کلمه جو
صفحه اصلی

rimmed


دوره دار، حاشیه دار، کم دار

انگلیسی به فارسی

دوره دار،حاشیه دار،کم دار


انگلیسی به انگلیسی

• if something is rimmed with a particular colour, it has a border or edge of that colour.

جملات نمونه

1. the golf ball rimmed the hole
گوی گلف دور سوراخ چرخ زد.

2. Wild flowers and grasses rimmed the little pond.
[ترجمه ترگمان]گل های وحشی و علف ها در اطراف برکه کوچک
[ترجمه گوگل]گل ها و گیاهان وحشی از حوضچه کوچک برخوردار است

3. His eyes were rimmed with fatigue.
[ترجمه ترگمان]چشمانش از خستگی در حدقه می چرخید
[ترجمه گوگل]چشمان او خسته شد

4. The golf ball rimmed the cup for a while and fell at last into the hole.
[ترجمه ترگمان]توپ گلف برای مدتی دور فنجان جدول شد و عاقبت به درون سوراخ افتاد
[ترجمه گوگل]توپ گلف یک لحظه فنجان را به ثمر رساند و در نهایت به سوراخ افتاد

5. The plates and glassware were rimmed with gold.
[ترجمه ترگمان]بشقاب ها و ظروف شیشه ای را با قاب طلایی دور انداخته بودند
[ترجمه گوگل]صفحات و ظروف شیشه ای با طلای پوشیده بود

6. The glass was rimmed with sugar.
[ترجمه ترگمان]شیشه پر از شکر بود
[ترجمه گوگل]شیشه ای با شکر ریخته شد

7. Gold rimmed spectacles bit deep into the bridge of his nose.
[ترجمه ترگمان]عینکی با قاب طلایی به کف بینی اش چسبیده بود
[ترجمه گوگل]طلا عینک های عمیق را به سمت پل بینی اش می اندازد

8. Her eyes were rimmed with black.
[ترجمه ترگمان]چشمانش سیاه شده بود
[ترجمه گوگل]چشمانش سیاه و سفید بود

9. Rimmed by a waist-high balustrade, the garden sheers down some twenty feet.
[ترجمه ترگمان]rimmed از روی نرده های بلندی که از کمر به پایین آویخته شده بود چند متر ارتفاع داشت
[ترجمه گوگل]باغ با پایه های کم ارتفاع بالا، باغ حدودا بیست پایی می شود

10. Trees rimmed the pool.
[ترجمه ترگمان]درختان در کنار استخر معلق بودند
[ترجمه گوگل]درختان در کنار استخر

11. The wall is rimmed with razor wire; guards, dressed in camouflage, stand watch.
[ترجمه ترگمان]دیوار با سیم های ریش تراش، نگهبانان، لباس پوشیده و نگهبانی آویزان است
[ترجمه گوگل]دیوار با سیم تیغه رینگ شده است نگهبانان، در لباس استتار، ایستاده تماشا

12. And Francie's collar, she saw, was rimmed with dirt and his neck was filthy.
[ترجمه ترگمان]و یقه francie را دید که دور گردنش را گرد گرفته بود و گردنش کثیف بود
[ترجمه گوگل]و یقه فرانسیس، او را دید، با کثیف ریخته و گردن او کثیف بود

13. Her eyes were rimmed with the price of traversing oceans,(Sentence dictionary) the jump of time zones.
[ترجمه ترگمان]چشم او با قیمت گذشتن از اقیانوس ها، (فرهنگ لغت میانی)، پرش از مناطق زمانی به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]چشمان او با قیمت گذار از اقیانوس ها، (فرهنگ لغت حکم) پرش از مناطق زمان بندی شده است

14. But his dark rimmed glasses and old fashioned looks belie a career spent one step ahead.
[ترجمه ترگمان]اما عینک دسته dark و ظاهر قدیمی او یک قدم در پیش روی هم گذاشته بود
[ترجمه گوگل]اما عینک های تیره و تیره و مد روز قدیمی خود را نشان می دهد که یک شغل صرف یک قدم جلوتر است

15. Mountains rimmed the valley.
[ترجمه ترگمان]از دره دور شدیم
[ترجمه گوگل]کوه ها دره را ریموند کردند

پیشنهاد کاربران

پُر از، مملو از


کلمات دیگر: