کلمه جو
صفحه اصلی

apply to

انگلیسی به انگلیسی

• put to practical or specific use (i.e. knowledge, laws, regulations); deal with, refer to

دیکشنری تخصصی

[نساجی] به کار بردن
[ریاضیات] اثر کردن بر، اعمال شدن بر

جملات نمونه

1. Both boys and girls can apply to join the choir.
[ترجمه ترگمان]هر دو پسر و هم دختر می توانند برای ملحق شدن به گروه کر درخواست دهند
[ترجمه گوگل]هر دو پسر و دختر می توانند برای پیوستن به گروه کر درخواست دهند

2. I apply to get into your life.
[ترجمه ترگمان] من به زندگی تو نیاز دارم
[ترجمه گوگل]من درخواست میکنم تا به زندگی شما برسم

3. These arrangements under the treaty apply to the whole of Europe.
[ترجمه ترگمان]این ترتیبات به موجب معاهده در کل اروپا اعمال می شود
[ترجمه گوگل]این ترتیبات تحت این معاهده به تمام اروپا اعمال می شود

4. Find out ahead of time what regulations apply to your situation.
[ترجمه ترگمان]جلوتر از زمانی پیدا کنید که کدام مقررات برای موقعیت شما اعمال می شوند
[ترجمه گوگل]پیش از آن که وضعیتتان را در مورد مقررات اعمال کنید، متوجه شوید

5. Shall we apply to fraternal factories for help?
[ترجمه ترگمان]آیا باید برای کمک به کارخانه های برادر به کار بریم؟
[ترجمه گوگل]ما برای کمک به کارخانه های برادرانه درخواست می کنیم؟

6. What I have said does not apply to you.
[ترجمه ترگمان]آنچه گفته ام بر شما صدق نمی کند
[ترجمه گوگل]آنچه گفتم به شما اعمال نمی شود

7. These regulations apply to everyone, without exception.
[ترجمه ترگمان]این مقررات برای همه صدق می کند، بدون استثنا
[ترجمه گوگل]این مقررات برای همه بدون استثنا اعمال می شود

8. These principles apply to learning maths.
[ترجمه ترگمان]این اصول در یادگیری ریاضیات اعمال می شوند
[ترجمه گوگل]این اصول برای یادگیری ریاضی کاربرد دارند

9. Please strike out whichever option does not apply to you.
[ترجمه ترگمان]لطفا هر کدام را انتخاب کنید که برای شما صدق نکند
[ترجمه گوگل]لطفا هر کدام از گزینه های مورد نظر را به شما اعمال نکنید

10. You will have to apply to City Hall for a building permit.
[ترجمه ترگمان]شما باید برای مجوز ساختمان به تالار شهر درخواست بدهید
[ترجمه گوگل]شما باید برای مجوز ساخت و ساز در تالار شهرداری درخواست کنید

11. The findings from the case study school may apply to schools elsewhere.
[ترجمه ترگمان]یافته های این مطالعه موردی می تواند در مدارس دیگر نیز اعمال شود
[ترجمه گوگل]یافته های مدرسه مورد مطالعه ممکن است به مکاتب در جاهای دیگر اعمال شود

12. The laws apply to everyone irrespective of race, creed or colour.
[ترجمه ترگمان]قوانین برای همه بدون توجه به نژاد، اعتقادات و رنگ اعمال می شوند
[ترجمه گوگل]این قوانین برای همه اعمال می شود بدون توجه به نژاد، اعتقاد و رنگ

13. The convention does not apply to us.
[ترجمه ترگمان]کنوانسیون برای ما صادق نیست
[ترجمه گوگل]این کنوانسیون به ما اعمال نمی شود

14. "Enterprising" is not an adjective you would apply to him!
[ترجمه ترگمان]\"اقدام کننده\" یک صفت نیست که برای او درخواست می دهید
[ترجمه گوگل]'سازنده' صفتی نیست که به او اعمال می کنید!

15. They may apply to join the organization.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است برای پیوستن به این سازمان درخواست دهند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است برای پیوستن به سازمان درخواست کنند

پیشنهاد کاربران

صدق کردن

اعمال شدن بر، اثر کردن بر

درخواست دادن به جایی

به کار بستن/رفتن/آمدن برای، اجرا/استعمال کردن برای، مناسب/کاربردی بودن برای، مربوط بودن به، زدن/ مالیدن به، صدق کردن برای، مصداق/کاربرد داشتن برای

تاثیر گذاشتن بر
به کار بردن
مصداق داشتن
اعمال کردن

مراجعه کردن به


کلمات دیگر: