کلمه جو
صفحه اصلی

pertain to


معنی : مربوط بودن به
معانی دیگر : مربوط بودن به

انگلیسی به فارسی

مربوط بودن به


مترادف و متضاد

مربوط بودن به (فعل)
treat, concern, allude, pertain to

جملات نمونه

1. His remark did not pertain to the question.
[ترجمه ترگمان]حرف او به این سوال جواب نمی داد
[ترجمه گوگل]سخنان او به این سوال مربوط نیست

2. This matter does not pertain to politics.
[ترجمه سارا] این موضوع با سیاست ارتباطی ندارد
[ترجمه ترگمان]این موضوع ربطی به سیاست ندارد
[ترجمه گوگل]این موضوع به سیاست مربوط نمی شود

3. Does it pertain to the state or to the people of the state?
[ترجمه ترگمان]آیا این مربوط به دولت یا مردم کشور است؟
[ترجمه گوگل]آیا این مربوط به دولت یا مردم دولت است؟

4. They pertain to all possible effects that could have occurred, both positive and negative, anticipated and unanticipated.
[ترجمه ترگمان]آن ها مربوط به تمام اثرات ممکن است که می تواند رخ دهد، هم مثبت و هم منفی، پیش بینی شده و پیش بینی نشده
[ترجمه گوگل]آنها مربوط به تمام اثرات ممکن است که می تواند رخ داده باشد، هر دو مثبت و منفی، پیش بینی و غیر منتظره

5. The question didn't pertain to me; it related to him.
[ترجمه ترگمان]این سوال به من ربطی نداشت؛ مربوط به او بود
[ترجمه گوگل]این سوال به من مربوط نیست؛ به او مربوط است

6. Our results pertain to a sample of 101 subjects, in many of whom the birth weight was obtained by maternal recall.
[ترجمه ترگمان]نتایج ما مربوط به نمونه ای از ۱۰۱ موضوع است که در بسیاری از آن ها وزن زایمان از طریق یادآوری مادرانه به دست آمده است
[ترجمه گوگل]نتایج ما مربوط به یک نمونه از 101 موضوع است که در بسیاری از آنها وزن تولد توسط یادآوری مادر به دست آمده است

7. Instead, the directions to their house all pertain to high-level activities like navigating through a town.
[ترجمه ترگمان]در عوض، مسیر خانه آن ها مربوط به فعالیت های سطح بالای مانند مرور از طریق یک شهر است
[ترجمه گوگل]در عوض، جهت به خانه خود همه مربوط به فعالیت های سطح بالا مانند مرور از طریق یک شهر است

8. These modifications pertain to improvements in the inspection and operation of locking and vent mechanisms.
[ترجمه ترگمان]این اصلاحات مربوط به بهبودها در بازرسی و عملیات قفل کردن و مکانیسم های تخلیه است
[ترجمه گوگل]این تغییرات مربوط به بهبود در بازرسی و کارکرد مکانیزم قفل کردن و تخلیه است

9. Other events, such as onheight and onopacity, pertain to views'visible attributes.
[ترجمه ترگمان]رویداده ای دیگر مانند onheight و onopacity مربوط به دیدگاه های قابل رویت هستند
[ترجمه گوگل]سایر حوادث، مانند ارتفاع و کمبود، مربوط به ویژگی های دید دید است

10. The de-listing does not pertain to the filtered cigars or pipe tobacco products sold by GT.
[ترجمه ترگمان]لیست de مربوط به سیگارهای فیلتر شده یا محصولات تنباکو است که توسط جی تی فروخته می شوند
[ترجمه گوگل]فهرست نهایی مربوط به سیگارهای فیلتر شده یا محصولات تنباکو لوله ای که توسط GT فروخته می شوند نیست

11. I'm afraid that your remark does not pertain to the question.
[ترجمه ریحانه] ببخشید نظر شما مربوط به سوال نیست
[ترجمه ترگمان]متاسفانه این حرف شما ربطی به سوال ندارد
[ترجمه گوگل]من می ترسم که نظر شما مربوط به این سوال نیست

12. We shall present certain introductory notions that pertain to finite deformation in this chapter.
[ترجمه ترگمان]ما مفاهیم مقدماتی خاصی را ارایه خواهیم کرد که مربوط به تغییر شکل محدود در این فصل هستند
[ترجمه گوگل]ما برخی از مفاهیم مقدماتی را که مربوط به تغییر شکل محدود در این فصل هستند ارائه خواهیم داد

13. How this might pertain to choices that people might make is, as yet, unclear.
[ترجمه ترگمان]اینکه این موضوع ممکن است به انتخاب هایی که مردم ممکن است انجام دهند مربوط می شود، هنوز مشخص نیست
[ترجمه گوگل]هنوز مشخص نیست که چطور ممکن است مربوط به انتخابهایی باشد که مردم ممکن است داشته باشند

14. The imaginary elements pertain to a condition or state of a figure.
[ترجمه ترگمان]عناصر خیالی به یک وضعیت یا وضعیت یک شکل مربوط می شوند
[ترجمه گوگل]عناصر تخیلی مربوط به وضعیت یا وضعیت شکل است

15. All these stress states pertain to the same load.
[ترجمه ترگمان]تمام این حالات استرس مربوط به بار یکسانی هستند
[ترجمه گوگل]تمام این وضعیت های استرس مربوط به همان بار است

پیشنهاد کاربران

Rerale to

مربوط بودن به
relate or have a connection with

مربوط بودن

متعلق/وابسته/منوط/مرتبط بودن به

ارتباط داشتن با
( V )


کلمات دیگر: