1. they are trying to resurrect medieval beliefs
آنان می کوشند عقاید قرون وسطایی را دوباره زنده کنند.
2. the day when the dead resurrect
آن روزی که مردگان رستاخیز کنند
3. It is said that this medicine can resurrect the dead.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که این دارو می تواند مردگان را زنده کند
[ترجمه گوگل]گفته شده است که این دارو می تواند مرده ها را دوباره زنده کند
4. Attempts to resurrect the ceasefire have already failed once.
[ترجمه ترگمان]تلاش ها برای احیا مجدد آتش بس یک بار شکست خورده است
[ترجمه گوگل]تلاش ها برای احیای آتش بس یک بار انجام شده است
5. She has been busily trying to resurrect her Hollywood career.
[ترجمه ترگمان]او سخت تلاش کرده بود تا شغل Hollywood را دوباره احیا کند
[ترجمه گوگل]او به شدت سعی در تجدید حیات حرفه وی در هالیوود کرده است
6. That noise is enough to resurrect the dead!
[ترجمه ترگمان]این صدا برای زنده کردن مردگان کافی است!
[ترجمه گوگل]این سر و صدا کافی است تا دوباره مرده شود!
7. "Silverado" was an entertaining but unsuccessful attempt to resurrect the Western.
[ترجمه ترگمان]\" تلاشی ناموفق اما ناموفق برای احیای غربی بود
[ترجمه گوگل]'Silverado' یک تلاش سرگرم کننده اما ناموفق بود تا رستاخیز غرب
8. I do not intend now to resurrect the metaphysical theory I said in Chapter 2 that we do not need.
[ترجمه ترگمان]من قصد ندارم نظریه متافیزیکی را که در فصل ۲ گفتم، احیا کنم که به آن نیازی نداریم
[ترجمه گوگل]من اکنون قصد ندارم که تئوری متافیزیکی را که در فصل 2 گفتم که ما نیازی به آن نداریم احیا کنیم
9. There's a growing drive to resurrect the ancient woodland tradition of charcoal burning.
[ترجمه ترگمان]یک اتومبیل بزرگ برای زنده کردن سنت کهن charcoal در حال سوختن است
[ترجمه گوگل]یک در حال رشد رو به رشد مجدد سنت باستانی جنگل های زغال چوب است
10. It's time to resurrect them as headgear.
[ترجمه ترگمان] وقتشه که اونا رو به عنوان یه پوشش دوباره زنده کنیم
[ترجمه گوگل]زمان آن است که آنها را به عنوان سرپناه احیا کنند
11. Last weekend Tracey had tried to resurrect his relationship with her, now it was Anthony Swan.
[ترجمه ترگمان]آخر هفته گذشته تریسی سعی کرده بود رابطه اش با او را احیا کند، حالا نوبت به انتونی سو ان بود
[ترجمه گوگل]آخر هفته آخر تریسی سعی کرد رابطش با او را دوباره احیا کند، در حال حاضر آنتونی سوان بود
12. Others have tried to resurrect Jackson's career but failed, associates say, because of managerial chaos, backbiting within his inner circle and the singer's legendary flakiness.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر سعی کرده اند که حرفه جکسون را احیا کنند اما با شکست مواجه نشدند، اما همکاران می گویند که به خاطر هرج و مرج مدیریتی، غیبت در دایره درونی او و the افسانه ای خواننده است
[ترجمه گوگل]دیگران تلاش کرده اند تا جکسون را دوباره زنده کنند اما شکست خورد، به گفته همکاران، به علت هرج و مرج مدیریتی، در دایره درونی خود و درهم و برهمی افسانه ای خواننده، بی نظیر است
13. Archangels can use Resurrect only once during a combat.
[ترجمه ترگمان]Archangels می توانند تنها یک بار در طول یک نبرد از resurrect استفاده کنند
[ترجمه گوگل]Archangels می تواند تنها یک بار در طول مبارزه با رستاخیز استفاده کند
14. In any case, most outlawed parties resurrect themselves under a new name.
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، اکثر احزاب غیرقانونی خود را تحت یک نام جدید احیا می کنند
[ترجمه گوگل]در هر صورت، اکثر احزاب غیر قانونی خود را تحت یک نام جدید احیا می کنند