1. the lure of the canvas for children
گیرایی سیرک در نظر کودکان
2. the lure of the great outdoors
جذبه ی دشت های طبیعی و پر ابهت
3. the lure of the stage
وسوسه ی صحنه ی تئاتر
4. don't let money lure you into doing something wrong
نگذار پول تو را به انجام کار خلاف وسوسه کند.
5. that free country's lure for settlers
جاذبه ی آن کشور آزاد برای مهاجران
6. a police decoy to lure drug dealers
تله ی پلیس برای به دام انداختن قاچاقچیان
7. they advertise in order to lure customers
برای جلب مشتری آگهی می دهند.
8. She can't resist the lure of the bright light.
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند در برابر وسوسه نور روشن مقاومت کند
[ترجمه گوگل]او نمیتواند در مقابل دلباختن نور روشن مقاومت کند
9. He felt the lure of distant places.
[ترجمه ترگمان]او طعمه مکان های دور افتاده ای را احساس می کرد
[ترجمه گوگل]او فریب مکان های دور را احساس کرد
10. He attempted to lure her away from husband and family.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد او را از شوهر و خانواده دور کند
[ترجمه گوگل]او تلاش کرد تا او را از شوهر و خانواده دور کند
11. The bank launched an advertising campaign to lure back its traditional customers.
[ترجمه ترگمان]این بانک تبلیغات تبلیغاتی برای بازگرداندن مشتریان سنتی خود آغاز کرده است
[ترجمه گوگل]این بانک یک کمپین تبلیغاتی را برای جلب مشتریان سنتی خود راه اندازی کرد
12. How can you lure the owner into leaving the house unlocked so that we can steal the jewels?
[ترجمه ترگمان]چطور تونستی صاحب خونه رو فریب بدی که خونه رو قفل کنه تا بتونیم جواهرات رو بدزدیم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان مالک را به خروج از خانه باز کرد تا بتوانیم جواهرات را سرقت کنیم؟
13. Cheese is really a good lure for mice.
[ترجمه ترگمان]پنیر واقعا طعمه خوبی برای موش ها است
[ترجمه گوگل]پنیر واقعا برای موشها مناسب است
14. She never hold out on the lure of money to do something they wanted.
[ترجمه ترگمان]او هرگز به وسوسه پول در نمی آورد تا کاری را که می خواستند انجام دهند
[ترجمه گوگل]او هرگز از فریب پول برای انجام کارهایی که می خواست انجام نداده است
15. Malc wasn't mature enough to resist the lure of drink and drugs.
[ترجمه ترگمان]Malc به اندازه کافی بزرگ نبود که در برابر وسوسه نوشیدنی و مواد مقاومت کند
[ترجمه گوگل]Malc به اندازه کافی بالغ نیست که بتواند در برابر جذب نوشیدنی و داروها مقاومت کند
16. Few can resist the lure of adventure.
[ترجمه ترگمان]افراد کمی می توانند در برابر وسوسه ماجراجویی مقاومت کنند
[ترجمه گوگل]چند نفر می توانند در مبارزه با ماجراجویی مقاومت کنند
17. Supermarket chains try to lure customers with price discounts.
[ترجمه ترگمان]زنجیره های سوپرمارکت تلاش می کنند تا مشتریان را با تخفیف قیمت اغوا کنند
[ترجمه گوگل]زنجیرهای سوپرمارکت سعی می کنند مشتریان را با تخفیف های قیمت ملاقات کنند
18. It's very difficult to lure talent away from Silicon Valley.
[ترجمه ترگمان]جذب استعداد از دره سیلیکون بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]استعدادها را به دور از سیلیکون ولی بسیار دشوار است