1. don't dominate the conversation!
متکلم وحده نشو!،بحث را قبضه نکن !
2. to dominate a football league
در صدر باشگاه های فوتبال قرار داشتن
3. to dominate a group
بر گروهی چیره شدن
4. Jones had set out to intimidate and dominate Paul.
[ترجمه ترگمان]جونز برای ترساندن و تسلط بر پل آماده شده بود
[ترجمه گوگل]جونز تصمیم به ارعاب و تسلط بر پل داشت
5. He has authority, but he doesn't try to dominate .
[ترجمه ترگمان]او قدرت دارد، اما سعی در تسلط بر آن ندارد
[ترجمه گوگل]او دارای قدرت است، اما او سعی در تسلط ندارد
6. The book is expected to dominate the best-seller lists.
[ترجمه iahmadrezam] انتطار میره این کتاب صدرنشین لیست پرفروش ترین ها بشه.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که این کتاب بر فهرست کتاب های پرفروش تسلط یابد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که این کتاب به لیست فروشندگان برتر برسد
7. The strong usually dominate over the weak.
[ترجمه گلی افجه ] قدرت معمولا بر ضعف غالب میشود
[ترجمه موسی] قوی معمولاً بر ضعیف غالب می شود.
[ترجمه ترگمان]قدرت معمولا بر افراد ضعیف غلبه می کند
[ترجمه گوگل]قوی معمولا بیش از ضعیف است
8. A great man can dominate others by force of character.
[ترجمه گلی افجه ] انسان بزرگ میتواند با قدرت شخصیت بر دیگران تسلط یابد
[ترجمه ترگمان]یک مرد بزرگ می تواند بر دیگران تسلط داشته باشد
[ترجمه گوگل]یک مرد بزرگ می تواند با نیروی شخصیت دیگران تسلط پیدا کند
9. The giant jets that increasingly dominate the world's airways.
[ترجمه موسی] جت های غول پیکری که به طور فزاینده ای بر مسیرهای هوایی جهان تسلط دارند.
[ترجمه ترگمان]جت های غول پیکر که به طور فزاینده ای بر روی خطوط هوایی جهان تسلط دارند
[ترجمه گوگل]جت های غول پیکر که به طور فزاینده ای در مسیرهای هوایی جهان قرار می گیرند
10. Farming interests now dominate many of the National Park committees.
[ترجمه ترگمان]اکنون علایق کشاورزی بیشتر بر بسیاری از کمیته های پارک ملی تسلط دارند
[ترجمه گوگل]منافع کشاورزی در حال حاضر در بسیاری از کمیته پارک ملی تسلط دارند
11. Ugly tower blocks dominate the skyline.
[ترجمه ترگمان]بلوک های زشت (زشت)بر خط افق تسلط دارند
[ترجمه گوگل]بلوک های برجسته ی زشت بر خط افق تسلط یابند
12. The superpower attempted to dominate over other countries.
[ترجمه موسی] این ابرقدرت تلاش کرد تا بر کشورهای دیگر سلطه یابد.
[ترجمه ترگمان]این ابرقدرت تلاش کرد بر کشورهای دیگر مسلط شود
[ترجمه گوگل]ابرقدرت تلاش کرد تا بر سایر کشورها غلبه کند
13. The issue of gun control will dominate the next election.
[ترجمه گلی افجه ] مساله کنترل سلاح بر انتخابات بعدی اثر می گذارد
[ترجمه موسی] مسئله کنترل اسلحه در انتخابات بعدی حکمفرما خواهد بود.
[ترجمه ترگمان]مساله کنترل سلاح بر انتخابات بعدی مسلط خواهد بود
[ترجمه گوگل]مسئله کنترل اسلحه در انتخابات بعدی تسلط خواهد یافت
14. Price tends to dominate all other considerations.
[ترجمه ترگمان]قیمت تمایل دارد همه ملاحظات را تحت الشعاع قرار دهد
[ترجمه گوگل]قیمت تمایل به تسلط بر تمام ملاحظات دیگر دارد
15. Don't allow your problems to dominate your life.
[ترجمه موسی] اجازه ندهید که مشکلات شما بر زندگی شما غلبه کند.
[ترجمه ترگمان]به مشکلات خود اجازه تسلط بر زندگی خود را ندهید
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید مشکل شما به زندگی شما بستگی دارد
16. The big companies dominate the lower price points.
[ترجمه ترگمان]شرکت های بزرگ بر نقاط قیمت پایین تر تسلط دارند
[ترجمه گوگل]شرکت های بزرگ بر قیمت های پایین تر تسلط دارند