1. Deng retreated further from public view, only to re-emerge in early 1992 with his trip to the south.
[ترجمه ترگمان]دنگ از دیدگاه عمومی عقب نشینی کرد و تنها در اوایل سال ۱۹۹۲ همراه با سفر خود به جنوب دوباره پدیدار شد
[ترجمه گوگل]دنگ بیشتر از دید عمومی دید، تنها در اوایل سال 1992 با سفر خود به جنوب دوباره ظاهر شد
2. Thus a political dilemma has re-emerged.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک معضل سیاسی دوباره ظهور کرده است
[ترجمه گوگل]بنابراین یک معضل سیاسی دوباره ظهور کرده است
3. In 199 when they re-emerged to give public addresses, they numbered 2
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ مورد زمانی که آن ها برای ارائه آدرس های عمومی ظاهر شدند، شماره ۲ به شماره ۲ رسید
[ترجمه گوگل]در سال 199 هنگامی که آنها مجددا به ارائه آدرس های عمومی رسیدند، تعداد آنها 2 بود
4. Health Typical Geminian nervousness re-emerges this week, but can be helped with a soothing massage and herbal remedies.
[ترجمه ترگمان]عصبانیت متداول در مورد بهداشت و درمان این هفته دوباره ظهور می کند، اما می تواند با ماساژ تسکین دهنده و داروهای گیاهی به شما کمک کند
[ترجمه گوگل]نگرانی معمولی جیمیین در این هفته دوباره ظاهر می شود، اما می تواند با ماساژ آرام بخش و درمان های گیاهی کمک کند
5. The cancer re-emerged in her groin within a year.
[ترجمه ترگمان]سرطان در مدت یک سال در ناحیه کشاله ران او ظاهر شد
[ترجمه گوگل]سرطان دوباره در کشاله ران در عرض یک سال ظاهر شد
6. When he re-emerged he was ripping his shirt off - it was my shirt, too.
[ترجمه ترگمان]وقتی دوباره بیرون آمد، پیراهنش را پاره کرد - این پیراهن من هم بود
[ترجمه گوگل]وقتی او دوباره ظاهر شد، پیراهن او را پاره کرد - آن هم پیراهن من بود
7. Nothing conclusive has been found and it seems only time will tell if the trouble re-emerges.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز قطعی پیدا نشده است و به نظر می رسد تنها زمان مشخص می کند که آیا مشکل دوباره پدیدار می شود یا خیر
[ترجمه گوگل]هیچ چیز قطعی پیدا نشده است و به نظر می رسد تنها زمان نشان می دهد که اگر مشکل دوباره ظاهر شود
8. This is a theme which will re-emerge when we consider acquired disorders of language in Chapter
[ترجمه ترگمان]این موضوعی است که بعد از بررسی اختلالات زبانی در فصل بعدی ظاهر خواهد شد
[ترجمه گوگل]این یک موضوع است که وقتی ما در نظر داریم اختلالات به دست آمده از زبان در فصل را در نظر بگیریم دوباره ظهور خواهیم کرد
9. Mr Pozsgay was simply fed up with playing second fiddle, a characteristic that was to re-emerge later.
[ترجمه ترگمان]آقای Pozsgay به سادگی از نواختن ویولون دوم تغذیه می کرد، یک ویژگی که بعدا دوباره ظهور کرد
[ترجمه گوگل]آقای Pozsgay به سادگی با بازی دوم کماندار، مشخصه ای بود که بعدا دوباره ظهور کرد
10. In the future, small farmers will re-emerge to provide the luxury items and the special foods that people enjoy.
[ترجمه ترگمان]در آینده، کشاورزان کوچک برای تهیه اقلام لوکس و غذاهای ویژه که مردم از آن لذت می برند، پدیدار خواهند شد
[ترجمه گوگل]در آینده کشاورزان کوچک دوباره ظاهر خواهند شد تا اقلام لوکس و غذاهای خاصی را که مردم از آنها لذت می برند، ارائه کنند
11. The stream is fascinating, disappearing from view from time to time, to re-emerge from beneath road or path in an ever delightful manner.
[ترجمه ترگمان]جریان آب، مسحور کننده است و گاه به گاه از نظر محو می شود، و از جاده یا راهی که تا به حال خوشایند است، از نظر ناپدید می شود
[ترجمه گوگل]جریان جذاب است، گاه به گاه از نظر ناپدید می شود، تا از طریق جاده یا مسیر دوباره ظاهر می شود به طوری که لذت بخش است
12. But the flat tax re-emerged overnight after Forbes won the Arizona primary.
[ترجمه ترگمان]اما پس از پیروزی فوربس در انتخابات اولیه ایالت آریزونا، این مالیات هموار تبدیل به یک شبه شد
[ترجمه گوگل]اما مالیات مسطح دوباره ظاهر شد یک شب پس از فوربز اولین آریزونا برنده شد
13. Basically, they were forerunners of the skinhead attitudes which re-emerged in the mid-seventies.
[ترجمه ترگمان]اساسا، آن ها پیشگامان گرایش های skinhead بودند که در اواسط دهه هفتاد از نو ظهور کردند
[ترجمه گوگل]اساسا، آنها پیشگامان نگرش پوسترها بودند که در اواسط دهه هفتاد دوباره ظهور کردند
14. A week later he re-emerged sitting inside a glass case.
[ترجمه ترگمان]یک هفته بعد او دوباره درون یک جعبه شیشه ای نشست
[ترجمه گوگل]یک هفته بعد او دوباره ظاهر شد در داخل مورد شیشه ای نشسته