کلمه جو
صفحه اصلی

flirtation


معنی : لاس زنی
معانی دیگر : لاس، لوندی، عشوه گری، کرشمه، عشق سطحی و سرسری

انگلیسی به فارسی

لاس‌زنی


مشتاق، لاس زنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or practice of flirting.
مشابه: come-on, gallantry

(2) تعریف: a casual, superficial, or passing relationship or involvement, usu. romantic.

• love affair, brief romance; act of flirting, affectionate teasing

مترادف و متضاد

لاس زنی (اسم)
flirtation

amorous advance


Synonyms: amour, coquetry, courting, cruising, dalliance, flirting, intrigue, pickup, romance, romancing, tease, teasing, toying, trifling


Antonyms: faithfulness


جملات نمونه

1. She was aware of his attempts at flirtation.
[ترجمه ترگمان]از تلاش های او در لاس زدن آگاه بود
[ترجمه گوگل]او از تلاش هایش در مورد آرامش آگاه بود

2. She had a mild flirtation with him when they first met.
[ترجمه بهنوش] اولین بار که همدیگر را دیدند، دختر برایش چشم و ابرو می آمد.
[ترجمه ترگمان]وقتی اولین بار همدیگر را دیدند، با او لاس می زد
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها برای اولین بار ملاقات کردند، او با او عجله داشت

3. She had no objection to a little mild flirtation .
[ترجمه ترگمان]او هیچ مخالفتی با لاس زدن ملایمی نداشت
[ترجمه گوگل]او هیچ گونه اعتراضی به آرامش خفیفی نداشت

4. It was a harmless flirtation and nothing more.
[ترجمه ترگمان]این یک لاس flirtation بی ضرر بود و نه بیشتر
[ترجمه گوگل]این فریبنده بی ضرر و هیچ چیز دیگری نبود

5. She had a brief flirtation with one of the maths students.
[ترجمه ترگمان]او با یکی از دانشجویان ریاضیات لاس زد
[ترجمه گوگل]او یک فریب کوتاه با یکی از دانش آموزان ریاضی داشت

6. Frank's efforts at flirtation had become tiresome to her.
[ترجمه ترگمان]تلاش فرانک در لاس زدن برایش خسته کننده شده بود
[ترجمه گوگل]تلاش فرانک در فریب دادن به او خسته کننده بود

7. Hague has already been accused of a dangerous flirtation with populism over immigration or law and order issues.
[ترجمه ترگمان]Hague پیش از این به لاس زدن خطرناکی در مورد مهاجرت یا قانون و مسائل نظم متهم شده است
[ترجمه گوگل]لاهه قبلا متهم به فریب خوردن خطرناک با پوپولیسم درمورد مهاجرت یا مسائل قانون و نظم است

8. A brief flirtation with the Communist Party - done mainly to shock, he supposed.
[ترجمه ترگمان]فکر کرد: یه لاس کوتاه با حزب کمونیست که بیشتر شوکه شده بود
[ترجمه گوگل]فریب خوردگی کوتاه با حزب کمونیست - به نظر می رسد به طور عمده به شوک انجام شده است

9. All his kind generally wanted was a quick flirtation, an acquiescent woman, and a no-strings parting the following morning.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که معمولا آرزویش را داشت، لاس زدن سریع بود، یک زن acquiescent، و یک جدایی بدون وقفه صبح روز بعد
[ترجمه گوگل]همه نوع او به طور کلی می خواستند یک معاشقه سریع، یک زن متعهد و بدون رشته صبح بخیر بود

10. His cool flirtation with death and his ambiguous fate were the stuff from which legends are born.
[ترجمه ترگمان]لاس زدن His با مرگ و سرنوشت his چیزهایی بود که افسانه ها از آن زاده شده بودند
[ترجمه گوگل]آرامش آرامش با مرگ و سرنوشت مبهم او چیزهایی بود که از آن افسانه ها متولد می شوند

11. This film marks Franco Zeffirelli's third cinematic flirtation with Shakespeare.
[ترجمه ترگمان]این فیلم داستان flirtation cinematic فرانکو را با شکسپیر نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این فیلم مارک سومین فیلم سینمایی Franco Zeffirelli را با شکسپیر نشان می دهد

12. There was a lot to be said for flirtation and mutual admiration.
[ترجمه ترگمان]خیلی چیزها برای لاس زدن و تحسین متقابل بود
[ترجمه گوگل]برای تحسین و تحسین متقابل، بسیار زیاد بود

13. Young Bruce's flirtation with Padstow lifeboat didn't make good reading.
[ترجمه ترگمان]لاس زدن جوان با قایق نجات به خوبی خواندن را انجام نداد
[ترجمه گوگل]فریبندگی جوان بروس با حیاط قایق Padstow خواندن خوبی نداشت

14. I think he realizes that his presumptuous little flirtation is over.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم متوجه شده که لاس زدن presumptuous دیگه تموم شده
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او متوجه است که آرزوی کوچک خود را به پایان رسیده است

پیشنهاد کاربران

مغازله

دلبری کردن، خود را شیرین کردن


کلمات دیگر: