1. Sontag has always been that rarity, a glamorous intellectual.
[ترجمه ترگمان]Sontag همیشه این نادر بودن، یک روشنفکر فریبنده بوده است
[ترجمه گوگل]Sontag همواره این نادر بودن، فکری پربرکت بوده است
2. The Hollywood film idols of the 1940s were glamorous figures, adored by millions.
[ترجمه ترگمان]بت های فیلم هالیوودی از دهه ۱۹۴۰، شخصیت های فریبنده بودند که میلیون ها مورد پرستش بودند
[ترجمه گوگل]بتای فیلم های هالیوودی دهه 1940، شخصیت های پر زرق و برق، توسط میلیون ها نفر مورد ستایش قرار گرفتند
3. Canoeing is not seen as glamorous in the way that skiing is.
[ترجمه ترگمان]Canoeing به اندازه اسکی فریبنده دیده نمی شود
[ترجمه گوگل]اسکی کلاسیک به عنوان پر زرق و برق دیده نمی شود
4. A glamorous life is quite different to a life of luxury.
[ترجمه ترگمان]زندگی پر زرق و برق کاملا با زندگی لوکس متفاوت است
[ترجمه گوگل]زندگی پر زرق و برق کاملا متفاوت با زندگی لوکس است
5. She led an exciting and glamorous life.
[ترجمه ترگمان]او زندگی هیجان انگیز و پر زرق و برق را رهبری کرد
[ترجمه گوگل]او یک زندگی هیجان انگیز و پر زرق و برق داشت
6. It is hard work and not a glamorous job as portrayed by the media.
[ترجمه ترگمان]کار سخت است و یک شغل پر زرق و برق که توسط رسانه ها به تصویر کشیده می شود، نیست
[ترجمه گوگل]این کار سخت است و کار شگفت انگیزی نیست که توسط رسانه ها نشان داده شود
7. The south coast is less glamorous but full of clean and attractive hotels.
[ترجمه ترگمان]ساحل جنوبی پر زرق و برق است اما پر از هتل های پاکیزه و جذاب است
[ترجمه گوگل]ساحل جنوبی کمتر پر زرق و برق است اما پر از هتل های تمیز و جذاب است
8. My job is not a very glamorous one but it does have its moments.
[ترجمه ترگمان]شغل من چندان درخشان نیست، اما لحظات آن را دارد
[ترجمه گوگل]کار من یک بسیار پر زرق و برق نیست، اما این لحظات را دارد
9. On television, she looks so glamorous.
[ترجمه ترگمان]در تلویزیون، او بسیار فریبنده به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]در تلویزیون، او به نظر می رسد بسیار پر زرق و برق است
10. A glamorous couple performed on the flying trapeze.
[ترجمه ترگمان]یک زوج پر زرق و برق در حال انجام هستند
[ترجمه گوگل]یک زن و شوهر پر زرق و برق روی تله پرواز پرواز کرد
11. He thinks motherhood is glamorous - what planet is he on?
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند مادر شدن پر زرق و برق است - چه سیاره است؟
[ترجمه گوگل]او فکر می کند مادر بودن فریبنده است - او چه سیاره ای دارد؟
12. The most glamorous newcomer to the Volkswagen Golf range is the revamped GTi 16 valve.
[ترجمه ترگمان]پر زرق و برق ترین تازه وارد به فولکس واگن گلف، سیستم ۱۶ ۱۶ GTi است
[ترجمه گوگل]تازه ترین گیرنده گلف Volkswagen گلف این است که GTi 16 شیر اصلاح شده است
13. The advertisements depict smoking as glamorous and attractive.
[ترجمه ترگمان]تبلیغات نشان می دهند که سیگار کشیدن فریبنده و جذاب است
[ترجمه گوگل]تبلیغات نشان می دهد که سیگار کشیدن به عنوان پر زرق و برق و جذاب است
14. Celebrities made places like Studio glamorous to those who wanted to be celebs.
[ترجمه ترگمان]افراد مشهور، محل هایی مانند Studio را برای کسانی که می خواستند celebs باشند، تشکیل می دادند
[ترجمه گوگل]مشاهیر مکان هایی مانند استودیو را فریبنده به کسانی که مایل به نشانه گذاری هستند