کسب درآمد، بصورت پول در اوردن
monetized
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• (about money) authorized for legal use; minted; having the character of money (also monetised)
جملات نمونه
1. gradually the barter system gave way to a monetized economy
بتدریج نظام تهاتری به یک اقتصاد مبتنی بر پول تبدیل شد.
پیشنهاد کاربران
درآمد زا - مبتنی بر پول
به صورت نقدینه
کلمات دیگر: