کلمه جو
صفحه اصلی

ouija

انگلیسی به فارسی

ouija


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: trademark for a board having the alphabet and the numbers 1 through 10 printed on it, and a smaller board on casters which supposedly moves beneath one's fingers by power of spirits to spell out messages.

• seance board, lettered board which allegedly spells out answers to questions through supernatural contact with spirits

جملات نمونه

1. I don't even know what a Ouija board is.
[ترجمه ترگمان]من حتی نمی دانم تابلوی Ouija چیست
[ترجمه گوگل]من حتی نمی دانم چه چیزی از هیئت Ouija است

2. In the last decade, the ouija board has been a feature in several serious crimes.
[ترجمه ترگمان]در دهه گذشته، هیات ouija یک ویژگی در چندین جرم جدی بوده است
[ترجمه گوگل]در دهه گذشته، هیئت مدیره Ouija در چندین جنایات جدی نقش داشته است

3. The Ouija Board is used to contact spirits or entities.
[ترجمه ترگمان]تخته Ouija برای تماس با ارواح یا entities استفاده می شود
[ترجمه گوگل]هیئت Ouija برای تماس با ارواح یا نهادهای مورد استفاده قرار می گیرد

4. One night we decided to make our own Ouija board just for fun.
[ترجمه ترگمان]یه شب تصمیم گرفتیم که بورد our رو برای تفریح درست کنیم
[ترجمه گوگل]یک شب ما تصمیم گرفتیم که هیئت مدیره Ouija خودمان را فقط برای سرگرمی آماده کنیم

5. Show me a Ouija board that spells words with securely blindfolded participants.
[ترجمه ترگمان]یک بورد Ouija را به من نشان دهید که کلمات را با چشم بسته با چشم بسته اجرا می کند
[ترجمه گوگل]من یک هیئت مدیره Ouija را امتحان کنید که کلمات را با مشارکتکنندگان با ایمن چشم گیر می کند

6. The answer is no, but the Ouija says yes, with a little pushing by Helen. Mary Christina smiles so hugely I can see her braces, topand bottom.
[ترجمه ترگمان]پاسخ نه است، اما the می گوید بله، با کمی هل دادن توسط هلن \" مری کریستینا (Christina)لبخند می زند تا من بتوانم braces و topand او را ببینم
[ترجمه گوگل]پاسخ این است که هیچ، اما Ouija می گوید: بله، هلن کمی هل دادن مری کریستینا خیلی زیاد لبخند می زند و می توانم لب های او را ببینم، بالا و پایین

7. The Ouija board tells meto put the Robber here.
[ترجمه ترگمان]تخته Ouija به meto می گوید که the را اینجا قرار داده است
[ترجمه گوگل]هیئت Ouija می گوید که دزد را در اینجا قرار داده است

8. Playing with the Ouija Board is a conscious intercourse with demons. It is practicing two things that are forbidden and condemned: divination and necromancy.
[ترجمه ترگمان]بازی کردن با تخته شطرنج، روابط آگاهانه با شیاطین است این تمرین دو چیز است که ممنوع و محکوم می شوند: پیشگویی و necromancy
[ترجمه گوگل]بازی کردن با Ouija Board ارتباط آگاهانه با شیاطین است این دو چیز را تمرین می کند که ممنوع و غرور و غرور است

9. After we ended the ouija, it would go away, what said you?
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه احضار روح رو تموم کردیم، از بین می رفت، چی گفت؟
[ترجمه گوگل]پس از اتمام Ouija، از بین بردن، چه چیزی گفتی؟

10. Granted, the ouija board typewriter didn't prove or disprove the involvement of spirits, but it did prevent swindlers from consciously moving the triangle while pretending they were possessed.
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که این دستگاه احضار ارواح ارتباطی با ارواح نداشت، اما با این وجود، وقتی وانمود می کردند که تسخیر شده اند، از روی عمد آن را از هم جدا می کنند
[ترجمه گوگل]تصریح کرد، ماشین تحریریه هیئت مدیره Ouija اثبات یا نفی نفوذ ارواح را نپذیرفت، اما جلوگیری از کلاهبرداران از آگاهی از حرکت مثلث در حالی که تظاهر به آنها داشت، جلوگیری می کرد

11. This Ouija board knowsheaven, earth and people.
[ترجمه ترگمان]این تخته Ouija، زمین و مردم است
[ترجمه گوگل]این هیئت Ouija می داند آسمان، زمین و مردم

12. Working with the Ouija board, they received messages telling them that they could indeed have a part in a great mission.
[ترجمه ترگمان]آن ها با کار کردن با هییت مدیره، پیام هایی دریافت کردند که به آن ها گفته می شد که می توانند در یک ماموریت بزرگ نقش داشته باشند
[ترجمه گوگل]در حال کار با هیئت Ouija، آنها پیامهایی دریافت کردند که به آنها می گفتند که واقعا می توانند نقش مهمی ایفا کنند

13. When my father died of a brain tumor six months after my brother, she made me use a Ouija board.
[ترجمه ترگمان]وقتی پدرم شش ماه بعد از برادرم مرد، او مرا مجبور کرد که از یک تابلوی Ouija استفاده کنم
[ترجمه گوگل]وقتی پدرم در شش ماه پس از برادرش از یک تومور مغزی فوت کرد، من از یک هیئت Ouija استفاده میکردم

14. Moorcock was undressing like a born again naturist, selling off anything from ouija boards to weapons systems.
[ترجمه ترگمان]Moorcock مانند یک نوزاد دوباره متولد شد و هر چیزی را از تابلوهای ouija به سیستم های اسلحه می فروخت
[ترجمه گوگل]مورکاک مانند یک متخصص طبیعتگرای متولد شد و لباسهایش را از سیستم های سلاح های Ouija جدا کرد

پیشنهاد کاربران

صفحه استفاده شده برای احضار روح

یک صفحه ی پر از حروف الفبا با نام ( ( اویجا ) ) یا ( ( اوی یا ) ) ( Ouija ) برای احضار ارواح و اجنه مرسومه.


کلمات دیگر: