای درست کرد\"
[ترجمه گوگل]دنیس به طبقه پایین رفت و چای را تهیه کرد

11. He fell downstairs and broke his wrist.
[ترجمه ترگمان]از پله ها پایین افتاد و مچ دستش را شکست
[ترجمه گوگل]او در طبقه پایین افتاد و مچ دستش را شکست

12. Go down and see what they are doing downstairs.
[ترجمه ترگمان]برو پایین و ببین طبقه پایین چه کار می کنند
[ترجمه گوگل]برو پایین و ببینید که آنها در طبقه پایین کار می کنند

13. She washed her face and hands,then went downstairs.
[ترجمه ترگمان]صورت و دست هایش را شست و به طبقه پایین رفت
[ترجمه گوگل]او صورت و دستش را شستشو داد و سپس به طبقه پایین رفت

14. Downstairs toilets were connected directly to the drains.
[ترجمه ترگمان]توالت ها در طبقه پایین مستقیما به the متصل می شدند
[ترجمه گوگل]توالت های طبقه پایین به طور مستقیم به تخلیه ها متصل می شوند

15. I went downstairs to answer the phone.
[ترجمه ترگمان]به طبقه پایین رفتم تا به تلفن جواب دهم
[ترجمه گوگل]من به طبقه پایین رفتم تا به تلفن جواب بدهم

16. I dossed down on the couch downstairs.
[ترجمه ترگمان]طبقه پایین روی کاناپه نشستم
[ترجمه گوگل]من بر روی نیمکت پایین طبقه بندی کردم

17. She crept downstairs quiet as a mouse.
[ترجمه ترگمان]او به آرامی به طبقه پایین خزید
[ترجمه گوگل]او در طبقه پایین آرام به عنوان یک موس حرکت کرد

Upstairs, there are three bedrooms; down- stairs there is a large living room.

در طبقه‌ی بالا سه اتاق خواب و در طبقه‌ی پایین یک اتاق نشیمن بزرگ وجود دارد.


She fell downstairs.

از پله‌ها افتاد.


Go downstairs and wait for me.

برو طبقه‌ی پایین و منتظرم بمان.


a downstairs room

اتاق طبقه‌ی اول


پیشنهاد کاربران

طبقه همکف

پایین امدن از پله

طبقه پایین
طبقه زیر

? Why are you coming downstairs
Go upstairs
چرا داری از پله ها میای پایین ؟ برو بالا


کلمات دیگر: