کلمه جو
صفحه اصلی

butterfingers


(عامیانه) دست و پا چلفتی، کسی که چیز زود از دستش می افتد و می شکند

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) دست‌و‌پا‌چلفتی، کسی که چیز زود از دستش می‌افتد و می‌شکند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: butterfingers
مشتقات: butterfingered (adj.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) someone who frequently drops things.

• clumsy person; good-for-nothing
you say `butterfingers!' when someone drops something they were holding, or fails to catch something that was thrown to them; often used humorously.

مترادف و متضاد

a clumsy person


Synonyms: bull in a china shop, bungler, clod, clumsy oaf, clunker, dolt, duffer, foozle, fumbler, klutz, lummox, muffer, schlep


جملات نمونه

1. That butterfingers always drops the baseball.
[ترجمه ترگمان]اون butterfingers همیشه بیسبال رو ول می کنه
[ترجمه گوگل]این butterfingers همیشه بیس بال قطره

2. England goalkeeper Robert Green dominated the headlines as a "butterfingers" after his fumble against the USA in the group rounds.
[ترجمه ترگمان]دروازه بان انگلستان، رابرت گرین، پس از fumble با آمریکا در دور گروهی صدر اخبار را به عنوان \"butterfingers\" در صدر اخبار قرار داد
[ترجمه گوگل]دروازه بان انگلیس رابرت سبز تحت عنوان سربازان تحت عنوان سربازان تسلیحاتی شد

3. Big dance names Fujiya and Myagi guest on Butterfingers, with atmospheric whispery lines like, "I play Tetris in my eyelids".
[ترجمه ترگمان]نام های رقص بزرگ Fujiya و مهمان Myagi در Butterfingers، با خطوط هوایی atmospheric مثل \"من در eyelids بازی می کنم\"
[ترجمه گوگل]رقص بزرگ نام Fujiya و مهمان Myagi در Butterfingers، با خطوط زمزمه جوی مانند، 'من تتریس در پلک های من بازی می کنند '

4. LL: Don't blame the fact that you're a butterfingers on me.
[ترجمه ترگمان]این حقیقت را که تو به من خیانت کردی سرزنش نکن
[ترجمه گوگل]LL این واقعیت را نفی نمی کند که شما یک سرباز برای من هستید

5. LL: A butterfingers is someone who is clumsy and tends to drop things.
[ترجمه ترگمان]یک LL: یک butterfingers کسی است که دست و پا چلفتی است و تمایل دارد چیزها را رها کند
[ترجمه گوگل]LL یک Butterfingers کسی است که دست و پا گیر است و تمایل به رها کردن چیزها

6. Butterfingers refer to a clumsy person, especially one who tends to drop things.
[ترجمه ترگمان]Butterfingers به فرد ناهنجاری اشاره می کند، به خصوص فردی که تمایل دارد چیزها را رها کند
[ترجمه گوگل]Butterfingers به ​​یک شخص دست و پا گیر، به ویژه کسی که تمایل به رها کردن چیز، اشاره دارد

7. Don't blame the fact that you're a butterfingers on me.
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که تو به من خیانت کردی رو سرزنش نکن
[ترجمه گوگل]این واقعیت را سرزنش نکنید که شما یک زنبور عسل هستید

8. But you ought to see what a butterfingers he is out around the house.
[ترجمه ترگمان]ولی تو باید ببینی که اون بیرون خونه چه خبره
[ترجمه گوگل]اما شما مجبورید ببینید چه چیزهایی در مورد خانه ی او وجود دارد

9. But all of us know you are such a butterfingers, so please don't touch my chinaware.
[ترجمه ترگمان]اما همه ما می دانیم که شما چنین butterfingers، پس لطفا به chinaware من دست نزنید
[ترجمه گوگل]اما همه ما می دانیم که شما چنین یک زنبور عسل هستید، بنابراین لطفا از لوازم آشپزخانه من نپرسید

10. Don't feel too bad, though, my sister's much more of a butterfingers than you are.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، زیاد احساس بدی نداشته باش، خواهر من بیشتر از تو butterfingers
[ترجمه گوگل]با این حال، احساس می کنم خیلی بد نیست، خواهر من خیلی بیشتر از یک butterfingers از شما هستند

پیشنهاد کاربران

?A: Sir, would you take this
. . . dropping something
[Glass shatters]
!A: Jesus, what a Butterfingers
. . . عجب دست و پا چلفتی!


کلمات دیگر: