1. Blue blood flowed in the vein.
[ترجمه ترگمان]خون آبی در رگ جاری شد
[ترجمه گوگل]خون آبی در ورید جریان دارد
2. There are blue devils and blue ribbons and blue bloods.
[ترجمه ترگمان]ان جا شیطان آبی و روبان های آبی و خون آبی وجود دارد
[ترجمه گوگل]شیاطین آبی و نوارهای آبی و خون آبی وجود دارد
3. Is that why the angel has blue blood?
[ترجمه ترگمان]برای همین است که فرشته خون آبی دارد؟
[ترجمه گوگل]چرا فرشته خون آبی دارد؟
4. The lady speaks, acts and walks as a blue blood.
[ترجمه علی جادری] خانم مثل یک اشرافزاده , حرف می زند , عمل می کند و راه می رود.
[ترجمه ترگمان]خانم حرف می زند، عمل می کند و مثل یک خون آبی راه می رود
[ترجمه گوگل]خانم به عنوان یک خون آبی صحبت می کند، عمل می کند و پیاده می کند
5. Many blue blood children attend this private school.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان خون آبی در این مدرسه خصوصی شرکت می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کودکان خون آبی در این مدرسه خصوصی حضور دارند
6. He boasted a lineage of pure blue blood.
[ترجمه ترگمان]به تبار آبی خالص و خالص تعلق داشت
[ترجمه گوگل]او یک رده از خون خالص آبی را داشت
7. When Malcolm takes charge his blue blood begins to show.
[ترجمه ترگمان]وقتی مالکوم شارژ می کند خون آبی او شروع به نشان دادن می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مالکوم به اتهام دریافت خون آبی خود شروع به نشان می دهد
8. Had they been born with blue blood, would their experience have been any different?
[ترجمه ترگمان]ایا آن ها با خون آبی متولد شده بودند، تجربه آن ها متفاوت بود؟
[ترجمه گوگل]اگر آنها با خون آبی متولد شده باشند، آیا تجربه آنها متفاوت بوده است؟
9. A splash of bright blue blood spattered the pipes.
[ترجمه ترگمان]یک قطره خون آبی روشن در لوله ها پخش شد
[ترجمه گوگل]یک چکه ای از خون آبی روشن، لوله ها را پراکنده می کند
10. Though poor, he has blue blood in his veins.
[ترجمه ترگمان]گرچه فقیر است، خون آبی در رگ هایش دارد
[ترجمه گوگل]اگرچه ضعیف است، خون او در رگهایش خون دارد
11. The Limuloid is a very unique animal with blue blood.
[ترجمه ترگمان]The یک حیوان بسیار منحصر به فرد با خون آبی است
[ترجمه گوگل]Limuloid یک حیوان بسیار منحصر به فرد با خون آبی است
12. They boasted a lineage of pure blue blood.
[ترجمه ترگمان]به اصل و نسب، از تبار آبی خالص و خالص آن فخر می فروختند
[ترجمه گوگل]آنها یک رده از خون خالص آبی را داشتند
13. He is proud of his blue blood.
[ترجمه ترگمان]به خون آبی او افتخار می کند
[ترجمه گوگل]او از خون آبی خود استقبال می کند
14. Just do not know the spirit of back to back to the blue blood effects?
[ترجمه ترگمان]فقط روح برگشتن به آثار خون آبی رو نمیدونی؟
[ترجمه گوگل]فقط روح برگشتن به اثرات خون آبی را نمی دانم؟