جمع آوری اجتماعی
social gathering
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• get-together, social event
جملات نمونه
1. It might start off as a social gathering, but it gets heated after the first pitch.
[ترجمه ترگمان]ممکن است به عنوان یک اجتماع اجتماعی شروع شود، اما بعد از اولین تبلیغ گرم می شود
[ترجمه گوگل]این ممکن است به عنوان یک اجتماع شروع شود، اما بعد از اولین مرحله گرم می شود
[ترجمه گوگل]این ممکن است به عنوان یک اجتماع شروع شود، اما بعد از اولین مرحله گرم می شود
2. It was said that at any social gathering one person would be an informer.
[ترجمه ترگمان]گفته می شد که در هر اجتماع اجتماعی، یک نفر خبرچین خواهد شد
[ترجمه گوگل]گفته شد که در هر جمع آوری اجتماعی یک نفر یک خبرنگار خواهد بود
[ترجمه گوگل]گفته شد که در هر جمع آوری اجتماعی یک نفر یک خبرنگار خواهد بود
3. There was often a social gathering or a ball.
[ترجمه ترگمان]اغلب یک اجتماع یا مجلس رقص وجود داشت
[ترجمه گوگل]اغلب یک اجتماع یا یک توپ وجود داشت
[ترجمه گوگل]اغلب یک اجتماع یا یک توپ وجود داشت
4. We had a grand social gathering last Sunday.
[ترجمه ترگمان]یکشنبه پیش یه جلسه اجتماعی عالی داشتیم
[ترجمه گوگل]یکشنبه گذشته یک اجتماع بزرگ اجتماعی برگزار کردیم
[ترجمه گوگل]یکشنبه گذشته یک اجتماع بزرگ اجتماعی برگزار کردیم
5. An Irish or scottish social gathering with traditional music, dancing, and storytelling.
[ترجمه ترگمان]یک گردهمایی اجتماعی ایرلندی یا scottish با موسیقی سنتی، رقص و داستان سرایی سنتی
[ترجمه گوگل]یک اجتماع محلی ایرلندی یا اسکاتلندی با موسیقی سنتی، رقص و داستان سرایی
[ترجمه گوگل]یک اجتماع محلی ایرلندی یا اسکاتلندی با موسیقی سنتی، رقص و داستان سرایی
6. At the social gathering the weather is the subject which usually breaks the ice.
[ترجمه ترگمان]در اجتماع اجتماعی، آب و هوا موضوعی است که معمولا یخ را می شکند
[ترجمه گوگل]در اجتماعات اجتماعی آب و هوا موضوعی است که معمولا یخ را از بین می برد
[ترجمه گوگل]در اجتماعات اجتماعی آب و هوا موضوعی است که معمولا یخ را از بین می برد
7. We are invited to a small social gathering.
[ترجمه ترگمان]ما به یک اجتماع کوچک اجتماعی دعوت شده ایم
[ترجمه گوگل]ما به یک اجتماع کوچک اجتماعی دعوت شده ایم
[ترجمه گوگل]ما به یک اجتماع کوچک اجتماعی دعوت شده ایم
8. Male students drove hundreds of miles sometimes just to see a new face at a social gathering.
[ترجمه ترگمان]دانشجویان مرد گاهی تنها برای دیدن چهره جدید در یک اجتماع اجتماعی، صدها مایل رانندگی می کردند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان مذکر گاهی صدها مایل را فقط برای دیدن یک چهره جدید در اجتماعات اجتماعی گشتند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان مذکر گاهی صدها مایل را فقط برای دیدن یک چهره جدید در اجتماعات اجتماعی گشتند
9. It was a large, tiled canteen and was obviously the main social gathering place for the troops.
[ترجمه ترگمان]رستوران بزرگ و کاشی شده بود و مشخصا محل جمع آوری اجتماعی برای سربازان بود
[ترجمه گوگل]این یک غذاخوری بزرگ و کاشی بود و بدیهی است که محل اصلی جمع آوری اجتماعات برای نیروهای نظامی بود
[ترجمه گوگل]این یک غذاخوری بزرگ و کاشی بود و بدیهی است که محل اصلی جمع آوری اجتماعات برای نیروهای نظامی بود
10. They might be shocked if they realized their destructive influence on those they meet Last night I was at a social gathering.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است از تاثیر مخرب آن ها بر کسانی که دیشب در یک اجتماع اجتماعی ملاقات کرده بودند شوکه شوند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است شوکه شوند اگر آنها متوجه تاثیر مخرب آنها بر کسانی که دیدار می کنند شب گذشته من در اجتماعات اجتماعی بودم
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است شوکه شوند اگر آنها متوجه تاثیر مخرب آنها بر کسانی که دیدار می کنند شب گذشته من در اجتماعات اجتماعی بودم
11. Leaving a financial crisis is like leaving an awkward social gathering: a good exit is essential.
[ترجمه ترگمان]ترک کردن یک بحران مالی مانند رها کردن یک اجتماع اجتماعی نامناسب است: یک خروج خوب ضروری است
[ترجمه گوگل]ترک یک بحران مالی مانند ترک یک اجتماع بی دست و پاگیر اجتماعی خروج خوب ضروری است
[ترجمه گوگل]ترک یک بحران مالی مانند ترک یک اجتماع بی دست و پاگیر اجتماعی خروج خوب ضروری است
پیشنهاد کاربران
گردهمایی
رخداد اجتماعی
دورهمی دوستانه
رخداد اجتماعی - گردهمایی و دور هم جمع شدن
مثال :
I feel shy in the social gathering : توی جمع خجالت میکشم
Figure it out, Sissy : خو یه کاریش کن ترسو
I feel shy in the social gathering : توی جمع خجالت میکشم
Figure it out, Sissy : خو یه کاریش کن ترسو
کلمات دیگر: