1. Britain has not lifted the trophy since it last hosted the event.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا از آخرین باری که میزبان این رویداد بوده است، جام را بلند نکرده است
[ترجمه گوگل]انگلیس پس از آنکه میزبان این رویداد بود، جایزه را از دست ندهد
2. The winning captain held the trophy in the air.
[ترجمه ترگمان]ناخدای برنده جایزه را در هوا نگه داشته بود
[ترجمه گوگل]کاپیتان برنده جایزه را در هوا برگزار کرد
3. The cup is a cherished trophy of the company.
[ترجمه ترگمان]این فنجان مایه افتخار این شرکت است
[ترجمه گوگل]فنجان یک جایزه گرانبها از شرکت است
4. He finished third in the Tote Gold Trophy.
[ترجمه ترگمان]او در جام طلای tote سوم شد
[ترجمه گوگل]او سومین جایزه طلای طلای را به دست آورد
5. He lifted the trophy up and kissed it.
[ترجمه ترگمان]جام را بلند کرد و بوسید
[ترجمه گوگل]او جایزه را برداشت و آن را بوسید
6. He held the trophy proudly aloft.
[ترجمه ترگمان]او جایزه را با غرور بالا گرفت
[ترجمه گوگل]او با افتخار بالا را جایزه گرفت
7. The trophy was inscribed with his name.
[ترجمه ترگمان]جام با نام او نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]جایزه با نام او ثبت شد
8. He swelled with pride as he held the trophy.
[ترجمه ترگمان]در حالی که جام را در دست داشت از غرور و غرور باد می کرد
[ترجمه گوگل]او با افتخار به عنوان پاداش برگزار شد
9. Barcelona will be hoping to bring the trophy back to Spain — sorry, Catalonia — for the first time.
[ترجمه ترگمان]بارسلونا امیدوار خواهد بود که جام را به اسپانیا - متاسف، Catalonia - برای اولین بار بیاورد
[ترجمه گوگل]بارسلونا امیدوار است که جایزه را به اسپانیا برساند - متاسفم، کاتالونیا - برای اولین بار
10. His name was inscribed on the trophy.
[ترجمه ترگمان]اسمش روی مدال نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]نام او در جایزه ثبت شد
11. That stuffed pike above the fireplace is Pat's trophy from a fishing holiday in Scotland.
[ترجمه ترگمان]آن نیزه ای که بالای شومینه بود نشان پیروزی پت از یک تعطیلات ماهیگیری در اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]این قوچ پر از بالای شومینه جایزه پت از تعطیلات ماهیگیری در اسکاتلند است
12. The team regained the trophy.
[ترجمه ترگمان]تیم جام را دوباره به دست آورد
[ترجمه گوگل]این تیم جایزه را به دست آورد
13. He says he wants to win the trophy, but I think he's setting his sights too high.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که می خواهد جام را ببرد، اما فکر می کنم دارد sights را خیلی بالا می برد
[ترجمه گوگل]او می گوید که می خواهد برنده جایزه شود، اما من فکر می کنم او چشم انداز خود را بیش از حد بالا قرار داده است
14. Portugal will be defending the trophy they won last year.
[ترجمه ترگمان]پرتغال از نشان پیروزی سال گذشته دفاع خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پرتغال از جایزه ای که در سال گذشته کسب کرد دفاع خواهد کرد
15. His darts trophy takes pride of place on the mantelpiece.
[ترجمه ترگمان]darts که نشان می دهد، افتخار بزرگی به جای طاقچه بالای بخاری دارد
[ترجمه گوگل]جایزه دارت خود را بر روی قنادی غرور می کشد