کلمه جو
صفحه اصلی

recorded


ثبت شده علوم نظامى : بایگانى شده

انگلیسی به فارسی

ثبت شده، ضبط کردن، ثبت کردن، ضبط شدن، نگاشتن، بایگانی کردن


انگلیسی به انگلیسی

• copied to a tape or record; listed; registered

جملات نمونه

1. recorded music
موسیقی ضبط شده

2. recorded delivery
(انگلیس) نامه ی سفارشی،پست سفارشی

3. he has recorded historical events anachronistically
او واقعیات تاریخی را پس و پیش ذکر کرده است.

4. the seismograph recorded the earthquake
زلزله نگار زلزله را ثبت کرد.

5. his name will be recorded in history
اسم او در تاریخ ثبت خواهد شد.

6. his bravery is worthy of being recorded in history books
شجاعت او شایان ذکر در کتاب های تاریخ است.

7. the crimes which they perpetrate will be recorded in histories
فجایعی که آنان مرتکب می شوند در تواریخ ثبت خواهد شد.

8. the date of their wedding has not been recorded anywhere
تاریخ ازدواج آنها در جایی ثبت نشده است.

9. His speech has been recorded on tape.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی وی بر روی نوار ضبط شده است
[ترجمه گوگل]سخنرانی او بر روی نوار ضبط شده است

10. The message I recorded for the answering machine sounded terrible when I played it back.
[ترجمه ترگمان]پیامی که برای منشی تلفنی ضبط کردم وحشتناک به نظر می رسید وقتی که آن را پس زدم
[ترجمه گوگل]وقتی که من آن را پخش کردم، پیامی که برای دستگاه پاسخگو ضبط کردم، وحشتناک بود

11. He recorded the class rehearsing before the performance.
[ترجمه ترگمان]او کلاس را قبل از نمایش تمرین می کرد
[ترجمه گوگل]او قبل از اجرای تمرین تمرین را ثبت کرد

12. The document recorded that there had been a lot of earthquakes in this area.
[ترجمه ترگمان]این سند ثبت کرده است که زمین لرزه های زیادی در این منطقه وجود داشته است
[ترجمه گوگل]سند ثبت شده است که در این منطقه زلزله زیادی وجود داشته است

13. The songs he recorded were written by a small coterie of dedicated writers.
[ترجمه ترگمان]آهنگ هایی که او ضبط کرده بود توسط یک گروه کوچک از نویسندگان اهدا شده نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]آهنگ هایی که او ضبط کرده بود، توسط یک نویسنده کوچکی نوشته شده بود

14. He is recorded to have made this canal.
[ترجمه ترگمان]او ثبت شده است تا این کانال را بسازد
[ترجمه گوگل]او ثبت شده است تا این کانال را ساخته باشد

15. Her sufferings are recorded on her face for the rest of her life.
[ترجمه ترگمان]رنج های او تا آخر عمر روی صورت او ثبت شده است
[ترجمه گوگل]رنجش او بر روی صورت او برای بقیه عمر خود ثبت شده است

16. I recorded the film on video.
[ترجمه ترگمان]من فیلم را در فیلم ضبط کردم
[ترجمه گوگل]من فیلم را در فیلم ضبط کردم

پیشنهاد کاربران

آمده است ( در سخنان کسی آمده است )

مکتوب

ضبط شده

به ثبت رسیده

گزارش شده


کلمات دیگر: